جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  10/01/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > روانشناسي عمومي

چگونه بر اضطراب غلبه كنيم؟
گروه: روانشناسي عمومي
نویسنده: سميه صيادى فر

زنان از مردان مضطرب ترند

رنگش پريده و نگاهش نگران است. لبهايش را مى جود. عرق سردى بر پيشانى اش نشسته و قلبش مى تپد. اين زن سالهاست زندگى را از پس ديدگان مضطربش به نظاره نشسته است. از زمانى كه دختركى بود تا اكنون كه همسر است و نيز مادر. براى بازيگر خوبى بودن در زندگى، وسواسى زنانه دارد و اين حس اضطرابش را دو چندان مى كند. در اين عصر، وظيفه اى بسيار متفاوت از مادران خوددارد. ظهور نقش هاى جديد، چندان با روح لطيفش سازگار نيست، اما اگر از پس تربيت ذهنى اش نيز برآيد، باز هم از اين نگرانى لعنتى خلاصى نخواهد يافت. درست است كه در زندگى مراحل پر استرس و سنگينى را گذرانده است كه تنها مختص زندگى اوست كه يك زن است، اما گويى اين حس هراس و اضطراب هيچگاه به طور كامل محو نمى شود.
فقط در موقعيت هاى مختلف چهره هاى متفاوتى دارد. وقتى نوجوان بود، تغييرات جسمى اش او را خيلى مضطرب و نگران كرد و دلهره هاى وحشتناكى به سراغش مى آمد. اين دوران را گذراند و جوانى شد با دغدغه هايى ديگر. تلاش و دغدغه و هراس در تحصيل توأمان بود. محيط كار نيز سازگارى طلب مى كرد. وقتى پذيرفت كه در داشتن ها و بودن هاى فرد ديگرى شريك شود، در عين شيرينى طعم اضطراب نقش جديدش را چشيد. بعد از آن مادر شد و بايد علاوه بر خودو شريكش به فرزندش نيز مى انديشيد و حالا زنى است پر ازدغدغه و پر از التهاب. از خيلى از چيزها مى هراسد. از حضور در جمع. از بيان نظرات شخصى. از زير نظر گرفته شدن توسط ديگران. از ديده شدن توسط چشمانى منتقد و شايد بتوان گفت كوچكترين چيزها مضطربش مى كند و زن بودنش به اين اضطراب چنگ مى زند.
اضطراب اجتماعى يكى از شايع ترين مشكلات عاطفى انسان امروز است. در عصر حاضر هر فردى بسته به سن، تجربيات، جنسيت و شخصيت خود مى تواند كم و بيش انواعى از اين نوع اضطراب را تجربه نمايد. البته بايد توجه داشت، رنگ اين اضطراب در يك زن در مقايسه با يك مرد، بسيار متفاوت است.
سلامت روانى زنان به دليل اينكه اصلى ترين محور عاطفى خانواده هستند، بسيار اهميت دارد. البته اضطراب و نگرانى آنها در حد خفيف، زمينه اى براى سازش و انطباق با محيط فراهم مى كند، اما شكل هاى جدى اضطراب اجتماعى در زنان بسيار مشكل آفرين تر خواهد بود. چرا كه اضطراب زنان علاوه بر صدمه به خودآنها، حسى است كه به ساير اعضاى خانواده نيز منتقل شده و به همين ترتيب تأثيرات منفى عميقى بر جامعه خواهد گذاشت.
علايم اضطراب اجتماعى
فردى كه دچار اضطراب اجتماعى است به هيچ وجه تمايلى به آغاز ارتباط با ديگران ندارد و از حضور در هر موقعيتى كه ممكن است در معرض داورى ديگران قرار گيرد، مى ترسد. اين موقعيت ها هم مى تواند خيالى باشد و هم واقعى.
در واقع شخصى كه به شدت دچار اضطراب اجتماعى است، تصورش اين است كه در هر موقعيت يا شرايط اجتماعى كسانى به محض مواجه شدن با او رفتار و شخصيتش را مورد نقادى و ارزيابى قرار مى دهند و يا ممكن است طورى رفتار كنند كه ديگران مسخره اش كرده و او را تحت فشار قرار دهند.
