جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  05/02/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > مقالات عمومي

راز شگفت انگيز طب سنتى
گروه: مقالات عمومي
نویسنده: مرتضى قديرى

تضاد و ناسازگارى خربزه و عسل شايد بارزترين مثال از باورهاى سالخوردگان سرد و گرم چشيده جامعه ماست كه معتقدند برخى غذاها خاصيت و ماهيت «گرم» دارند و در مقابل خاصيت و ماهيت برخى از غذاها و مواد غذايى «سرد» است؛ از اين رو، خوردن سردى ها يا گرمى ها با هم مى تواند عوارض و عواقب زيانبار و گاه بسيار آزار دهنده داشته باشد
اين دانش تجربى و ثابت شده كه به تعبيرى مى توان آن را يكى از رموز شگفت انگيز طب سنتى ايرانيان دانست، از باورهاى گسترده و ريشه دار بسيارى از مردمان جامعه است كه تجربه هاى ارزنده اى از شيوه هاى زندگى معقول و متعارف نياكان خود آموخته اند.
اين تجربه هاى دير آشناى سرد و گرم چشيده هاى روزگار كه بى گمان يكى از ضرورت هاى زندگى بسامان بويژه در دوران ما به شمار مى آيد، در واقع برايند يافته ها و گفته هاى دانشمندان طب سنتى ايران، از جمله ابوعلى سينا و زكرياى رازى است كه با تكيه بر صدها سال تجربه علمى و عينى، راز و رمز تأثير گذارى بسيارى از غذاها و مواد غذايى را بر جسم و جان آدمى يافته اند و با توجه به ويژگى و اثرات هر يك و نيز سازگارى يا تضاد هر يك با مواد غذايى يا غذاهاى ديگر، آنها را «سردى» يا «گرمى» نام نهاده اند.
اين باور دقيق و اثبات شده را بى گمان بايد يكى از شگفتى هاى فرهنگ تغذيه جامعه ايرانى و اسلامى دانست؛ فرهنگى كه برايند آن ازيك سو غذاهاى خوش طعم و گواراست؛ به گونه اى كه مانند آنها را در هيچ جاى جهان نمى توان يافت و از سوى ديگر پديد آوردن تعادل و سازگارى سودمند ميان سردى و گرمى است تا آثار زيانبار هر ماده غذايى بر جسم و جان، خنثى شود.
چنين است كه مادران ما به طور مثال غذاهايى مانند آش رشته، حليم، شله زرد، كشك بادمجان و كله جوش را با نعنا داغ (نعناى تف داده در روغن) مى پزند يا اين كه برخى افراد با تجربه و خوش سليقه كله پاچه را با زنجبيل مى خورند و مى گويند: «كله پاچه از كافورهم سردتر است!» يا اين كه بسيار ديده ايم كه هنگام بروز سوء هاضمه و دل درد شديد و نفس بر كه پيامد خوردن هندوانه، گوجه سبز، باقالا و يا ماست و دوغ است، بى درنگ عرق نعنا و نبات تجويز مى كنند تا اين گرمى اثر هولناك و رنج آور آن سردى ها را خنثى سازد.
جالب است كه بدانيم علم طب جديد در تحقيقات و يافته هاى خود در اين زمينه، تنها توانسته است بر تجربه هاى قدما مهر تأييد بزند و درستى آنچه را كه آنها گفته اند، دريابد و ثابت كند. البته تحقيقات علمى جديد در اين عرصه كه فرهنگ تغذيه و علم طب را يكجا در بر مى گيرد، اندك است؛ از اين رو، مطالبى كه در ادامه اين گزارش بازگو شده، شايد يكى از معدود ترين پژوهش هايى باشد كه محققان و پزشكان دانشكده پزشكى اصفهان در اين زمينه انجام داده اند و سال ها پيش در نشريه بهداشت جهان بازتاب يافته است.
