مروري بر كتاب
در آغاز اسطوره بود خداوند در تلاش به منظور نماياندن خود، روح هندوها ، يو نانيان، و آلماني ها را با شكلي شاعرانه بيافريد و هنوز هم هر روز به آفرينش روح هر كودك به همان شكل شاعرانه ادامه مي دهد. به گاه كودكي من به نام درياچه كوهساران و جويباران جايي كه به بار آمدم آشنا نبودم. چشم هايم به درياچه پهناور و زنگاريني مي نگريستند كه آرام زير آفتاب غنوده بود و سطح آن ، كه انگار هزاران چراغ كوچك بر آن روشن كرده باشند ، مي درخشيد و ميان دامنه هاي شيبدار كوهساراني محصور مانده بود كه بريدگي هاي بلندشان را برف هاي درخشان و آبشاران كوچك پر كرده بودند و بر دامنه هاي پر شيب از گياه و از سبزه پوشيده شان باغ هاي ميوه، كلبه ها و كومه ها و چار پايان خاكستري رنگ منطقه آلپي پراكنده شده بودند.....
كتاب ؛زندگی جوانی را شرح می دهد که دهکده محدود و کوچک خود را ترک میکند تا سراسر جهان را زیر پا گذارد، اما او جویای هنر است و به زندگی از خلال زیباییها مینگرد و هسه به وسیله او میتواند نظرهای شخصی را درباره هنر و سرنوشت آن بیان کند و در جریان این جهانگردی برتری زندگی طبیعی را بر شهری نشان دهد و تمدن غرب را سخت به باد انتقاد گیرد. پیتر، قهرمان کتاب، پس از سرخوردگی از سیر و سیاحت به سرگردانی خویش پایان میدهد و به دهکده کوچک بازمیگردد و کمر اصلاح آن را برمی بندد. هسه در این اثر مسائل کودکی و نوجوانی را مطرح کرده وکسانی را وصف میکند که در جستجوی شناخت شخصیت خویشاند و غالبأ عصیانزده و گریزان از محیط زندگی، خود را به خطر میاندازد....
|