مروري بر كتاب
زندگي كوروش كبير عشق و سلطنت در مورد زندگی شگفت انگیز کوروش کبیر است که به صورت زیبایی ان بزرگمرد را معرفی کرده، قسمتی از ان هم در مورد یگانه عشق کوروش کبیر اسنپوی می باشد.البته این کتاب منحصراً متعلق به کوروش کبیر نیست، بلکه به رابطه ی عشق و سلطنت در آن دوران میپردازد و در این کتاب عاشق و معشوق و ازدواج زیاد پیدا میشود. رمان عشق و سلطنت نگاهي است تاريخي به ورود پارسها به قلمرو مادها و غلبه پارسها بر مادها و تشكيل حكومت هخامنشيان با همه شكوه و عظمتي كه در نقش برجستههاي شهر پارس ، تخت جمشيد ميبينيم. اما كنار اين وقايع مضبوط تاريخي ، رخدادهايي واقع ميشود كه عمدتا ريشه در عواطف انسان دارد و اين بار ، تارخي از زاويه عاطفه انساني و اتفاقا لطيفترين آنها يعني عشق نوشته شده است و همين عشق است كه زمينهساز وقايعي ميشود كه امپراتوري را بنياد مينهد و حكومتي را سرنگون ميسازد. در هر حال هر چه جزمي بينديشيم هرگز نخواهيم توانست عنصر عاطفه را از عرصه روابط انساني كنار بگذاريم كه عاطفه در وجود ما به وديعت نهاده شده است ، و آن هم با چه لطافت و چه ظرافتي. تاريخ را بيعشق نوشتن، انكار واقعيتي است كه پژوهش را ناقص ميگرداند...کوروش کبیر از نوادگان هخامنش و بنیانگذار سلسله شاهنشاهی هخامنشیان بود. او حدود 60 سال پیش از میلاد مسیح پس از آنکه با لشکر اندکش در مقابل سپاه عظیم استیاک (آژی دهاک) قد علم کرد و با یاری اورمزد بر او پیروز شد، به قصد ایجاد عدالت و برابری و برانداختن بساط ظلم و ستم، اداره ایران را برعهده گرفت و امپراتوری خود را بنا کرد. شناخت کوروش علاوه بر اینکه ما را در هزاره سوم با این شخصیت مهم تاریخی آشنا می کند، تصویری از روزگار ایران در عهد باستان، نگرش های مردم، نحوه ملک داری، جنگ ها و بسیاری جزئیات دیگر پیش رویمان می گذارد. موسی نثری همدانی این کتاب را در سه بخش به رشته تحریر درآورد. سلطنت کوروش، ستاره لیدی و شاهزاده بابل بخش های کلی کتاب هستند که داستان زندگی، حکمرانی و سرگذشت کوروش کبیر را به زبانی نزدیک به روایت داستانی بازگو می کند. نویسنده با احاطه کاملی که به تاریخ و منابع معتبر تاریخی دارد، خواننده را در فضایی زنده و واقعی غوطه ور می کند و او را به اعصار گذشته ایران می برد. در این روایت تاریخی، وضعیت جامعه ایران، اساطیر و ادیان ایرانیان، اوضاع ممالک مجاور، دلبستگی ها و عاشقانه ها، رنج ها و مصائب فردی کوروش، دیدگاه های کوروش درباره حکومت داری و شرایط زیستی و جغرافیایی ایرانیان توصیف شده است هنوز سپيده نزده بود كه تمام برج و باورهاي شهر سلطنتي بابل و يك سوم آن آتش گرفت و بابل به تصرف ايرانيان درآمد. در آن روز كامبيز - بزرگ ترين - كار را انجام داد: تصرف كلده و برج و باورهاي شهر. كه اين جوان شجاع در مدت چند ساعت انجام داد و به جاي بابليان، سربازان شجاع ايران در بالاي برج ها بودند. دو چيز برخلاف ميل و نقشه كورس واقع شده بود: اول آتش گرفتن عمارت و ديگر كشته شدن بالتازار... زيرا كه كورش نمي خواست سلاطيني را كه بر آن غلبه مي كند به قتل برساند.
|