پزشكان حاذق و مردان خدا را كه صاحب نفس و كرامات خارق العاده باشند مسيحا نفس يا عيسي دم مي نامند و از اين دو اصطلاح و نظاير آن به منظور تجليل و بزرگداشت آنان استناد و استشهاد مي كنند.
اكنون ببينيم مسيحا كيست و از نفس گرمش چه آثاري بروز و ظهور كرده كه به صورت ضرب المثل درآمده است. منظور از مسيحا همان حضرت عيساي مسيح فرزند حضرت مريم و چهارمين پيامبر اولوالعزم مي باشد كه كيفيت تولد و شرح زندگاني طفوليتش را همه كس كمابيش مي داند. عيسي بن مريم هنوز از مرحلۀ دوازده سالگي نگذشته بود كه همراه مادرش به بيت المقدس رفت و در حوزه هاي درس علماي بني اسراييل وارد شد.مراتب نبوغ و استعدادش به جايي رسيد كه پس از قليل مدتي در صف علما و محققان جاي گرفت و چون لب به سخن مي گشود گفتارش را همه تصديق مي كردند.
طولي نكشيد كه با قوم بني اسراييل به مباحثه و احتجاج پرداخت و در رد عقايدشان كه در حول ماده و ماده پرستي دور مي زد از هيچ چيز نهراسيد. سپس همراه مادرش به ناصره بازگشت و در سن سي سالگي به مقام رسالت نايل آمد و فرشتۀ وحي بر او نازل شد. با وجود آنكه يهوديان در منجلاب فساد و تباهي غرقه شده به گفتاري جز آنچه را كه جمع مال و اندوختن سيم و زر بر آن مترتب باشد توجه نداشتند حضرت عيسي بر طبق فرمان الهي پيغمبري و رسالت خويش را بر آنها اعلام و آنان را به متابعت و پيروي از دين جديد دعوت كرد. از هر دري وارد شد و به هر وسيله اي متوسل گشت ولي در مقابل جبهۀ متحد و نيرومند روحاني نماهاي بني اسراييل كاري از او ساخته نبود. پس به جانب قرا و قصبات رهسپار گرديد و از هر فرصتي براي تبليغ رسالت و ارشاد و هدايت آنان به صراط مستقيم حق و حقيقت فروگذار نكرد.
مردم دهكده ها كه تحت تأثير سخنان فريبنده و تبليغات شوم سران روحاني بني اسراييل قرار داشتند بر صحت مدعا و حقيقت رسالتش علامت واعجاز خواستند. عيسي بن مريم كه در مقابل آن گمراهانش چاره اي جز اعجاز نديد به تأييد الهي مرغاني از گل ساخت و به آنها جان بخشيد تا به پرواز در آمدند. در جاي ديگر كوران مادرزاد را نعمت بينايي بخشيد و مبتلايان به بيماري برص را معالجه كرد. روستاييان گمراه بني اسراييل به اين اندازه قانع نشده از او خواستند چنانچه اموات را از گور در آورد و زنده كند به رسالت و پيامبريش ايمان خواهند آورد.حضرت عيسي هر قدر آنها را از خواهش چنين معجزاتي برحذر داشت و عجز و انكسار خويش را كه بشري ناتوان است و فقط وحي بر او نازل مي شود به آنان گوشزد كرد فايده نبخشيد. پس با حالت تضرع دست نياز به سوي خداي قادر متعال دراز كرد تا اين آخرين حجت را بر گمراهان ظاهربين اتمام نمايد.
ايزد بي چون مسئولش را اجابت فرمود و حضرت عيسي آخرين معجزۀ باهره را بر آنان عرضه داشته مردگان را به اذن و فرمان خداي بزرگ زنده ساخت و اجساد پدر و مادر و برادر و ساير اقارب و بستگانشان را از ژرفناي گور بيرون كشيده جان بخشيد. پيداست كه اين گونه امور صرفاً در يد قدرت قادر تواناست و هيچ كس جز به تأييد الهي قادر به انجام چنين اعمالي نيست. كاري به فرجام كار نداريم كه قوم بني اسراييل با وجود مشاهدۀ اين همه اعجاز و حجتها به عصيان و گمراهي ادامه داده او را ساحر و جادوگر خواند و جز عدۀ معدودي به او نگرويدند. غرض از تمهيد و تنظيم مطالب بالا اين بود كه اين همه معجزات حضرت عيسي بن مريم يعني معالجۀ بيماران، نعمت بينايي بخشيدن به كوران و نابينايان و بالاخص زنده كردن مردگان موجب گرديد كه عبارت مسيحا نفس و اصطلاح دم عيسي زبانزد خاص و عام شد و از آن در موارد لزوم استشهاد و تمثيل مي كنند.
|