هاروارد مك دونالد نويسنده: سيدمجيد حسيني ناشر: افق زبان كتاب: فارسي تعداد صفحه: 264 اندازه كتاب: رقعی
- سال انتشار: 1395
- دوره چاپ: 3
کد کتاب: 83679
فروخته شد - موجود نمی باشد
امتیاز آی کتاب به این کتاب:
امتیاز دهی به این کتاب:
مروري بر كتاب چهل و سه نمای نزدیک از سفر آمریکا
...وارد شهر که میشوی مثل این میماند که اژدهای هفت سری را از فراز کوهی بلند می بینی و به سرت میافتد که نکند اژدها خشمگین شود و دودی هم از خاکسترت برنخیزد.
صبح امروز که از فرودگاه بین المللی جان اف کندی وارد خاک آمریکا شدم، به نظرم آمد هرچه خوانده ام هیچ است و باید از نو دستگاه ذهنم را بچینم، از سفرنامه جلال آل احمد گرفته تا «بهشت شداد» جلال رفیع و از رمان «بی وطن» امیرخانی تا «خنده دار به فارسی» فیروزه جزایری دوما، همه حرف خودشان را زده اند نه حرف این سرزمین را...»
دانشگاه کلمبیا، قلب هارلم»، «موزه متروپولیتن، گفت و گو با چشمان سنگی» ، «موزه مادام توسو، آروزهای بر باد رفته»، «قلعه باسکرویل»، «نیاگارا اسب سپیدی جداکننده دو فرهنگ»، «قبرستان ملی آرلینگتون» ، «دانشگاه مریلند» ، «علم بهتر است یا ثروت»، «زندگی شبانه، وقتی مورچه نیویورکی بارش را زمین می گذارد» از مهمترین قاب های نوشتاری این کتاب است.
نیویورک شهر نیست که اژدهاست، وارد شهر که میشوی مثل این میماند که اژدهای هفت سری را از فراز کوهی بلند می بینی و به سرت میافتد که نکند اژدها خشمگین شود و دودی هم از خاکسترت برنخیزد. داخل خیابانهای تنگ «منهتن» جرم سنگین شهر روی سینهات سنگینی میکند و احساس میکنی مردم که مثل مورچه از این سو به آن سو میدوند، مشغول بردن جرم سنگین شهراند. شهر در دست مورچههاست و همگی به خط و منظم حرکت میکنند، میلیونها مورچه باربر که بدون ایجاد سرو صدا و مزاحمت برای هم، در مسیر خود میروند.
اصلاً دوست ندارم مثل میرزا حسن خان ایلچی و روشنفکران ندید بدید دوره ناصری «حیرت نامه» در فرنگ بنویسیم و یا مثل جلال آل احمد، هی تاریخ و فرهنگ و پدربزرگم را برسر آمریکائیها بکوبم و صیغه تصغیر «ک» بر سر نام هر کس و چیزی که در آنجا زائیده و روئیده بگذارم ولی «نیویورک» هم جای حیرت دارد هم جای تحقیر. هم شهر فرهنگ است هم نیست.
هم شهر سیاست است هم نیست و هم از اساس «شهر» است و هم بکل شهر نیست. ولی هر چه هست و هر چه نیست، یک چیز قطعی است و آن اینکه نیویورک شهر «پول» است و دلارو در این «احدالناسی» شک و شبهه ندارد. همه مورچگان نیویورکی از صبح تا شب میدوند به خاطر یک مشت «دلار» بیشتر و یک قران «Tax» کمتر. همه چیز حساب و کتاب دارد و سر همه هم توی..... ل Gift cart داشته باشی سر شانسی و یکی میخری و دو تا میبری...