عصبى بودن ، آرام و قرار نداشتن، احساس خستگى ، سرگيجه، تكرر ادرار، تپش قلب، بى حالى، تنگى نفس، تعريق، لرزش، نگرانى و دلهره ، بى خوابى، اشكال در تمركز حواس، گوش به زنگ بودن؛ همگى از علايم جسمانى اضطراب حكايت دارند كه هر كدام از اين علايم يا گروهى از آنها مى تواند در اضطراب اجتماعى نيز وجود داشته باشد. وجود اين علايم در زندگى روزمره، انجام بيشتر كارهاى ضرورى را با مشكل جدى مواجه مى كند. علاوه بر اين، وجود اين حالات در يك زن كه نقش هاى كليدى بسيارى دارد، ساير امور را دچار اختلال مى كند. زنى كه مضطرب است، ناخودآگاه كوچكترين مسأله برايش ايجاد مشغله مى كند و براى خلاص شدن از اين فشار، ممكن است كارهاى مختلفى را انجام دهد.
مثلاً به خاطر مسأله اى جزيى با همسر خود بحث كند و حس هراس و نگرانى خود را به او نيز انتقال دهد يا اينكه به فرزند خود بى اعتنايى كند و ناخودآگاه بذر نگرانى و اضطراب را در وجود او نيز بروياند. در اين صورت ابتدا در خانواده ها آرامش وتعادل از بين مى رود و سپس اين بى تعادلى احساسى در تمام جامعه انعكاس پيدا خواهد كرد و دوباره اين سيكل بسته تكرار شده و اضطراب و بى تعادلى احساسى جامعه بر روى تك تك افراد تأثير خواهد گذاشت.
مشكلات رفتارى اضطراب اجتماعى
اضطراب اجتماعى مشكلات رفتارى ديگرى را نيز باعث مى شود. مثلاً بسيارى از محققان و متخصصان، ريشه اصلى كمرويى را در ترس يا اضطراب اجتماعى (social ANXIETY) مى دانند.
در دنياى پيچيده امروز، يعنى در عصر ارتباطات سريع و پيوندهاى اجتماع، بدون ترديد پديده كمرويى يك معلوليت اجتماعى است. اگر زنان كمرو باشند، چون نقش مهمى در تربيت فرزندان بر عهده دارند، ناخودآگاه كودكانى كمرو و مضطرب پرورش مى دهند و در زيربناى رفتارى جامعه را دچار تزلزل مى كنند. در هر جامعه درصد قابل توجهى از زنان بدون آنكه تمايلى داشته باشند، ناخواسته خودشان را در حصارى از كمرويى محبوس و زندانى مى كنند و شخصيت واقعى و قابليت هاى ارزشمند خود را در پشت توده اى از ابرهاى تيره كمرويى، ناشناخته باقى مى گذارند.
چه بسيار دانش آموزان و دانشجويان هوشمند و خلاقى كه در مدارس و دانشگاه ها فقط به دليل كمرويى و معلوليت اجتماعى، هميشه از نظر پيشرفت تحصيلى و قدرت خلاقيت و نوآورى نمره كمترى از همسالان عادى خود عاديشان مى شود؛ چرا كه كمرويى يك مانع جدى براى رشد قابليت ها و خلاقيت هاى فردى است. پديده كمرويى در بين زنان و دختران بسيار پيچيده تر است و چنين پيچيدگى روانى ممكن است در اغلب موارد، نيازهاى درونى، تمايلات، انگيزه ها، قابليت ها، فرصت ها، هدف ها و برنامه هاى شغلى ، حرفه اى و اجتماعى ايشان را به طور جدى متأثر و دگرگون كند.
روند تحولات اجتماعى نشان مى دهد كه مسأله كمرويى غالباً با گذشت زمان، فشردگى و پيچيدگى روابط ميان فردى و تشديد فشارهاى اجتماعى، رقابت ها، گوشه گيرى ها، تكروى ها، عزلت گزينى ها و تنهايى ها گسترده و شديدتر مى شود و درصد بيشترى از افراد را فرامى گيرد.
اضطراب اجتماعى به طور غيرمستقيم مشكل ديگرى نيز براى فرد ايجاد مى كند. به اين صورت كه فرد مضطرب و كمرو، كه قادر به برقرارى ارتباط با ديگران نيست، احساس مى كند تنهاست. با چنين حسى او تصور مى كند كه از دوستان و نزديكان جداست و به طور قابل ملاحظه اى كمتر از ديگران از روابط اجتماعى بهره مى برد. چنين فردى نمى تواند احساسات خوشايند يا ناخوشايند، ترس ها و نگرانى ها و آرزوها و اميدهايش را با نزديكان و دوستانش در ميان بگذارد و پاسخ ها و عكس العمل هاى ايشان را دريافت كند. در حقيقت، كمرويى ناتوانى و معلوليت فرد در برقرارى ارتباط است و «تنهايى» مشكل انسان در اثر فقر ارتباطى است.
