عليرغم گفت وگوهاي فراواني كه پيرامون كاستي هاي فرهنگ كتابخواني در كشور صورت گرفته است، هيچگاه به اين مسأله توجه نشده كه براي برطرف كردن ايراد بايد براي آن راه حل جامعي يافت و هرچند كه پي بردن به مشكلات اولين قدم براي رفع آنهاست اما راه حل قطعي و نهايي نيست. درحال حاضر در كشور ما آمار كتابخواني بسيار اندك است كه يكي از عمده ترين دلايل آن عدم توانايي برقراري ارتباط بين نويسنده يا مترجم و ناشر با اقشار مختلف اجتماع است و اين واقعيت كه نويسندگان عزيز از خواسته مخاطب خود بي اطلاعند. امروزه روز ما شاهد چاپ و نشر كتبي هستيم كه متأسفانه يا زياده از حد سهل انگارانه و بي توجه به سطح سواد جامعه نگاشته شده اند و درضمن حرفي هم براي گفتن ندارند و دچار روزمرگي هستند و يا فراتر از حيطه درك عموم مردم نوشته و يا ترجمه شده اند. امروز نسل جوان كشور ما به ويژه دانشجويان و محصلان مي خواهند مطلب و يا نوشته اي را بخوانند كه تا حدودي با سطح دانش و معلومات آنها هماهنگ باشد و چيزي به آنها بيافزايد نه اينكه آنان را تحميق كند و يا شيوه نگارش آن به حدي سخت و صغيل باشد كه خواندن را دشوار سازد.
|