چگونه ايده را به كتاب تبديل كنيم
گروه: مقالات عمومي
نویسنده: ميترا اميري

شايد شما هم يكي از نويسند گان خوش شانس باشيد كه سرشان پر از ايده است.

شايد هم ايده اي داريد كه ذهن شما را براي هفته ها در گير كرده و در گوشه ذهنتان جان گرفته است. در هر صورت نمي توانيد از نوشتن خود داري كنيد. خوب قبل از اينكه با شتاب به طرف نوشتن داستانتان برويد صبر كنيد و يك سئوال را از خودتان بكنيد.
آيا اين فقط يك ايده است يا يك كتاب؟ مسلما ايده ها، هسته هاي اثر داستاني يا غير داستاني هستند اما اين ايده ها همگامي كافي و مورد استفاده هستند كه كاملا گسترش پيدا كرده پرورانده شوند و شما بتوانيد نقطه شروع ، ميانه و پايان آن را براي خود مجسم كنيد اين تجربه كه فقط صفحات زيادي را پر كردن به جايي نمي رسد به خيلي از نويسندگان ياد داده است قبل از نوشتن كتاب يك طرح كلي از آن داشته باشند.
اگر فكر تهيه يك طرح كلي از داستان ستون فقرات شما را مي لرزاند، حداقل فكر كردن در مورد ايده و مطمئن شدن از اينكه اين ايده ارزش ماهها نوشتن را دارد مي تواند شما را از شكست ها و ناكامي هاي آينده نجات دهد.
ايده هايي براي داستان( كتاب هاي داستاني)
بسياري از نويسندگان، بخصوص نويسندگان تازه كار، از زندگي شخصي خودشان براي نوشتن داستانهايشان ايده مي گيرند و اين به جهات زيادي مي تواند سودمند باشد:
شما از نظر عاطفي روي موضوع سرمايه گذاري كرده ايد و مي توانيد مستقيما با شخصيت اصلي داستان ارتباط بر قرار كنيد. در ضمن اگر موقعيتي واقعا براي شما اتفاق افتاده باشد كمتر پيش مي آيد كه پايه داستانتان را بر اساس كتاب هايي كه قبلا خوانده ايد بنا كنيد ولي به ياد داشته باشيد اتفاقي كه براي شما افتاده از نظر خودتان با فرزندانتان جالب و جذاب است، به اين معني نيست كه براي هزاران خواننده ديگر كه ممكن است كتاب شما را بخوانند هم جالب باشد. خيلي وقتها يك اتفاق واقعي فقط يك اتفاق است. اين اتفاق ممكن است يك صحنه زنده باشد كه آن را با لذت به ياد مي آوريد و يا يك اتفاق بامزه خانوادگي كه بارها و بارها تعريف شده است .