احساس تنهايى ممكن است كاملاً گذرا و موقتى باشد و فرد دوباره نشاط زندگى و تمايل به فعاليت اجتماعى را بازيابد. اما اگر چنين احساسى به علت هاى مختلف، از جمله ناكامى هاى مكرر، نگرانى و اضطراب شديد، رفتار تبعيض آميز و بى عدالتى، فشارهاى خانوادگى و اجتماعى، سرخوردگى و بازخورد منفى نسبت به رفتار ناخوشايند و واكنش هاى منفى اطرافيان، فقر انگيزشى و قطع اميد از پيوندهاى عاطفى عزيزان، تقويت گردد با شدت هر چه بيشتر شدت يابد و فرد مبتلا عميقاً احساس تنهايى كند، نه تنها همانند افراد كمرو دچار ناتوانى يا معلوليت اجتماعى مى شود، بلكه اضطراب و احساس تنهايى زمينه افسردگى جدى را در وى به وجودمى آورد و ممكن است دست به اقدامات غيرعادى نظير گريز و فرار از خانه و محل زندگى و كار، بعضى كژروى هاى اجتماعى، اعتياد و خودكشى بزند. درصد قابل توجهى از كسانى كه خودكشى كرده اند يا اقدام به خودكشى مى كنند، تجارب فراوانى از احساس تنهايى و رهاشدگى از طرف صميمى ترين نزديكان و دوستان خود داشته اند.
بنابراين مى بايست به طور خيلى جدى به اين پديده توجه داشت و افراد مبتلا به آن را با اتخاذ روش هاى اصلاحى و درمانى مناسب، مورد درمان و توان بخشى اجتماعى قرار داد.

علت اضطراب اجتماعى چيست؟
زمينه هاى بسيارى هستند كه مى توانند در ايجاد اضطراب اجتماعى و كمرويى تأثير داشته باشند، دراينجا به اصلى ترين آنها اشاره مى شود.
۱- كمرويى ناشى از ترس: كمرويى ناشى از ترس عموماً در ۶ ماه اول از نخستين سال زندگى كودك مشاهده مى شود. در حقيقت كودك خردسال از اين رو كمروست كه مردم برايش ناآشنا بوده، از او بزرگتر، قوى تر، قدرتمندتر و مقتدرترند و او نمى داند در شرايط گوناگون چگونه با وى برخورد خواهند كرد. اين حالت مقدمه لازم ومطلوبى براى اجتماعى تر شدن كودك است.
۲- خانواده و فرزندان كمرو: محيط خانواده و تجارب اوليه كودك به خصوص در سنين پيش دبستانى و سالهاى آغازين مدرسه اصلى ترين نقش را در شكل گيرى شخصيت كودك دارد. در اين دوران الگوهاى رفتارى مادر و پدر، برنامه هاى تلويزيونى، نحوه و ميزان ارتباطات عاطفى، كلامى و اجتماعى خردسالان با والدين مى تواند بيشترين تأثير را در رشد مطلوب اجتماعى و يا به وجود آمدن اضطراب و كمرويى كودكان داشته باشد. زمانى كه مادر يا پدر، خودشان مضطرب بوده و از مهارت برقرارى روابط عاطفى - اجتماعى مطلوب و خوشايند با ديگران به ويژه فرزندان خود بى بهره هستند، بدون شك طبيعى است كه فرزندان اين خانواده نيز بياموزند كه كمرو باشند به همين دليل بعضى از روانشناسان مثل واتسون كمرويى كودكان را در نتيجه يادگيرى و تقويت آن در خانه و مدرسه مى دانند. مشاهده دوگانگى و تعارض در رفتار والدين و ايجاد ناهماهنگى در مفاهيم اساسى شخصيت، موجب كشمكش هاى درونى و در نتيجه اختلال در رشد طبيعى گرديده، اضطراب شديد و كمرويى كودك را به همراه خواهد داشت.
۳ - تك فرزندها و فرزندان اول خانواده: كمرويى در ميان فرزندان اول خانواده و تك فرزندها بيش از ساير فرزندان ديده مى شود، به خصوص زمانى كه مادر و پدر قادر نباشند زمينه تربيت و رشد اجتماعى مطلوب و هماهنگ ايشان را مطابق با نيازهاى عاطفى و اجتماعى آنان فراهم آورند.
