جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  01/02/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
معرفي كتاب > ادبيات > داستان هاي خارجي

قیمت آی کتاب
75,000 ریال
قیمت کتاب
ریال

شبانه ی شیلی
نويسنده: روبرتو بولانیو
مترجم: ونداد جليلي
ناشر: خارپشت
زبان كتاب: فارسي
تعداد صفحه: 138
اندازه كتاب: رقعی - سال انتشار: 1392 - دوره چاپ: 1
کد کتاب: 110291


امتیاز آی کتاب به این کتاب:

امتیاز دهی به این کتاب:

مروري بر كتاب
شبانه‌ی شیلی، یکی از برجسته‌ترین آثار ادبی معاصر، نخستین کتاب بولانیو بود که، متاسفانه در سال مرگ او، به زبان انگلیسی ترجمه شد و او را به نویسنده‌یی مشهور در تمام دنیا تبدیل کرد. شبانه‌ی شیلی داستانی بسیار خواندنی و سنجیده با لحن شاعرانه و شاخه‌های فرعی فراوان است که به مساله‌ی ادبیات در دیکتاتوری و جهت‌گیری‌های اهالی ادبیات در شرایط دیکتاتوری می‌پردازد. شبانه‌ی شیلی فریاد اعتراض بولانیو به تمام نویسندگان دوره‌ی دیکتاتوری از جمله خودش است. نشر خارپشت ترجمه‌ی دقیق این کتاب را که با متن اصلی اسپانیایی مقابله شده است در اختیار خواننده قرار می‌دهد تا خواننده‌ی ایرانی هم مثل خوانندگان سراسر جهان بتوانند از ارزش این کتاب مهم بهره ببرند. تفاوت‌ها آشکار است.

بخشی از کتاب شبانه‌ی شیلی:
شبی فهمیدم نه‌رودا مرده است. به فرول زنگ زدم و گفتم پاب‌لو مرد. فرول گفت سرطان کشت‌اش، سرطان. گفتم بله سرطان. برویم مراسم ختم‌اش؟ فرول گفت من که می‌روم. گفتم من هم بات می‌آیم. گوشی را که گذاشتم انگار کل ِگفت‌وگو را خواب دیده بودم. روز ِبعد به گورستان رفتیم. فرول خیلی باسلیقه و شیک لباس پوشیده بود. مثل ِارواح شده بود اما شیک بود. تو گوش‌ام زمزمه کرد ملک‌ام را به‌ام پس می‌دهند.

جمعیت ِانبوهی آمده بودند و راه‌رفتنا مردم به‌مان می‌پیوستند و بیش‌تر هم می‌شدیم. فرول گفت این بچه‌خوش‌گل‌ها را ببین! گفتم خودت را مهار کن. به چهره‌اش نگاه کردم. به چندغریبه چشمک می‌زد. جوان بودند و انگار حال ِخوشی نداشتند اما من احساس می‌کردم همه از خوابی بیرون افتاده‌اند که در آن حال ِخوش و حال ِبد چیزی غیر ِتصادف‌های متافیزیکی نبود. می‌شنیدم پشت‌سرم کسی فرول را شناخته است و می‌گفت این‌یارو منتقده فرول است. کلمه‌ها از خوابی بیرون می‌آمد و به خوابی دیگر وارد می‌شد. بعد کسی با هیجانی تب‌دار بنای فریادزدن گذاشت و دیگرانی تب‌دار و هیجان‌زده باش هم‌صدا شدند. فرول پرسید این اداواصول‌های زشت چی است؟ جواب دادم مشتی رند اند، نگران نباش با گورستان فاصله‌یی نداریم. فرول پرسید پاب‌لو چی شد؟ گفتم آن‌جلو است تو تابوت‌اش.

فرول گفت خیلی ابله ای! هنوز آن‌قدرها هم که تو فکر می‌کنی مجنون نشده‌ام. گفتم به‌دل نگیر. جواب داد نمی‌گیرم. چه‌حیف که دیگر تشییع‌جنازه‌ها مثل ِقدیم نیست. گفتم واقعاً. فرول گفت مشایعت ِمرده آداب ِخاص خودش را می‌طلبد، منظورم یادکردن از مرده و باقی ِماجرا است. گفتم به‌سبک ِفرانسوی‌ها. فرول گفت اگر جاش بود نطق ِغرایی در بزرگ‌داشت ِپاب‌لو می‌نوشتم. بعد گریه‌اش گرفت. با خودم گفتم لابد خواب می‌بینیم. وقتی بازوبه‌بازو از گورستان بیرون می‌آمدیم مردی دیدم که به قبری تکیه داده بود و خوابیده بود. لرزه‌یی به جان‌ام افتاد.


كتاب هايي در اين زمينه

بی خانمان
سفارش بدون عضویت
یا سفارش تلفنی
   

دختر کشیش
   

بدون پسرم هرگز
   

دنیای شگفت انگیز ربه کا
   

انتقام فیثاغورث ؛ رازی از تاریخ ریاضیات
سفارش بدون عضویت
یا سفارش تلفنی
   

کافه کوانتین
   

كتاب هايي در اين زمينه       فهرست کتاب های این گروه


راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837