دكتر قربانعلى اسداللهى استاديار گروه روانپزشكى، دكتر محمدحسن امامى پزشك عمومى، پوراندخت صفوى دستيار داخلى، دكتر فرشته شكيبايى و پريوش جابرى روانشناس بالينى و اشرف السادات ميرلوحيان كارشناس تغذيه، در يك كار پژوهشى جمعى در كلينيك بخش روانپزشكى بيمارستان خورشيد، به عنوان محور تحقيقات خود رابطه افسردگى را با غذاهاى سردى و گرمى مورد بررسى قرار داده اند. به گفته آنها، در تجربه هاى كلينيكى بارها بيماران مبتلا به صرع، افسردگى، وسواس يا شب ادرارى را مى بينيم كه مى گويند مصرف غذاهايى كه در طب قديم آنها را «غذاى سردى» مى ناميدند، بر شدت بيمارى شان مى افزايد و برعكس «غذاهاى گرمى» حال آنها را بهبود مى بخشد. در منابع طب سنتى و حتى طب جديد هم اشاره هاى متعدد به تأثير غذاها در شدت يافتن يا فروكش كردن بيمارى ها ديده مى شود كه البته با تحقيق و پژوهش مى توان بسيارى از اين نظريه ها و تجربه ها را اثبات يا رد كرد.
تعريف سردى و گرمى پژوهشگران با تأكيد بر اين كه پيش از پرداختن به موضوع، بايد دو اصطلاح سردى و گرمى تعريف شود، يادآور مى شوند كه قدماى طب با ديدن نشانه هايى كه پس از خوردن غذاهاى گوناگون در افراد پديد مى آيد، سردى و گرمى را اين گونه شرح داده اند.
«سردى» غذاهايى است كه پس از مصرف، سبب بروز يا تشديد نشانه هايى چون ضعف عمومى بدن، كندى حركت ها، سستى مفاصل، سنگينى پلكها، سستى زبان، غش رفتن بدن، خميازه، خواب آلودگى، كم حوصلگى، افزايش اضطراب، خلق گرفتگى و دلتنگى، افكار وسواسى، سرگيجه، سردرد، آبريزش از دهان، تهوع، سوزش و نفخ معده (بدون سابقه قبلى)، لينت مزاج، افزايش حجم و تكرار ادرار مى شود.
«گرمى» غذاهايى را گويند كه پس از مصرف، سبب بروز و پديد آمدن حالت ها و نشانه هايى مانند اين ها شوند: سريعتر شدن حركات (بيش از حد معمول)، سرعت در سخن گفتن و پيوستگى گفتار، سرعت در باز و بسته كردن پلكها، رسايى صدا و بلندى صوت، بى تابى و آشفتگى، خشم، چالاكى، سنگدلى، بيخوابى، زرنگى و زودفهمى، تندى و نيرومندى نبض، نمايان شدن رگها، سرخى پوست، تشنگى زياد و تلخى دهان شوند.

تأثير سردى و گرمى بر خلق و خو براى پى بردن به چگونگى تأثير غذاهاى سردى و گرمى بر خلق و خوى بيماران مبتلا به افسردگى، متخصصان دست اندركار اين تحقيق دو فرضيه را مورد بررسى قرار داده اند، نخست آن كه مصرف سردى ها بيش از گرمى ها سبب تشديد افسردگى مى شود و از سوى ديگر، مصرف گرمى ها بيش از سردى ها افسردگى راكاهش مى دهد.
در اين پژوهش ۲۰۰ تن از بيمارانى كه به كلينيك يا بخش روانپزشكى بيمارستان خورشيد، وابسته به دانشكده پزشكى اصفهان در مدت ۱۰ ماه مراجعه كرده اند، در باره تأثير غذاهاى گرمى و سردى برشدت يا ضعف افسردگى شان، پرسش هايى به اين شرح شده است:
(۱) غذاها به طور كلى چه تأثيرى بر بيمارى يا شرايط جسمى و خلقى شما دارند؟
(۲) آيا غذاهايى كه به عنوان سردى يا گرمى معروف هستند بر بيمارى شما تأثير خاص دارند؟
غير از بيمارانى كه اين مسأله را تجربه نكرده اند، پاسخ هاى كلى ديگران به پرسش هاى مورد بحث، به اين شرح بوده است:
۱- تأثيرى ندارند
۲- سردى، بيمارى ام را تشديد مى كند.