۴ - فشارهاى اجتماعى و كمرويى: علاوه برخانه و مدرسه ، عواملى چون محروميت ها و آسيب هاى اجتماعى ، ناسازگاريهاى شغلى، سلطه ها و فشارهاى گروهى ، مقايسه ها و برترى طلبى هاى قومى و نژادى، تقويت شخصيت انفعالى، كنترل شديد اجتماعى، بى احترامى به حقوق و آزاديهاى مشروع فردى، ترويج فرهنگ خصومت و خشونت از ديگر عوامل زمينه ساز ازدياد اضطراب، تشديد كمرويى و رفتارهاى گوشه گيرانه است.
۵ - موقعيت هاى اجتماعى : فردى كه درچنگال نيروهاى اجتماعى گرفتار شده است ممكن است به سادگى مبدل به فردى كمرو گردد. زيرا به سادگى نمى توان به افراد ديگر دسترسى داشت. در جوامع امروزى موقعيت هاى اجتماعى كمى جهت مشاهده روابط گرم و مشترك در ميان اعضاى خانواده يا دوستان و همسايگان وجود دارد.
۶ - تمايل به بهترين بودن: ميزان اهميتى كه براى اثبات ارزشمندبودن از نظر «موقعيت مادى ، كسب مقام و پيشرفتها» قائل مى شويم بشدت باعث اضطراب اجتماعى و كمرويى مى شود.
۷ - برچسبهاى اجتماعى : احتمال دارد عنوان و برچسب كمرويى قبل از اينكه واقعاً كمرو باشيم، پديد آمده باشد. برچسبها خلاصه ماست و ساده شده اى از تجربيات پيچيده اى مى باشد: « او متزلزل است ، او دروغگو است، من رك هستم،من كمرو هستم، من از حضور در جمع مى ترسم و...
۸ - تأثير مدرسه : براى رشد صحيح يك كودك وجود امنيت در محيط و در ارتباط با ديگران ضرورى است و اين وظيفه مدرسه و بخصوص معلم است كه به كودك نحوه «رفتار گروهى و اجتماعى و استفاده از وسايل و تجهيزات ، ابراز علاقه و توجه شادمانه و چگونه موفق زيستن در اجتماع » را آموزش دهد. اما به اين دليل كه كودكان كمرو در مدرسه مشكل آفرين نيستند و در كلاس سر و صدا راه نمى اندازند و حتى سؤالات خود را نيز مطرح نمى كنند. اين امر باعث مى شود معلمين، نسبت به آنها حساسيت نداشته باشند و مشكل آنها تشديد شود.
سن اضطراب اجتماعى و كمرويى
كمرويى در ميان دانش آموزان خردسال شايعتر از بزرگسالان است. بسيارى از بزرگسالانى كه خود كمرو نيستند با برنامه ريزى بر كمرويى دوران كودكى خود غلبه كرده اند، اما كمرويى درميان بخش قابل ملاحظه اى از جمعيت بزرگسالان ادامه دارد.
دكتر سعيدى (جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران) در زمينه رابطه سن و اضطراب اجتماعى اعتقاد دارند، به دليل وارد شدن ما به عصر اطلاعات و شكسته شدن مرزهاى فيزيولوژيكى، نوع اضطراب ها نيز در سنين مختلف تغيير كرده است، از يك سو وجود اطلاعات زياد در هر زمينه اى و از سوى ديگر در دسترس بودن آن براى تمامى سنين، ميزان اضطراب در سنين مختلف را افزايش داده است. به نظر آقاى دكتر بهرامى (متخصص تحليل رفتار)، جوانانى كه هويت و بلوغ اجتماعى آنها در حال شكل گيرى است، بيشتر در معرض اضطراب اجتماعى و كمرويى قرار دارند.
