مروري بر كتاب
حالا حکایت ماست؛ مجموعه نوشتههای مرحوم عمران صلاحی است که در مجلههای آدینه و دنیای سخن تحت عنوان "حالا حکایت ماست" و به قلم آقای "ع. شکرچیان" چاپ میشد. عمران صلاحی(شاعر، نویسنده و طنزپرداز معاصر) سالها در نشریات مختلف و به ویژه مجله" گل آقا " قلم زد. او نوشتن را از مجله توفیق و به دنبال آشنایی با پرویز شاپور در سال ۱۳۴۵ آغاز کرد. سپس به سراغ پژوهش در حوزه طنز رفت و در سال ۱۳۴۹ کتاب طنزآوران امروز ایران را با همکاری بیژن اسدیپور منتشر کرد که مجموعهای از طنزهای معاصر بود. او شعر جدی هم میسرود و نخستین شعر او در قالب نیمایی در مجله خوشه به سردبیری احمد شاملو در سال ۱۳۴۷ منتشر شد. از دیگر کتابهای او میتوان به آی نسیم سحری یه دل پاره دارم چند میخری؛ آینا کیمی - چون آینه؛ از گلستان من ببر ورقی، داستانها و قطعات طنز؛ طنز و شوخطبعی ملانصرالدین؛ ناگاه یک نگاه: گریه در آب؛ یک لب و هزار خنده: طنزآوران امروز ایران" اشاره کرد. نويسنده { حالا حكايت ماست} واقعا غوغا كرتاهه! اثري نفس گير و حال گير، كتابي است عاشقانه و عرفانه و هندوانه و انگور بي دانه. حالا حكايت ماست اثري است كه ماستش دومن كره دارد. و ... دلیل از دوست نویسنده پرسیدم: "چرا کتاب چاپ نمیکنی؟" گفت: "حقالتالیف که نمیدهند، هیچ، باید دو هزار نسخه کتاب را خودم بخرم و به دوستان تقدیم کنم، چون عادت ندارند بروند کتاب بخرند". نتیجه اخلاقی حالا حکایت ماست با این روزگار وارونه. نمیدانیم ما کج راه میرویم یا فلک بر مداری کج میچرخد. دو راه بیشتر نداریم، یا باید کاری کنیم که روزگار با ما راست باشد، یا باید کاری کنیم که خودمان کج شویم تا روزگار کج مدار به نظرمان راست بیاید. اما آنقدر روزگار آشفته است که نمیدانیم چه چیزی راست است و چه چیزی کج، تا خودمان را با آنها میزان کنیم.
|