تضاد و ناسازگارى خربزه و عسل شايد بارزترين مثال از باورهاى سالخوردگان سرد و گرم چشيده جامعه ماست كه معتقدند برخى غذاها خاصيت و ماهيت «گرم» دارند و در مقابل خاصيت و ماهيت برخى از غذاها و مواد غذايى «سرد» است؛ از اين رو، خوردن سردى ها يا گرمى ها با هم مى تواند عوارض و عواقب زيانبار و گاه بسيار آزار دهنده داشته باشد اين دانش تجربى و ثابت شده كه به تعبيرى مى توان آن را يكى از رموز شگفت انگيز طب سنتى ايرانيان دانست، از باورهاى گسترده و ريشه دار بسيارى از مردمان جامعه است كه تجربه هاى ارزنده اى از شيوه هاى زندگى معقول و متعارف نياكان خود آموخته اند. اين تجربه هاى دير آشناى سرد و گرم چشيده هاى روزگار كه بى گمان يكى از ضرورت هاى زندگى بسامان بويژه در دوران ما به شمار مى آيد، در واقع برايند يافته ها و گفته هاى دانشمندان طب سنتى ايران، از جمله ابوعلى سينا و زكرياى رازى است كه با تكيه بر صدها سال تجربه علمى و عينى، راز و رمز تأثير گذارى بسيارى از غذاها و مواد غذايى را بر جسم و جان آدمى يافته اند و با توجه به ويژگى و اثرات هر يك و نيز سازگارى يا تضاد هر يك با مواد غذايى يا غذاهاى ديگر، آنها را «سردى» يا «گرمى» نام نهاده اند. اين باور دقيق و اثبات شده را بى گمان بايد يكى از شگفتى هاى فرهنگ تغذيه جامعه ايرانى و اسلامى دانست؛ فرهنگى كه برايند آن ازيك سو غذاهاى خوش طعم و گواراست؛ به گونه اى كه مانند آنها را در هيچ جاى جهان نمى توان يافت و از سوى ديگر پديد آوردن تعادل و سازگارى سودمند ميان سردى و گرمى است تا آثار زيانبار هر ماده غذايى بر جسم و جان، خنثى شود. چنين است كه مادران ما به طور مثال غذاهايى مانند آش رشته، حليم، شله زرد، كشك بادمجان و كله جوش را با نعنا داغ (نعناى تف داده در روغن) مى پزند يا اين كه برخى افراد با تجربه و خوش سليقه كله پاچه را با زنجبيل مى خورند و مى گويند: «كله پاچه از كافورهم سردتر است!» يا اين كه بسيار ديده ايم كه هنگام بروز سوء هاضمه و دل درد شديد و نفس بر كه پيامد خوردن هندوانه، گوجه سبز، باقالا و يا ماست و دوغ است، بى درنگ عرق نعنا و نبات تجويز مى كنند تا اين گرمى اثر هولناك و رنج آور آن سردى ها را خنثى سازد. جالب است كه بدانيم علم طب جديد در تحقيقات و يافته هاى خود در اين زمينه، تنها توانسته است بر تجربه هاى قدما مهر تأييد بزند و درستى آنچه را كه آنها گفته اند، دريابد و ثابت كند. البته تحقيقات علمى جديد در اين عرصه كه فرهنگ تغذيه و علم طب را يكجا در بر مى گيرد، اندك است؛ از اين رو، مطالبى كه در ادامه اين گزارش بازگو شده، شايد يكى از معدود ترين پژوهش هايى باشد كه محققان و پزشكان دانشكده پزشكى اصفهان در اين زمينه انجام داده اند و سال ها پيش در نشريه بهداشت جهان بازتاب يافته است. دكتر قربانعلى اسداللهى استاديار گروه روانپزشكى، دكتر محمدحسن امامى پزشك عمومى، پوراندخت صفوى دستيار داخلى، دكتر فرشته شكيبايى و پريوش جابرى روانشناس بالينى و اشرف السادات ميرلوحيان كارشناس تغذيه، در يك كار پژوهشى جمعى در كلينيك بخش روانپزشكى بيمارستان خورشيد، به عنوان محور تحقيقات خود رابطه افسردگى را با غذاهاى سردى و گرمى مورد بررسى قرار داده اند. به گفته آنها، در تجربه هاى كلينيكى بارها بيماران مبتلا به صرع، افسردگى، وسواس يا شب ادرارى را مى بينيم كه مى گويند مصرف غذاهايى كه در طب قديم آنها را «غذاى سردى» مى ناميدند، بر شدت بيمارى شان مى افزايد و برعكس «غذاهاى گرمى» حال آنها را بهبود مى بخشد. در منابع طب سنتى و حتى طب جديد هم اشاره هاى متعدد به تأثير غذاها در شدت يافتن يا فروكش كردن بيمارى ها ديده مى شود كه البته با تحقيق و پژوهش مى توان بسيارى از اين نظريه ها و تجربه ها را اثبات يا رد كرد. تعريف سردى و گرمى پژوهشگران با تأكيد بر اين كه پيش از پرداختن به موضوع، بايد دو اصطلاح سردى و گرمى تعريف شود، يادآور مى شوند كه قدماى طب با ديدن نشانه هايى كه پس از خوردن غذاهاى گوناگون در افراد پديد مى آيد، سردى و گرمى را اين گونه شرح داده اند. «سردى» غذاهايى است كه پس از مصرف، سبب بروز يا تشديد نشانه هايى چون ضعف عمومى بدن، كندى حركت ها، سستى مفاصل، سنگينى پلكها، سستى زبان، غش رفتن بدن، خميازه، خواب آلودگى، كم حوصلگى، افزايش اضطراب، خلق گرفتگى و دلتنگى، افكار وسواسى، سرگيجه، سردرد، آبريزش از دهان، تهوع، سوزش و نفخ معده (بدون سابقه قبلى)، لينت مزاج، افزايش حجم و تكرار ادرار مى شود. «گرمى» غذاهايى را گويند كه پس از مصرف، سبب بروز و پديد آمدن حالت ها و نشانه هايى مانند اين ها شوند: سريعتر شدن حركات (بيش از حد معمول)، سرعت در سخن گفتن و پيوستگى گفتار، سرعت در باز و بسته كردن پلكها، رسايى صدا و بلندى صوت، بى تابى و آشفتگى، خشم، چالاكى، سنگدلى، بيخوابى، زرنگى و زودفهمى، تندى و نيرومندى نبض، نمايان شدن رگها، سرخى پوست، تشنگى زياد و تلخى دهان شوند.
|