اضطراب اجتماعى و كمرويى در زنان دو برابر مردان روى مى دهد، البته نسبت بيشترى از مردان خواهان كمك براى (مداواى) اين اختلال هستند. دكتر حسين كاويان (دكتراى تخصصى روانشناسى بالينى و عضو هيأت علمى دانشگاه علوم پزشكى تهران) و دكتر سيدعلى احمدى ابهرى (روانپزشك و عضو هيأت علمى دانشگاه علوم پزشكى) شيوع اختلال هاى اضطرابى را طى پژوهشى، بررسى كرده اند. در اين پژوهش، تعداد يكهزار و ۷۰ نفر از ساكنان شهر تهران بين سنين ۲۰ تا ۶۴ سال به صورت خوشه اى در آزمون سرند اضطراب (پرسشنامه اضطراب) شركت كردند. اين دو متخصص در نتايج پژوهش خود عنوان كرده اند: شيوع انواع اختلال هاى اضطرابى در ميان زنان دو تا سه برابر مردان بوده و همچنين ميزان اضطراب در جمعيت كل زنان (موارد هنجار و ناهنجار) بيش از جمعيت كل مردان است. در مقايسه با مردان، شيوع اضطراب فراگير در زنان، نزديك به سه برابر، هراس ۴ برابر، وسواس فكرى و عملى ۵‎/۳ برابر، اختلال پس از ضربه استرسى بيش از سه برابر و آسيمگى دو برابر است.
روانشناسان در مورد آمار بالاتر اضطراب زنان بر اين باورند كه: زنان به علت نداشتن شرايط يكسان اجتماعى در جامعه، بيشتر در معرض ابتلا به افسردگى و اضطراب قرار دارند و ۶۰ درصد اين اضطراب ها در زنان و مادران به صورت علايم جسمانى و بيمارى بروز مى كند. در حقيقت بسيارى از دردهاى جسمانى آنها منشأ روانى داشته و ناشى از اضطراب بالاى آنها است.
دكتر سعيدى (جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران)، در مورد چرايى دو برابر بودن ميزان اضطراب اجتماعى در زنان، مى گويد: «اين امر مى تواند به علت تغيير صحنه زنان از محيط خانه به محيط جديد كار باشد. علت ديگر آن مى تواند فشارهاى موجود در محيط جامعه باشد كه محيطى مردانه است. اين واقعيت را نمى توان انكار كرد كه محيط كار و محيط جامعه محيطى جدى و مردانه است و زنان در ورود به اين محيط (و همچنين اطلاعات زيادى كه بنابر حضور در عصر اطلاعات كسب كرده اند)، ناخودآگاه اضطراب بيشترى را نيز حس مى كنند. شايد اين اضطراب به خاطر مقبول واقع شدن باشد. اگر دقت كنيد، زنان در محيط كار، ناخودآگاه جديت بيشترى به خرج مى دهند، محافظه كار شده و سخت گيرتر به نظر مى رسند.
در حقيقت مى توانيم بگوييم، نقش محيط را در زمينه افزايش اضطراب اجتماعى زنان بسيار پررنگ بدانيم، البته خصوصيات روحى آنها نيز بى تأثير نيست». دكتر بهرامى (متخصص تحليل رفتار متقابل) علت را اينگونه بيان مى كند: «محيط جامعه و نبايدهاى تربيتى در زنان، در بالا بودن آمار بالاى اضطراب اجتماعى آنان، بسيار مؤثر است».
اضطراب زنان و علل اجتماعى آن
دكتر فريبا سيدان در رساله دكتراى جامعه شناسى خود با عنوان «بيمارى هاى روانى زنان و عوامل اجتماعى مؤثر بر آن» به اين نكته اشاره مى كند كه فشار روانى زنان داراى منشأ اجتماعى بوده و با ترتيبات، ساختارها و تنظيمات اجتماعى مرتبط است. در اين خصوص دستيابى نابرابر زنان به منابع ارزشمند در خانواده، تقسيم كار جنسيتى و نوع روابط قدرت در خانواده به همراه وضعيت اقتصادى اجتماعى آنها نقش بسزايى در ايجاد فشار روانى زنان دارند. همچنين ميزان اضطراب در زنان عمدتاً تحت تأثير وضعيت اجتماعى اقتصادى سرپرست خانوار قرار دارد.
از جمله علل ديگر اضطراب در زنان، نوع روابط قدرت در خانواده است. چنان كه به هر ميزان روابط قدرت، ساختارى عمودى تر داشته باشد، بر احساس اضطراب زنان افزوده مى شود و به عكس هر چقدر روابط قدرت در خانواده از ساختارى افقى برخوردار باشد از ميزان اضطراب زنان كاسته مى شود. ضمناً ميان تقسيم جنسيتى كار در خانواده و احساس اضطراب در زنان رابطه اى مستقيم وجود دارد. يكى از مواردى كه زنان را شديداً دچار اضطراب مى كند اين است كه حوزه هاى اجتماعى و شخصى زندگى زنان از يكديگر جدا نيست و به عبارت بهتر زنان بيش از پيش با دو پارگى حيات اجتماعى و شخصى مواجه هستند و طى تجارت دوگانه در اين دو قسمت، بيشتر دچار آسيب روانى و اضطراب مى شوند. اگر زنان احساس كنند كه بر زندگى خود هيچ احساس كنترلى ندارند، ميزان اضطراب آنها افزايش مى يابد.
