جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  06/02/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
معرفي كتاب > يك سبد كتاب حراج > حراجي كتاب

وقتي شهر شلوغ شد
نويسنده: محمدرضا يوسفي
ناشر: امير كبير
زبان كتاب: فارسي
تعداد صفحه: 63
اندازه كتاب: رقعی - سال انتشار: 1374
کد کتاب: 55036

فروخته شد - موجود نمی باشد
کمیاب یا دست دوم - کیفیت : عالی

امتیاز آی کتاب به این کتاب:

امتیاز دهی به این کتاب:

مروري بر كتاب
اين داستان براي گروه سني د و هـ است.
روزهاي پنجشنبه براي من بهترين روز هفته بود. صبح زود من و مادرم و ننه گلي حاضر مي شديم، تميزترين لباسمان را مي پوشيديم و به طرف زندان راه مي افتاديم. تا زندان، دو ساعت راه بود.

آن روز پنجشنبه هم، با هزار اميد و آرزو به زندان رسيديم. پاسباني، از در زندان بيرون آمد و گفت:«امروز ملاقات نيست!» اشك توي چشمهاي من پر شد.

صورت مادرم به رنگ دفتر نقاشي من سفيد شد. ننه گلي كنار ديوار نشست و گفت:«الهي روزگارتان سياه شود. الهي دلتان براي بچه هايتان پر بزند. چرا به اين بچه ظلم مي كنيد؟ چرا نمي گذاريد هفته اي يكبار بابايش را ببيند؟ چرا؟» مادر به طرف زندان رفت و ....


كتاب هايي در اين زمينه

كتاب هايي در اين زمينه       فهرست کتاب های این گروه


راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837