۱۶۹۰ _ جان لاك فيلسوف انگليسى اين ادعا را مطرح مى كند كه انسان به صورت «لوحى سفيد» متولد مى شود و خصوصياتش را از راه تجربه زندگى به دست مى آورد. ۱۸۶۴- هربرت اسپنسر اصطلاح «بقاى اصلح» را جعل مى كند و كاربرد داروينيسم در مورد جامعه را بنيان مى گذارد، شيوه اى كه بعدها داروينيسم اجتماعى نام مى گيرد. ۱۸۷۵ _ فرانسيس كالتون اولين تحقيق درباره دوقلوها را منتشر مى كند كه براى ارزيابى تعادل نسبى طبيعت و تربيت در رفتار انسانى طراحى شده است. او بعدها اصطلاح يوژنيكز (بهسازى نژادى) را ابداع مى كند. ۱۹۱۳ _ جان بى واتسون روانشناس آمريكايى مكتب «رفتارگرايى» را آغاز مى كند كه همه توانايى هاى انسانى را نتيجه تعامل با محيط مى داند و نه صفات ذاتى. ۱۹۳۱ _ وينتروپ كلوگ و همسرش شمپانزه اى را همراه كودكشان بزرگ مى كنند تا اثرات ژن ها و محيط بر رفتار را مطالعه كنند. ۱۹۳۵ _ سياست بهسازى نژادى (يوژنيكز) همه ايالت هاى آمريكا به جدا كردن افراد دچار معلوليت هاى ذهنى را از بقيه مردم سوق مى دهد و ۳۵ ايالت به عقيم سازى اجبارى اين افراد روى مى آورند. تنها در كاليفرنيا ۲۰ هزار نفر از افراد «عقب مانده» عقيم مى شوند. ۱۹۴۳ _ روانشناس آموزشى انگليسى سيريل برت شواهدى از يك تحقيق بر روى گروهى از دو قلوها را منتشر مى كند كه حاكى از آن است كه هوش عمدتاً توسط ژن ها معين مى شود. اين تحقيق باعث تغيير نظام آموزشى انگليس مى شود.
|