در سال 1556 ترجمه فرانسوي و ايتاليايي از اين كتاب به دست آمد . ترجمه انگليسي كتاب در 1584 توسط ب.ر انجام شد و برگرداندن آلماني آن از ه. بونر در 1535 به دست آمد. در واقع تفسير لاتيني والا بر توكوديس مبناي ترجمه كتاب به زبان هاي جديد قرار گرفت. از جمله كتابهاي ديگري در رشته تاريخ نگاري عصر كلاسيك به زبانهاي جديد ترجمه شد بايد به « بازگشت گزنفون» اشاره كرد. در 1504 به فرانسويي توسط كلود دو سي سل ، در 1540 به آلماني ازبونر ، در 1548 به ايتاليايي از دو منيچي در 1552 به اسپانيايي توسط گراسيان و در نهايت ، 1623 به انگليسي از ج. بينگام. ترجمه لاتيني « زندگي هاي همانند » نوشته پلوتار فس كه درباره شرح حال سرداران و مردان بزرگ يوناني - رومي بود هم به زبانهاي جديد اروپايي ترجمه گرديد. البته اين ترجمه به صورت تكه تكه و به زبانهاي مختلف انجام شد ( ترجمه هشت تن به زبان اسپانيايي و زندگي شش تن ديگر به زبان فرانسوي!) . سرانجام در 1559 مترجم بزرگ فرانسوي ،ژاك آميو كه از استادي بورژ به مقام اسقفي اوگزر ارتقاء يافته بود همه كتاب را به نحو عالي و كامل ترجمه كرد. اين ترجمه تا چند قرن مقام خود را در ادبيات فرانسه محفوظ داشت و مونتني آن را يكي از دو اثري ميدانست كه بر تفكر او تأثير عميق گذاشته بود. ترجمه انگليسي همين كتاب توسط تامس نورث، باز هم توسط ويليام شكسپير مورد استفاده فراوان قرار گرفت (همانگونه كه مسخ شدگان اويد چنين وضعي پيدا كرده بود.) خاطرات قيصر در قرن چهارد هم به فرمان شارل پنجم به زبان فرانسويي ترجمه شد. اثر ديگر او «در باب نبرد گل» در 1507 توسط رنيگمان فيلسيوس به زبان آلماني انتشار يافت. ترجمه كامل انگليسي آن از گولونيگ در 1565 منشر شد. كتاب سالوستيوس نيز به فرمان شارل پنجم، پادشاه فرانسه ترجمه شده بود . مردم اسپانيا توجه بسيار به تاريخ روم داشتند . ترجمه اسپانيايي همين كتاب به وسيله فرانسيسكو و يدال ده نويا انجام شد ( البته يك قرن بعد از ترجمه فرانسوي كتاب!) بعدها ترجمه آلماني آنها و فرانسوي آن ( ترجمه ديگر به دست آمده توسط فون پله نينگن و مگره). ليويوس ( نويسنده شهير تاريخ روم) از دير باز شهرت داشت و به همين سبب مدتها پيش كتابش به ترجمه در آمده بود. اين كار توسط بوكاچو و پتراك انجام شد. ترجمه اسپانيايي پدرو لوپس ده آيالا ، رئيس هيئت داوران كاستل، اثري فوق العاده بود. شوفرلين و ويتيگ در 1505 آن را به آلماني بر گرداندند. با انضام چند دفتر تازه يافت شده از اين كتاب ، كارباخ همين ترجمه را دوباره تجديد چاپ كرد. مترجم فاضل و زبر دست انگليسي فيلمون هولاند ، اين كتاب را به انگليسي ترجمه كرد. آثار تاكتيوس مورخ دشوار نويس ، را در 1535 ميكلوس به آلماني در آورد. سالنامه (16 مجلد از عصر كلاسيك) بوسيله دولا پلانش و فوشه به فرانسوي ترجمه شد. هنر ي سوايل و گرينوي بخش هايي از سالنامه را به زبانهاي انگليسي و آلماني ترجمه كردند. از حجم عظيم آثار تاريخي ترجمه شده در عهد رنسانس ما مي توانيم اهميت و تأثير فرهنگ كلاسيك در پيدايش و رشد و شكوفايي رنسانس را تخمين بزنيم.
|