ياد آوري اين اتفاق احساسات قوي اي را در شما بر مي انگيزد، حتي ممكن است شما به اين رويداد به عنوان اتفاقي نگاه كنيد كه مسير زندگيتان را تغيير داده است. ولي واقعيت به ندرت سبب ايجاد يك طرح مي شود . وقتي كه نويسنده ها به اتفاقاتي كه واقعا اتفاق افتاده است تكيه مي كنند ديگر نمي توانند عوامل موثر براي نوشتن يك داستان خوب را گسترش دهند:
شخصيت اصلي كه قابل باور است و با مشكل و كشمكش رو برو مي شود. افزايش تنش و كشمكش، وقتي كه شخصيت اصل سعي مي كند مشكلاتش را حل كند و موانع را تجربه كند. اينكه در اوج اين كشمكش و تنش شخصيت داستان راه حلي پيدا كند و سبب ارضاي خود و خواننده شود. اگر شخصيت اصلي واقعا پسر شماست ، مسلما نمي خواهيد او را به درد سر بيندازيد يا موانعي را بر سر راهش قرار دهيد ولي بايد اين كار را بكنيد. اين تنها راهي است كه بوسيله آن مي توانيد داستاني خلق كنيد كه خواننده را جذب كنيد و آنها همواره در اين فكر باشند كه داستان چگونه تمام مي شود.
اگر راه حل داستانتان خيلي ساده به دست آمده باشد، احتمالا پايان داستان چيزي مشخص و قابل حدس است . سعي كنيد حوادث زندگي واقعي را با هم بياميزيد و سعي كنيد موقعيت را به سمتي متفاوت بكشانيد. خودتان را شگفت زده كنيد ، در اين صورت سر دبيرتان را هم شگفت زده مي كنيد. به هر طريقي كه ايده تان را به دست آورده ايد اول توجه كنيد به اينكه موقعيت است يا مضمون. بيشتر مواقع ايده اصلي ، همان معني نهفته داستان است. همان چيزي كه نويسنده مي خواهد به خواننده منتقل كند . تم داستان بايد براي همه جذاب باشد مانند دوستي، سريع در مورد ديگرا ن قضاوت نكردن و... بعد از آن با زنجيره حوادث و اتفاقات بازي كنيد تا وقتي كه طرح كلي به دست آيد.
اين كار ، موضوع داستان را براي خواننده روشن تر مي كند به ياد داشته باشيد اگر داستانتان را بر مبناي اتفاقي كه در دوران كودكي برايتان افتاده شكل مي دهيد ، آن را از ديدگاه دوران كودكي خود بنويسيد نه از ديدگاه خودتان به عنوان يك بزرگسال.

ايده هايي براي كتاب هاي غير داستاني
كتاب هاي غير داستاني شما بايد بر اساس چيزي باشد كه شما حقيقتا آن را جذاب بدانيد.از همه كه بگذريم شما ماههاي زيادي با اين ايده زندگي مي كنيد.كليه موقعيت شما اين است كه ايده تان را به طريقي نزديك كنيد كه كس ديگري قبلا آن را انجام نداده باشد و اين به آن معنا است كه تمامي تحقيقات خود را قبل از نوشتن انجام دهيد.
به اطلاعات ساده در مورد موضوعتان اكتفا نكنيد . مسلما خواننده شما قبلا آنها را خوانده است . همچنان كه تلاش كنيد تا به جايي برسيد كه بي همتا و منحصر به فرد باشيد. براي اينكه يك ايده غير داستاني تبديل به كتاب شود، احتياج به اطلاعات كافي براي پر كردن صفحاتتان داريد و اين بستگي به رده سني دارد كه برايشان مي نويسيد و مخاطب شما هستند.
كودكان احتياج به شالوده اي از امور پايه اي و ابتدايي دارند ولي مي توانند در عين حال از جزئيات واضح و روشن نيز استفاده كنيد، البته تا زماني كه مفاهيم را به صورت ساده توضيح دهيد.( چگونه حيوانات زمستان را در خواب به سر مي برند، چرا حشرات رنگهاي مختلف و متفاوتي دارند) خوانند گان بزرگتر و مسن تر مي توانند به سمت اطلاعات وسيع تري كشيده شوند.
يك چهارچوب تفصيلي براي هر كتاب غير داستاني به شما كمك مي كند كه ببينيد آيا ايده شما محتوا، ابتكار و خلاقيت كافي را دارد يا به تحقيقات قبلي بيشتري احتياج داريد پيش از اينكه شروع به نوشتن كنيد.
چه داستاني چه غير داستاني ايده شما بايد معنايي براي شما و ارزش زيادي براي خوانند گانتان داشته باشد. در مورد آن فكر كنيد ، به آن بيفزاييد. عوامل غير ضروري را حذف كنيد و مطمئن شويد كه ايده شما حتما شروع، ميانه و پايان داشته است. تنها پس از اين مراحل است كه مي توانيد ايده تان را به يك ايده براي يك كتاب تبديل كنيد.