۳- سردى سبب كاهش بيمارى ام مى شود.
۴- گرمى، بيمارى ام را كاهش مى دهد.
۵- گرمى سبب تشديد بيمارى ام مى شود.
- از بيمارانى كه مصرف غذاها سبب تشديد يا تخفيف بيماريشان مى شود، دو سؤال ديگر شده است:
(۱) در پى مصرف غذاهاى سردى يا گرمى چه علائمى در شما ايجاد يا تشديد مى شود؟
(۲) منظورتان از غذاهاى سردى و گرمى چه نوع غذاهايى است؟
اطلاعات به دست آمده از اين آزمون آمارى حاكى است: (۱) سردى ها بيش از گرمى ها سبب تشديد افسردگى مى شوند و (۲) گرمى ها بيش از سردى ها افسردگى را تخفيف مى دهند.
با توجه به اين نكات، پژوهشگران تأييد كرده اند كه فرضيه هايى كه انگيزه اين تحقيق بوده، با يافته هاى آنها به اثبات رسيده است. به گفته آنها، شايع ترين علامت ضعف و سستى بدن و پس از آن تشديد افسردگى خلق است. بنابراين به نظر مى رسد كه در پى مصرف سردى ها به طور عمده تغييرات جسمى پديد مى آيد تا تغيير حالت؛ هرچند بايد توجه داشت كه تغييرات جسمى بيش از تغيير حالت براى فرد قابل درك و بيان است.
اين علائم اغلب با نشانه هاى افسردگى و علائم ابتلا به سردى، يعنى تأثير سردى بر بدن، مطابقت دارند. افزون بر اين نكات، ۳ تن از بيماران گفته اند از وقتى دچار افسردگى شده اند، علائم سردى را بيشتر احساس مى كنند و بيش از پيش به غذاهاى گرمى ميل دارند. موارد پديد آمدن عوارض مصرف غذاهاى سردى در بيماران به اين شرح بوده است:
ضعف بدن (۶۶ نفر)، تشديد خلق افسرده (۲۵ نفر)، لرزش (۱۷ نفر)، عصبانيت (۱۳ نفر)، تشديد اضطراب (۱۰ نفر)، تهوع (۱۰ نفر)، سردرد (۹ نفر)، درد بدن (۷ نفر)، سرگيجه (۶ نفر)، افزايش خواب (۵ نفر)، آبريزش از دهان (۴ نفر)، افكار وسواسى (۳ نفر)، درد دست و پا (۳ نفر)، خميازه (۲نفر)، ناراحتى معده (۳ نفر)، احساس گرگرفتگى (۲ نفر)، سوزن سوزن شدن بدن (۲ نفر)، خواب ديدن (يك نفر)، كليد شدن دندان (يك نفر)، سنگينى ناحيه قلب (يك نفر)، تپش قلب (يك نفر)، سفتى بدن (يك نفر) تشديد سردرد ميگرنى (يك نفر)، كاهش اشتها (يك نفر)، سستى زبان (يك نفر)، غش رفتن بدن (يك نفر).
در ارزيابى كلى مى توان گفت در برابر ۹ نفر كه گفته اند غذاهاى سردى افسردگى آنها را كاهش مى دهد، ۱۳۸ تن بر اين باور بودند كه سردى سبب تشديد بيمارى آنها مى شود. همچنين در برابر ۱۳۶ تن كه معتقد بودند گرمى سبب كاهش افسردگى آنها شده است، تعداد ۱۵ تن گرمى را عامل تشديد افسردگى دانسته اند.

سردى، افسردگى را تشديد مى كند.
براساس يافته هاى اين بررسى، محققان با اطمينان بسيار نتيجه گرفته اند كه غذاهاى سردى موجب تشديد افسردگى و غذاهاى گرمى موجب تخفيف آن مى شوند. همچنين، شايع ترين نشانه هاى تشديد يا تخفيف علائم فيزيكى (سستى، بى حالى، لرزش و تهوع) و علائم خلقى (افسردگى، عصبانيت و اضطراب) است. بروز و تشديد افكار وسواسى از ديگر علائمى است كه در پى مصرف غذاهاى سردى، بسيار ديده شده است.
