جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  01/02/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
معرفي كتاب > ادبيات > داستان هاي كوتاه

قیمت آی کتاب
80,000 ریال
قیمت کتاب
ریال

چشم های سگ آبی رنگ
نويسنده: گابريل گارسيا ماركز
مترجم: بهمن فرزانه
ناشر: ثالث
زبان كتاب: فارسي
تعداد صفحه: 108
اندازه كتاب: رقعی - سال انتشار: 1394 - دوره چاپ: 5
کد کتاب: 91735


امتیاز آی کتاب به این کتاب:

امتیاز دهی به این کتاب:

مروري بر كتاب
مجموعه ده داستان كوتاه

آن وقت به ‌ام نگاه کرد. فکر می‌کردم دفعه ی اول است که نگاهم می‌کند. اما بعد وقتی که پشت چراغ روی بر گرداند، و من نگاه ِ لیز و روغنی ‌اش را در پشتم و روی دوشم احساس کردم، فهميدم که من بوده ‌ام که بار اول بوده نگاهش می‌کرده ‌ام. سيگاری آتش زدم و قبل از این که توی صندلی بچرخم و روی یکی از پایه‌ های عقبی ‌اش بلندش کنم، پک محکم و غلیظی به‌ آن زدم.

بعد آنجا دیدمش، انگار که هر شب همانجا پای چراغ می‌ايستاده و نگاهم می‌کرده. همه ی کاری که توی آن چند دقيقه ی کوتاه کردیم این بود: نگاه کردن به هم. من همان طور که تعادلم را روی يک پایه ی صندلی حفظ می‌کردم، او را نگاه ‌کردم؛ او هم آنجا کنار چراغ ايستاده بود، و دستش را،‌ بلند و آرام، روی آن گرفته بود و من را نگاه می‌کرد. پلک‌هایش را دیدم که مثل هر شب روشن شد. آن موقع بود که حرف هميشگی به يادم آمد و به ‌اش گفتم: «چشمای سگ آبی» و او بدون این که دستش را از روی چراغ پس بکشد، به ‌ام گفت: «همین. این هرگز یادمون نمیره.» و بعد، از مدار نور چراغ خارج شد و آه کشان گفت: «چشمای سگ آبی. اينو همه جا نوشته‌ ام.»...

...بیرون، لحظه‌ای باد وزید ولی زود آرام شد و صدای نفس کشیدن کسی به گوش رسید که در آن لحظه در بستر غلتی زده بود. باد ییلاقی فرو نشست دیگر بوی خاک و علف مرطوب به مشام نمی‌رسید. گفتم:
«فردا اگر زنی را دیدم که دارد روی دیوارها می‌نویسد: چشم‌های سگ آبی‌رنگ آن وقت تو را خواهم شناخت. ...

در هر ده داستان با مرگ و اندوه روبرو می شوید با شرایطی تلخ و ناراحت کننده. جنس مرگ و مدل مرگ در داستان های این مجموعه به گونه ای خاص تصویر شده با همان ترفند هایی که از تلفیق واقعیت و جادو ،تخیل ،خرافات و اسطوره و افسانه در سایر آثار مارکز خوانده اید .

مرگی که در داستان ها به ان اشاره شده است قرار نیست تنها یک بار اتفاق بیافتد و قرار نیست شما محکوم به آن باشید این نکات به همراه فضا سازی های جذاب، مجموعه را خواندنی کرده است.

...از همان موقع یعنی از زمان مرگش در هفت سالگی مادرش برایش تابوت کوچکی از چوب سبز سفارش داده بود .تابوتی به اندازه ی یک بچه. ولی پزشک دستور داده بود تابوتی بزرگ تر بسازند.تابوتی برای یک آدم بزرگ.ممکن بود تابوت تنگ و کوچک جلوی رشدش را بگیرد و به مرده ای کج و کوله یا زنده ای غیر طبیعی تبدیلش کند...


كتاب هايي در اين زمينه

سكوت پري هاي دريا
سفارش بدون عضویت
یا سفارش تلفنی
   

اینس، روح من
سفارش بدون عضویت
یا سفارش تلفنی
   

دختر چشم طلائي
   

خانه قانون زده
   

كتاب هايي در اين زمينه       فهرست کتاب های این گروه


راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837