نتايج اين تحقيق جالب نشان مى دهد كه از يك طرف وضعيت نامطلوب ساختارهاى اجتماعى اقتصادى در حوزه هاى عمومى و خصوصى با ايجاد اضطراب در زنان آنان را به سوى بيمارى روانى سوق مى دهد و از سوى ديگر اين شرايط با تأثيرگذارى ذهنيت اجتماعى زنان و با ايجاد آمادگى شناختى در زنان زمينه هاى ابتلاى آنان به بيمارى روانى افسردگى و اضطراب را فراهم مى آورد. دستاورد نهايى اين پژوهش اين است كه آسيب هاى روانى اجتماعى بخش اعظم زنان ايرانى عمدتاً ناشى از فشارهاى ساختارى و فقدان دستيابى به منابع خصوصى و عمومى است و اصلاحات ساختارى در سطوح مختلف اجتماعى از خانواده تا سازمان هاى كلان اجتماعى، به همراه مهيا كردن دستيابى برابر به منابع اجتماعى و خصوصى، به پيشگيرى، بهبود و درمان آسيب هاى روانى زنان كمك مى كند.
دكتر فريبا سيدان (جامعه شناس) براى كاهش ميزان اضطراب زنان به موارد زير اشاره مى كند:

- لزوم اصلاحاتى چون تعديل و دموكراتيزه كردن ساختار روابط قدرت در خانواده و تقسيم جنسيتى كار، بهبود فرايند و كيفيت ازدواج، كنترل و كاهش ميزان بارورى زنان، ارتقاى آگاهى و وجهه نظرات زنان، مهياسازى زمينه هاى افزايش مشاركت زنان در نيروى كار، تأمين فرصت هاى مطلوب آموزشى در سطوح مختلف و اصلاح ساختارى شيوه هاى جامعه پذيرى زنان .
دكتر فريبا سيدان (جامعه شناس) توانمندسازى زنان و سلامت روانى اجتماعى آنان را لازم و ملزوم يكديگر مى داند. او امر مهم در ارتباط با توانمندسازى زنان را، افزايش مقاومت آنان از طريق كاهش آمادگى ابتلا به بيمارى، تقويت منابع حمايتى و تغييرات ايمنى شناسانه روانى عصبى امكان پذير مى داند كه عمدتاً از طريق تغييرات وضعيتى روانى اجتماعى ميسر شده و لازمه آن بهبود وضعيت زنان براى كسب قدرت و توان روانى اجتماعى است.
پرداختن به اين راه حل ها در خلأ امكان پذير نيست و توجه فورى و اكيد مسؤولين را طلب مى كند. هميشه شناخت مسأله براى اينكه براى حل نيز درست به آن پرداخته شود، بسيار لازم و ضرورى است. پس ابتدا بايد طى گفت وگو مشكل شناخته شود. اگر گفته مى شود ميزان اضطراب و اضطراب اجتماعى زنان ايرانى بالا است، دولت نمى تواند بگويد اين مسأله اى مربوط به خانواده هاست. بلكه اين امر تأثير بسيار مستقيمى بر كل اجتماع و كل سياستگذارى ها دارد و اگر چاره اى انديشيده شده به مرحله اجرا درنيايد، كل جامعه در معرض خطر بزرگى است.
پيامدهاى اضطراب
متأسفانه اضطراب علت اصلى بسيارى از مشكلات جسمى و روحى است و در اكثر اوقات نيز به اين علت اصلى و منشأ بى توجهى مى شود. به طور مثال: - در شرايط اضطراب شديد، بخش حاشيه اى مغز، هيپوتالاموس يعنى ترموستات بدن را فعال مى كند. هيپوتالاموس با صدور واكنش جنگ يا گريز سيستم دفاعى و ايمنى بدن را از كار مى اندازد، در اين شرايط، امكان تكثير سلول هاى سرطانى بيشتر مى شود. پزشكان به دلايل مستند مى دانند كه سيستم دفاعى سركوب شده به سلول هاى سرطانى امكان رشد مى دهد.
- اضطراب باعث ايجاد يا تشديد بيمارى هاى قلبى، زخم معده و افزايش قند خون مى شود.
