مروري بر كتاب
تجربه کردن، یورش بردن بر ناشناخته هاست؛ چیزی است که فقط پس از وقوع می توان چارچوبش را مشخص کرد. نوگرا (آوانگارد) بودن در حقیقت در صف مقدم بودن است. هر یک از چهره های مهم این کتاب، امکانات تئاتر را به عنوان هنر گسترش داده اند و برای هریک از آنان تجربه معنایی متفاوت داشته است. برای استانیسلاوسکی به معنای اهمیت بازیگر بوده، حال آنکه برای کریگ امکانات صحنة تئاتر اهمیت داشته است. میرهولد و راینهارت بر اهمیت کارگردان تأکید داشتند و آپیا بر استفاده از نور. برشت سروکارش با کشف سرشت آموزشی تئاتر بود و آرتو معتقد شد که تئاتر باید آن اشاراتی را که در وادی کلمات است منعکس کند، نه واقعیت هر روزی طبیعت را. تئاتر نیکلائیس نشان دهندة ترکیبی از مفهوم تئاتر بی کلام آرتو و تصویر کریگ از توده های انتزاعی متحرک است. گروتوفسکی و باربارا و پیتر بروک هم عاقبت به جوهر تئاتر بازگشتند؛ به ارتباط بین بازیگر و تماشاگر. سیر این تطور نکات بی بدیلی را معین می سازد که جیمز روز اِوهنز استادانه به آنها پرداخته است.
|