مروري بر كتاب
در واقع سال 1937 براي همه، از پايان 1934 آغاز شد، درست از اول دسامبر 1934. ساعت 4 صبح آن روز تلقن زنگ زد. شوهرم، پاول واسيلويچ آكسيونوف عضو دبيرخانه كميته استان حزب تاتارستان به ماموريت رفته بود. از اتاق مجاور، صداي تنفس منظم بچه ها، كه در خواب بودند، به گوشم مي رسيد. وعده ملاقات، ساعت 6 در كميته استان، دفتر 38! این کتاب براساس خاطرات یوگینیا گینزبورگ نوشته شده است؛ نویسنده و شاعری که کمونیست بود ولی دستگاه امنیتی استالین به او ظنین شد و پس از آزار و اذیت های بسیاری که برای او و خانواده اش ایجاد کرد، وی را به زندان و اردوگاه های کار اجباری فرستاد. او هجده سال از عمرش را در چنین شرایطی گذراند. در آن دوره به اداره کل اردوگاه های کار انضباطی " گولاگ " می گفتند. او تنها یکی از میلیون ها نفری بود که به انجا تبعید شده بودند. پسر اولش را در دوره تبعیدش از دست داد و پسر دومش واسیلی آکسیانوف، نویسنده معروف روسیه است که چهارده سال تمام از او دور بود ودر سال 1980از روسیه اخراج شد . این کتاب سالها به صورت سامیزدات (نشر زیرزمینی) در روسیه چاپ و سپس به بیشتر زبان های دنیا ترجمه شد.
|