مروري بر كتاب
انگلیسی - فارسی FORTY HADITHS AN EXPOSITION OF ETHICAL AND MYSTICAL TRADITIONS ربعین حدیث» یا «شرح چهلحدیث»، یکی از آثار گرانبهای اخلاقی و عرفانی امام خمینی است که در سال 1358 هجری قمری (1318 شمسی) به زبان فارسی نوشته شده است. در این اثر، چهل حدیث از روایات پیشوایان دین از کتاب شریفاصول کافی(34حدیث او�'ل ـ غیر از حدیث11 ـ در مسائل اخلاقی و 6 حدیث آخر در مسائل اعتقادی) به وجهی مبسوط و با بیانی شیوا و اثرگذار شرح شده اند. چهل, یکى از اعداد مقد�'س و متبر�'ک در فرهنگ اسلامى به شمار مى رود. مطابق نصوص قرآنى و روایى بسیار, برخى وقایع, با عدد چهل, ارتباط مستقیم و تنگاتنگ دارند. پیامبر اکرم در چهل سالگى به رسالت مبعوث شد و میقات موسى(ع) با خداى خود, چهل شب به طول انجامید و بنى اسرائیل ـ به سبب نافرمانى خداوند متعال ـ چهل سال در «تَیه», سرگردان ماندند. یونس(ع), چهل روز در شکم ماهى ماند و آدم(ع) به هنگام هبوط, چهل سال از فراق بهشت گریست تا خداوند, توبه اش را پذیرفت و یا در حدیث است که هرکس چهل روز براى خدا کارهایش را با اخلاص انجام دهد, چشمه هاى حکمت از قلبش بر زبانش جارى خواهد شد شرح چهل حدیث حضرت امام خمینى(ره) نیز مجموعه اى دل انگیز و گرانسنگ و آکنده از فواید گوناگون تفسیرى, حدیثى, فلسفى, اخلاقى, اعتقادى و عرفانى است که امام(ره) در 38 سالگى (محر�'م الحرام1358ق) به رشته تحریر درآورده است. مؤلف بزرگوار, پس از آن که مطالب آن را در مدرسه فیضیه و مدرسه ملاصادق قم (پس از آنکه مأموران شهربانى رضاخان از ادامه تدریس آن در فیضیه جلوگیرى کردند) براى دهها نفر از شاگردان فرزانه خود و بازاریان متدی�'ن القا فرمود, دست به نگارش آن زد. این کتاب, در یورش مأموران ساواک شاه به منزل امام خمینى (در 1383ق) به یغما رفت و سالیان بسیار از آن خبرى نبود, تا اینکه پس از پیروزى انقلاب اسلامى, نسخه اى از آن که متعل�'ق به مرحوم آیة الل�'ه آخوند ملاعلى معصومى همدانى (م1398ق) بود, به دست آمد و بارها به چاپ رسید. سى و سه حدیث از روایات این کتاب, مربوط به اخلاق اسلامى (مُهلکات و مُنجیات) و هفت حدیث آخر در باب اعتقادات و کلام است. روش معظ�'م له در توضیح احادیث, چنان است که ابتدا متن حدیث را با سند کامل نقل کرده, معنا مى نماید و پس از آن, کلمات اصلى حدیث ـ و گاه غالب تعبیرات و کلمات آن را ـ شرح مى کند و با استفاده از کتابهاى معتبر لغت (مانند «الصحاح» جوهرى, «قاموس» فیروزآبادى و «المصباح المنیر» فیو�'مى) و در برخى موارد, به ذکر نکته هاى نحوى حدیث مى پردازد و در معناى آن, نکاتى را که در تفسیر روایت�' مؤث�'ر است, یادآورى مى نماید و سپس به شرح متن, روى مى آورد و در چند «فصل» و گاه «مقام», «تنبیه» و «تت�'مه», شرح حدیث را تمام مى کند.
|
|