- دكتر «حسام»، روانپزشك و عضو آكادمى روانپزشكان اروپا معتقد است: «علت ۶۰درصد موارد شب ادرارى كودكان بحران هاى روحى مانند ترس، اضطراب و احساس ناامنى در طول روز است».
- پژوهشگران دانشگاه كنتاكى در آمريكا با بررسى ۱۵ ساله شمارى از افراد دريافته اند: «به علت آثار تدريجى و زيانبار عواطف منفى مانند اضطراب، نفرت و خشم بر سلامت انسان افراد داراى اين گونه عواطف و افكار، بيش از ديگران به بيمارى هاى قلبى يا سكته مبتلا مى شوند.
- دكتر پرويز امينى (رئيس دانشكده دندانپزشكى كرمان)، معتقد است: «بين سلامت دهان و دندان و سلامت روح و روان ارتباط مستقيمى وجود دارد». - اضطراب بر بسيارى از جنبه هاى عملكردى مانند توانايى ادراكى، يادگيرى، حافظه، اشتها، عملكرد جنسى و خواب تأثيرات نامطلوبى مى گذارد.
- شيوه زندگى محدود، نداشتن مهارت هاى سازگارى، نداشتن مهارت هاى اجتماعى، عزت نفس پايين، احساس ناتوانى و روابط پيچيده خانوادگى، از جمله پيامدهاى درازمدت اضطراب است.
- دكتر بهرامى (متخصص تحليل رفتار متقابل) درباره رابطه اضطراب، هوش و موفقيت تحصيلى مى گويند: «وقتى فرد خود را باور نداشته باشد، نمى تواند در ذهن خود بيافريند و بالطبع اثر منفى بر روى موفقيت هاى او خواهد داشت. در حقيقت بازدارنده ها عامل ايجاد اضطراب اجتماعى هستند و اضطراب نيز بر روى عملكرد هوش و در نتيجه موفقيت تحصيلى تأثير منفى مى گذارد».
با اشاره كوتاه به بعضى از مشكلاتى كه اضطراب ايجاد مى كند، مى فهميم كه آمار بالاى آن در زنان چه مشكلات بزرگى را ايجاد مى كند. زنان كه برنامه ريز و پايه ريز سلامت خود و خانواده خود هستند در صورت مضطرب بودن، ناخودآگاه اين مشكل را به تمامى افراد خانواده انتقال مى دهند و بر كليه عملكردهاى فرزندان و همسر خود نيز تأثير منفى مى گذارند. اين تأثيرگذارى بسيار عميق و در ابعاد مختلفى است.
در عصر حاضر ريشه بسيارى از بيمارى هاى جسمى، اضطراب و نگرانى در هر زمينه اى است. متأسفانه پزشكى مدرن به اين علت اصلى كمتر توجهى دارد. دكتر حسينى تهرانى (متخصص كالبدشكافى و هوميوپاتى) در اين باره مى گويد: «بسيارى از بيمارى ها و مشكلات جسمى افراد ناشى از مشكلات روحى و روانى است. اگر بتوان اين مشكلات را حل كرد، بسيارى از بيمارى هاى جسمى نيز بهبود خواهد يافت». به عقيده او، اشكال بزرگ در پزشكى رايج اين است كه اين نوع پزشكى اساساً بيمارى نگر است. او مى گويد: «اين نقص بزرگى است كه همه چيز را در بيمارى ببينيم. در صورتى كه صرف داشتن علايم كلينيكى و پاراكلينيكى معناى بيمارى يا عدم بيمارى نمى دهد. پزشك بايد در زندگى بيمار جست وجو كند، بايد از همه چيز بداند. (تاريخچه زندگى بيمار، نحوه درآمد او، حتى شهرى كه بيمار در آن زندگى مى كند، نوع شغل بيمار، نوع روابط او، موقعيت بيمار در خانواده، موقعيت او در اجتماع) همه اين شناخت ها بسيار مهم بوده و در ايجاد بيمارى بسيار تأثيرگذار هستند.
در هوميوپاتى به عنوان يك پزشكى كل نگر هر انسانى داراى سه سطح است.
۱-سطح جسمى، ۲. سطح احساسى، ۳. سطح روح و ذهن.
اين سطوح در يك كنش كاملاً متقابل هستند. البته سطح روح و ذهن اهميت خيلى بيشترى دارد. خيلى از عارضه هايى كه شما در جسم مشاهده مى كنيد، اينها منشأ روانى و احساسى دارد كه در جسم بروز مى كند. به اعتقاد دكتر تهرانى، در درمان بيمارى ها بايد به شرايط روحى و ذهنى افراد بسيار توجه شده و رابطه خاصى بين پزشك و بيمار برقرار شود.
