اين مكتب در اواخر قرن نوزدهم به وجود آمد. شارل بودلر پيشقدم اين راه شد. در ميان كساني كه از بودلر الهام گرفتند و با آثار خود زمينه را براي پيدايش سمبوليسم آماده ساختند پل ورلن، آرتور رمبو و استفان مالارمه از همه مشهورتر هستند. بايد توجه داشت كه هركدام از آنها سبك ويژه اي داشتند. اصول سمبوليسم: "از نظر فكر، سمبوليسم بيشتر تحت تأثير فلسفه ايده آليسم بود كه از متافيزيك الهام مي گرفت و در حوالي سال 1880 در فرانسه باز رونق مي يافت، همچنين بدبيني شوپنهاور نيز تأثير زيادي در شاعران سمبوليست كرده بود. سمبوليست ها در سوبژكتيويسم عميقي غوطه ور بودند و همه چيز را از پشت منشور خراب كننده روحيه تخيل آميزشان تماشا مي كردند. خلاصه اصول سمبوليست ها به شرح زير است: 1_ حالت اندوهبار و آنچه را كه از طبيعت موجد يأس و نوميدي و ترس است بيان مي كنند. 2_ به سمبل ها و اشكال و آهنگ هايي كه احساس ها، نه عقل و منطق آن را پذيرفته است توجه دارند. 3_ آثاري كه آنها به وجود آورده اند براي هر خواننده به نسبت ميزان ادراك و وضع روحيش مفهوم است، يعني هركس نوعي آنها را در مي يابد و مي فهمد. 4_ آنان تا حد امكان از واقعيت عيني دور شده و به واقعيت ذهني پرداخته اند. 5_ چون انسان دستخوش نيروهاي ناشناسي است كه سرنوشت آنان را تعيين مي كند از اين رو حالت وحشت آور اين نيروها را در ميان نوعي رويا و افسانه بيان مي كنند. 6_ مي كوشند حالت هاي غيرعادي رواني و معرفت هاي نابه هنگامي را كه در ضمير انسان پيدا مي شود و حالت هاي مربوط به نيروهاي مغناطيسي را در آثارشان بيان كنند. 7_ به ياري احساس و تخيل> حالت هاي روحي را در ميان آزادي كامل با موسيقي كلمه ها، و با آهنگ و رنگ و هيجان تصوير مي كنند.
|