مروري بر كتاب
رمان بطالت با فضای ذهنی پست مدرن ، تلفیقی از بحث و جدل ها، گفت وگو حول و حوش نویسنده ها، کتاب ها، خواننده های راک اند رول و شخصیت های تاریخی ادبیات جهان است که به گونه ای متفاوت تر از آنچه پیش ترها در ادبیات فارسی شاهد آن بودیم، داستان را روایت می کند. فضای ذهنی داستان هیچ گونه محدودیت زمانی و مکانی ندارد و فضای عمده ی آن، شهری است آکنده از دود و زباله هایی که دائما در حال سوختنند و دانشکده ای که دانشجویانش عمدتا برای فرار از سربازی به آنجا آمده اند. در این شهر، کسی نمی تواند خواب ببیند و همه درون صف برجی نمادین در انتظار نتیجه ی معافیت یا عدم معافیت از سربازی خود هستند. دانشجویان این دانشکده این استعداد را داشتند که نسبت به کلمات ابدی حساس باشند. در شهر هیچ نشانهای از لذت بهجای نمانده بود اما در دانشکده، بچهها از هم واژههایی را یاد میگیرند که با گفتنشان در مکان و زمان و حالاتی خاص میتوان دستکم صدای آن لذت را شنید. از میان همهچیز، این جماعت زندگی را برگزیده بودند! کلمات ابدی را انتخاب کرده بودند. انتخاب آوای ابدی! انتخاب تصویر ابدی! انتخاب اشیاء ابدی! انتخاب جوینت ابدی! جوینتهای ابدی! جوینتهای ناچیز هزارتومانی که به سیخ کشیده میشدند و بار زده میشدند روی کتابهای انتخاب شده برای ابدیت! جوینتهایی که هدیه داده میشدند برای روز تولد، در کنار یک بسته کاغذ سیگار، درون جعبهی نوار موسیقی جنیس جاپلین.
|