به عنوان نكته جالب اين تحقيق بايد گفت: بيماران همان غذاهايى را به عنوان «سردى» نام برده اند كه در طب سنتى آمده است.
نوع غذاهايى كه بيماران به عنوان سردى بر شمرده اند به اين شرح است: ماست، خيار، هندوانه، برنج، ترشى، گوجه، بادمجان، ماهى، گيلاس، سيب زمينى، پرتقال، عدسى، دوغ، آش رشته، گوشت گوساله، كوكو سبزى، ليموشيرين، آبليمو، اسفناج، كاهو، سالاد، آبغوره، چاى بدون قند، انار، شمارى از گرمى ها نيز به گفته بيماران، عبارتند از
پولكى، نبات و آب نبات، شيره و عسل، شيرينى، خرما، مربا، غذاهاى گوشتى، برنج با كشمش، موز، حلوا ارده، شربت قند، تخم مرغ، گردو، داروهاى گياهى، خربزه، گلابى، سير، ماش، عرقيات (بيدمشك)، روغن، خروش فسنجان، هل. در اين تحقيق با استناد به مطالب كتاب هاى دانشمندان طب سنتى قديم، از جمله شيخ الرئيس ابوعلى سينا و محمد زكرياى رازى و همچنين نوشته هاى پزشكان و پژوهشگران علوم جديد پزشكى آمده است: در طب سنتى مزاج هاى سودايى و بلغمى «مزاج سرد» محسوب مى شوند؛ با اين توضيح كه مزاج سودايى «سرد و خشك» ومزاج بلغمى «سرد و مرطوب» است.
در افرادى كه داراى چنين مزاج هايى هستند، علائمى چون سستى بدن، افسردگى و افكار وسواسى بسيار نمايان است؛ زيرا، مصرف غذاهاى سردى اين علائم را تشديد مى كند و غذاهاى گرمى آنها را كاهش مى دهد. از سوى ديگر، چون مزاج هر فرد تحت تأثير و كنترل سيستم نور و همورال بدن به فرماندهى هيپوتالاموس است و اين سيستم نيز به طور ژنتيك منتقل مى شود، مى توان گفت كه خصوصيات مزاجى افراد نيز از طريق ژنتيك به ارث مى رسد.
موادى كه شيمى مغز را تغيير مى دهند دست اندركاران اين تحقيق با توجه به مطالعات تازه اى كه در اين زمينه صورت گرفته است، مى گويند: مواد خاصى مى توانند شيمى مغز را به طور مستقيم تغيير دهند؛ از اين رو، برخى از عناصر غذايى در درمان اختلال هاى ناشى از عادى نبودن يك «نورو ترانسيمتر» خاص، مفيد و مؤثر هستند. براى نمونه مى توان گفت: مصرف كربوهيدرات ها، به عنوان غذاى ميان وعده، سبب كاهش خستگى و افسردگى و ازدياد هوشيارى مى شود. چنان كه غذاهاى پر كربوهيدرات و كم پروتئين در مبتلايان به سندرم «پره منستورال» مى تواند سبب كاهش افسردگى، تنش، عصبانيت، گيجى، غمگينى، خستگى، حساسيت و خمودگى شود. البته، مصرف كربوهيدرات ها به هنگام صبح، در مقايسه با مصرف پروتئين، به مراتب كمتر از شب خستگى و خواب آلودگى پديد مى آورد.
در بررسى علت اين واكنش از ديدگاه علمى گفته مى شود: مصرف يا تجويز تريپتوفان سبب افزايش سروتونين مى شود كه زمان بيدار شدن را كاهش مى دهد و افسردگى را بهبود مى بخشد.
در واقع، غذاى پركربوهيدرات سطح انسولين خون را افزايش مى دهد؛ از اين رو، نسبت تريپتوفان به اسيدهاى آمينه افزايش مى يابد و ورود تريپتوفان به مغز با آسانى بيشتر صورت مى گيرد.
افزون بر اين مكانيسم، «ساكارز» هم مى تواند از راه تداخل باسيستم كاته كولا مينرژيك مغز، برآن تأثير مستقيم بگذارد.
