مروري بر كتاب
در كلام جديد, بحث عقل و دين جايگاهى خاص و مهم دارد. اساسى ترين مسئله در اين زمينه اين است كه آيا رابطه عقل و دين تعارض است يا تعاون؟
البته بايد توجه داشت كه بحث عقل و دين جزء مسائل كلام جديد نيست, بلكه از كهن ترين مسائل كلامى است كه از ديرباز دغدغه بشرى بوده است. آن چه از آثار افلاطون و ارسطو و سقراط و ديگر حكيمان و دانشمندان پيشين فهميده مى شود اين است كه اين بحث سال ها پيش از ميلاد مسيح(ع) هم مطرح بوده است و در قرون وسطا كسانى از مسيحيان چون: (آگوستين قديس, توماس آكويناس و فلوطين) اين بحث را به صورت جدى پى گرفتند, در دوره رنسانس و پس از آن هم تاكنون شخصيت هايى چون: (كانت, ويتگنشتاين, كى يك گارد و…) اين بحث را تعقيب كردند و در اسلام هم دانشمندانى از فلاسفه, متكلمان, عرفا و محدثان وارد اين مقوله شده و بحث كرده اند.
بنابراين, نسبت دين و عقلانيت هميشه مورد عنايت دانشوران بوده و درباره آن نظرهاى گوناگون و متفاوتى ابراز شده است. مباحث مربوط به آن نيز, گاه با عنوان (وحى و عقل), گاه با عنوان (عقل و نقل), گاه (عقل و شريعت) و گاه (عقل و ايمان) در كتاب ها آمده است.
|
|