مروري بر كتاب
شخصیت اصلی داستان مردی است معتاد به نام 'قنبر 'که با فقر و فلاکت روزگار میگذراند' .قنبر 'زمانی از چاقوکشان و قاچاقچیهای معروف محله خویش بود و کسی را یارای مقابله با او نبود' .قنبر 'همراه دوستش جابر از اداره کنندگان خانه فساد بودند و زنها و دختران زیادی را در ورطه سقوط افکنده بودند .تا این که شبی در پس حمله افرادی ناشناس به خانهاش همسرش کشته میشود و او نیز با اصابت ضربات چاقو به مردی علیل بدل میشود و تنها دخترش 'توران 'را که شش ماه بیشتر نداشت به زنی به نام 'اکرم 'میسپارد تا او را بزرگ کند ... اکنون توران بیست ساله شده و .... مصطفي امير كياني از سال 1338 نويسندگي را در روزنامه كيهان آغاز كرد. وي دوره روزنامه نگاري را در دانشگاه تهران به پايان برد. او رشته روانشناسي را نيز در مدرسه عالي پاريس سپري كرده است. وي در نشريات گوناگوني همچون اميد ايران ، تهران مصور ، سپيد و سياه ، صبح امروز و... فعاليت داشته است. اميركياني در كنار حرفه روزنامه نگاري به نوشتن داستان كوتاه و رمان روي آورد. او كارهاي خود را ابتدا از سال 1342 و به صورت پاورقي در مجله امروز به چاپ رساند. وي در اين كتاب مسائل مبتلا به جامعه را با گرايش روانشناختي مورد بررسي قرار داده ، و حوادث جامعه را به صورت داستاني اجتماعي - پليسي تاليف نموده است آثار وي جنبه قوي رئاليستي دارد و بخش عمده آن برگرفته از حوادث دهه هاي 40 و 50 مي باشد.
|