دكتر سعيدى (جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران) در اين زمينه مى گويد: «متأسفانه پزشكى مدرن تنها به علايم بيمارى و مشخصات بالينى آنها مى پردازد. اما در طب هاى مكمل و جايگزين به بيمار، روح و روان او و شفاى بيمارى جسمى از طريق شفاى روح و روان بسيار توجه مى شود. توجه به بحران ها و مشكلات روحى و روانى در اين عصر بسيار اهميت دارد. اساساً ريشه بسيارى از دردهاى جسمى و بيمارى ها را مى توان وجود اضطراب و از جمله اضطراب اجتماعى دانست. اما چون وارد شدن به اين حيطه نياز به كنكاش پزشك در حوزه زندگى بيمار دارد، پزشكان يا حوصله و وقت اين كار را ندارند و يا اينكه بيماران تمايلى به مشخص كردن و بازگو كردن مسائل خصوصى خود را ندارند. اين مسأله هم مى تواند به دليل اين باشد كه افراد به يكديگر اعتماد ندارند. شايد به خاطر توجه طب جايگزين به مشكلات روحى (ابتدا توجه به ذهن و شفاى آن و بعد توجه به بيمارى هاى جسمى)، روزبه روز بر تعداد مراجعان به اين نوع طب افزايش يابد». مهمترين مسأله در تلاش براى رفع يك مشكل، شناخت درست، صحيح و همه جانبه آن است. وجود آمار بالاى اضطراب و اضطراب اجتماعى در زنان ايرانى بايد به طور دقيق و موشكافانه مورد بررسى و توجه قرار گيرد، چرا كه زنان علاوه بر هويت زنانه، نقش هاى بسيار كليدى و مهمى در خانواده و جامعه ايفا مى كنند. آنها مادرند، مادرى كه در تعامل احساسى بسيار ظريفى با كودك خويش است و به طور مستقيم بر عملكرد رفتارى و عملى او تأثيرگذار است.
يك مادر مضطرب و كمرو، بر فرزند خود نيز تأثير گذاشته و براى او نيز مشكلات فراوانى ايجاد مى كند. فرزند اين مادر، خود در آينده اى نه چندان دور مادر يا پدرى مى شود كه نخواهد توانست با ديگران تعامل اجتماعى داشته باشد. زنان، همسرند. همسرى كه يكى از ستون هاى اصلى يك خانواده است. همسرى كه اساسى ترين نقش را در ايجاد آرامش و امنيت خانه و خانواده برعهده دارد. يك همسر مضطرب، كمرو و متزلزل هيچ گاه نخواهد توانست به درستى از عهده اين نقش حامى و حمايتگر برآيد.
بالا بودن آمار اضطراب اجتماعى در بين افراد و بخصوص زنان، بهاى گزافى براى جامعه خواهد داشت. به عقيده دكتر سعيدى (جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران)، اگر مسؤولين و دولت با اصلاح معضلاتى كه ايجادكننده اين اضطراب هستند، راهكار اساسى براى مقابله با مشكل اضطراب اجتماعى نيانديشند و آمار همچنان افزايش يابد، جامعه دچار مشكلات اساسى از جمله بحران هويت، پنهان كارى ها در سطح وسيع، كمبود اعتماد به يكديگر و در نهايت از خود بيگانگى جامعه خواهد شد. از سوى ديگر توجه به اضطراب اجتماعى و كمرويى بسيار اهميت دارد چرا كه اگر در سطح كلان نگريسته شود، اين امر باعث شناخته نشدن استعدادهاى بالقوه تمامى افراد در هر سطحى شده و در نهايت به ضرر كل اجتماعى خواهد بود.
دكتر بهرامى (متخصص تحليل رفتار متقابل) يكى از راهكارهاى اساسى در جهت پايين آوردن آمار اضطراب اجتماعى و كمرويى را چنين ذكر كرده اند: «افرادى كه اين مشكل را دارند بايد خودشناسى كرده و با شناخت نقاط ضعف خود نسبت به رفع آن اقدام نمايند، پس آموزش خودشناسى و ايجاد فرصتى براى ترميم ساختار شخصيت، در محو كردن اضطراب اجتماعى و كمرويى بسيار مؤثر است».

   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837