اصطلاح سه پلشت كه اشتباها سه پلشك هم ضبط شده و تلفظ مي شود هنگامي به كار مي رود كه گرفتاريها و دشواريها يكي پس از ديگري به سراغ آدمي بيايد و عرصه را تنگ كند در اين صورت گفته مي شود : سه پلشت آمد و يا به شكل ديگر :« سه پلشت آيد و زن زايد و مهمان عزيزي برسد.»
در بازي سقاب آجر يا خشتي در ميان مجلس مس نهند و حريفان به طور چمباتمه بر روي زمين مي نشينند . آن گاه به نوبت سه قاپ را در لاي انگشتان دست راست خود قرار مي دهند و يك جا بر زمين مي اندازند . شگرد بازي سه قاب اين است كه قاپ باز در حال چمباتمه با ژست مخصوصي قاپها را بيندازند و كف دستش را محكم به پهلوي رانش بكوبد تا صدايي از آن بر خيزد. در بازي سه قاپ هر كسي مي تواند به دلخواه خود مبلغي بخواند يعني شرط بندي كند و آن گاه سه قاپ انداخته مي شود . اگر دو اسب بيايد قاپ اندازد دو سر مي برد .
اگر دو خر بيايد دو سر مي بازد. اگر هر سه قاپ به شكل اسب يا خر سر پا بنشيند آن را نقش مي گويند و قاپ انداز سه برابرآنچه را كه طرف مقابل خوانده است مي برد.
موضوع مورد بحث ما اين است كه اگر قاپها دو اسب و يك خر و يا دو خر و يك اسب بنشيند آنكه قاپها را انداخته سه سر به حريفان مي بازد كه قسم اخير در واقع منتهاي بد شانسي قاپ انداز است و آن را در اصطلاح قاپ بازها سه پلشت مي گويند كه به علت اهميت موضوع در تعريف بد شانسي و توصيف بد اقبال رفته رفته به صورت ضرب المثل در آمده و موارد مشابه مورد استفاده و استناد قرار گرفته است.
|