گربه عابد به كساني اطلاق مي شود كه در لباس زهد و تقوي اعمال رياكارانه از آنان سربزند و در كسوت خدمتگزاري و نوع دوستي مردم را فريب دهند ، خود را امين و صادق و منزه و متقي جلوه دهند ولي از هر عمل و حقه بازي كه متضمن منافع و مصالح شخصي باشد خودداري نورزند .
اين گونه افراد گندم نما و جو فروش را اهل اصطلاح گربه عابد مي خوانند و مردم ظاهربين را از زهد فروشي آنان برحذر مي دارند .
اما ريشه و منشا تاريخي اين ضرب المثل : خواجه عمادالدين فقيه كرماني معروف به عماد فقيه از مشايخ عرفا و شعراي كرمان است كه در نيمه دون قرن هشتم هجري به عهد اميرمبارزالدين محمد و شاه شجاع سلاطين آل مظفر در كرمان مي زيست و اين دو پادشاه نسبت به او اخلاص و ارادت مي ورزيده اند .
عماد فقيه با وجود مقام فقاهت شعر مي گفت و مخصوصاً در سرودن غزل توانا بود . عماد فقيه در كرمان زاويه و خانقاهي داشت كه صوفيان كرمان و افرادي كه به شيخ ارادت مي ورزيده اند در آن خانقاه جمع مي شدند اما اخلاص و ارادت مردم نسبت به عماد تنها از جنبه شعر و شاعري و فقاهتش نبوده است بلكه عماد فقيه گربه اي داشت و آن را طوري تعليم كرده بود كه چون نماز مي گزارد آن گربه نيز به متابعت وي در ركوع و سجود مي رفت و چنان وانمود مي شد كه گربه عابد مانند نمازگزاران صف جماعت شيخ را اقتدا مي كند .
پيداست كه مردم ظاهربين من جمله مبارزالدين محمد و شاه شجاع اين معني را حمل بر كرامت عماد فقيه كرده بيش از پيش در راه اخلاص نسبت به شيخ مي كوشيدند و تقرب به آستانش را اجري كريم و فوزي عظيم مي پنداشتند .
|