از سوى ديگر تجويز يا مصرف تيروزين مقدار كاته كولامين مغزى را افزايش مى دهد و در بهبود افسردگى و مقاومت در برابر فشارهاى روانى و استرس و عوارض آنها سودمند است. پژوهشگران با اشاره به اين كه نشاسته بيشتر از شكر مقدار تريپتوفان را افزايش مى دهد، بر اين باورند كه مقادير زياد تريپ توفان سبب كاهش ورود تيروزين به مغز و كاهش كاته كولامين مغزى مى شود و پيامد اين واكنش احتمالاً، تشديد حالت افسردگى است.
به گفته محققان، اين مكانيسم مى تواند دليلى بر تأثير برخى مواد پركربوهيدرات بر افسردگى باشد و شايد به اين سبب است كه دانشمندان طب سنتى مواد قندى از نوع نشاسته اى، مانند سيب زمينى، برنج و نشاسته را در زمره «سردى» ها به شمار آورده اند.
در تكميل اين بحث، محققان مى گويند: فرضيه هاى متكى به تجربه هاى علمى ديگرى هم در طب جديد مطرح است كه نظرات طب سنتى را در مورد تأثير غذاها برجسم و جان انسان تأييد مى كنند.
سرعت تأثير غذا در بروز علائم و نشانه هاى جسمى و خلقى موضوع شايان اهميت ديگرى است كه پژوهشگران در تبيين آن مى گويند: بسيارى از بيماران مورد مطالعه ما بر سرعت بروز اين علائم تأكيد داشتند؛ چنان كه مى گفتند پس از مصرف غذاى سردى، در زمانى بس اندك و بى درنگ، حالت سستى و رخوت و دگرگونى خلق و خوى و افسردگى بر آنان چيره شده است.
با توجه به تأثير فورى غذاهاى سردى، متخصصان پژوهشگر مى گويند: با توجه به اين كه تأثير داروهاى ضد افسردگى دست كم چند هفته پس از مصرف آنها در بيماران ديده مى شود و برعكس تأثير غذاها بسيار زود و بدون فاصله است، جا دارد تحقيقات و بررسى هاى گسترده اى در اين زمينه صورت پذيرد تا شايد در شيوه هاى درمان افسردگى تحولى نوپديد آيد؛ زيرا، به طور كلى بايد گفت: دامنه تحقيقات درباره تأثير غذا بر خلق انسان، از جمله بر حالت افسردگى، بسيار گسترده است و نيز پژوهش هاى گسترده اى را مى طلبد.
نگاهى به تحقيقات تازه
تحقيقات تازه نيز مؤيد يافته هاى پژوهشگرانى است كه نظراتشان در اين گزارش بازتاب يافته است؛ چنان كه در كتاب سلامتى با تغذيه صحيح، نوشته حسين مير حيدر، درباره تأثير هيدرات هاى كربن در انرژى زايى آمده است: در حالى كه غذاهاى سرشار از پروتئين انسان را سر حال مى آورد و انرژى توليد مى كند، خوردن مواد نشاسته اى، مانند ماكارونى و سيب زمينى، بويژه براى ناهار سبب سستى و بيحالى در برخى افراد مى شود و برخى را نيز اندكى گيج مى كند. در واقع اين نتيجه تأثير اين نوع مواد غذايى در تركيبات شيميايى مغز است.
در مطلبى كه مى خوانيد، درباره علت اين تأثير شيميايى آمده است: باخوردن مواد نشاسته اى، مانند سيب زمينى، برنج و ماكارونى، معمولاً يك نوع اسيد آمينه به نام تريپتوفان در مغز آزاد مى شود و پيامد توليد اين اسيد آمينه هم توليد ماده شيميايى سروتونين است كه يك تركيب شيميايى آرامبخش و تنظيم كننده وضع و حالت انسان به شمار مى آيد.
براساس اين نظريه، بدن انسان در اين فرآيند بسيار حساس است؛ به گونه اى كه حتى خوردن ۳۰ گرم برنج سبب سرازير شدن سروتونين در مغز مى شود.

   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837