تولد حلبي شكسته حالا با آنكه هانري فورد در عالم اتوموبيل راني شهرت بسيار يافته بود معذالك هنوز خود را از هدف غائي فرسنگها دور ميديد و ميدانست كه براي تكميل نقائص اتوموبيل و توليد مقادير كلي از آن بقيمت ارزان و جلب اطمينان مشتريان و بازارهاي تجارت خيلي كار در پيش دارد، زيرا از طرفي هنوز بازرگانان متمول حاضر نبودند ثروت خود را براي تأسيس يك شركت اتوموبيل سازي بخطر اندازند و از طرف ديگر عامه مردم اتوموبيل را چيزي جز وسيله تفنن ميليونرها يا آلت خطرناكي براي ارضاي روح ماجراجوي قهرمانان و ورزشكاران نميدانستيد. بالاخره هانري فورد در سن 40 سالگي موفق شد با جلب شركائي كارخانه اتوموبيل سازي مختصري تشكيل دهد. اين كارخانه در حقيقت كارگاه بزرگي بود كه 250 پا طول و 50 پا عرض داشت. هانري فورد بسمت نايب رئيس، مدير عامل، رئيس قسمت فني، سرمهندس، و ناظر در آن شروع بكار كرد. هدف اصلي شركت خيلي بزرگتر و عاليتر از آن بود كه وسايل كار و سرمايه مختصر موجود بتواند از عهده انجامش برآيد. شركت نخستين اعلان هاي خود را بدين مضمون منتشر ساخت: « فوردموبيل وسيله نقليه ايست كه با كمال اطمينان و وفاداري روز و شب آماده بخدمت ميباشد. اين ماشين ساده و بي خطر و راحت كه يقيناً مورد تحسين كوچك و بزرگ واقع خواهد شد از ضروريات زندگي روزمره بازرگانان و كارمندان و مردان عائله دار ميباشد. قيمت آن باندازه اي ارزان تعيين شده كه هزاران هزار اشخاص از هر طبقه ميتوانند براحتي آنرا خريداري نمايند.» ولي هنوز بيش از چند هفته از تأسيس شركت نامبرده نگذشته بود كه مانع بزرگي در كار پيش آمد. در اين هنگام كه فورد تازه شروع باحداث كارخانه اتوموبيل سازي نموده بود در حدود بيست كارخانه معتبر اتوموبيل سازي در شهر ديترويت و شهرهاي صنعتي ديگر مشغول بيرون دادن محصولات زياد بودند و براي جلوگيري از روي كار آمدن رقباي جديد تشكيل اتحاديه اي داده بودند. اين شركتها علاوه بر قدرت مالي و نفوذ در صنعت اتوموبيل سازي اسلحه موثري نيز در دست داشتند و آن عبارت بود از پروانه هائي كه هر يك از شخصي بنام جرج ب. سلدن كه در سال 1879 تقاضا نموده بود اختراع اتوموبيل بنزيني بنام وي به ثبت رسد تحصيل نموده بودند. آقاي سلدن كه وكيل دادگستري و شخص بسيار زرنگي بود در طول سالهاي اخير چون معارضي نداشت چندين بار تقاضانامه خود را تغيير داده و هريك از كشفيات جديد صنعت اتوموبيل سازي را بنام خود در تقاضانامه اش گنجانده بود بطوريكه وقتي در سال 1895 امتياز ثبتي اختراع اتوموبيل رسماً بوي تفوض شد كليه خصوصيات ماشين هاي مخترعان در آن بنام وي ذكر گرديده و حق مسلم وي شناخته شده بود. باين ترتيب هر شركتي كه ميخواست شروع بساختن مدل اتوموبيلي كند ميبايستي ابتداء پروانه آنرا از آقاي سلدن خريداري نمايد آقاي سلدن باينطريق يكي از متمولترين مردان امريكا شده بود زيرا هر شركت اتوموبيل سازي بعنوان حق پروانه مقدار درصد از قيمت فروش هر اتوموبيل را بوي ميپرداخت و از اين وضع هم كمال رضايت را داشت زيرا اين خود وسيله مطمئني بود كه از ورود رقباي جديد در صنعت اتوموبيل سازي جلوگيري ميكرد. بهمين سبب وقتي هانري فورد شروع بساختن اتوموبيلهاي تازه اي كرد از طرف شركتهاي متعدد بوي اعتراض شد كه چون از طرف آقاي سلدن پروانه مخصوص ندارد عمل او غير قانوني است و در همانوقت اعلاني هم بيكي از روزنامه هاي ديترويت فرستادند مبني براينكه اتوموبيل هاي كارخانه فورد نوعي قاچاق محسوب ميشود و خريداران آن تحت تعقيب قانوني واقع خواهند شد. درست در همين هنگام بود كه هانري فورد ميخواست اولين دسته اتوموبيلهاي مدل A خود را توسط واگونهاي باربري باطراف بفرستد فورد فوراً وارد ميدان مبارزه شد و در روز بعد در همان روزنامه مطالب زير را باطلاع مردم رساند: « ما از پيشروان صنعت اتوموبيل سازي بوده ايم. آقاي فورد كسي استكه اولين اتوموبيل را در شهر ديترويت براه انداخت و اين سومين اتوموبيلي بود كه آنزمان در سراسر ممالك امريكا پا بعرصه وجود نهاد. ماشيني كه آقاي فورد در سال 1893 ساخته هنوز موجود و مشغول كار است...» تردستي و سرعت عمل هانري فورد كار را پيش برد. عده بيشماري از اهالي دتيرويت هانري فورد را مورد تحسين قرار دادند و سفارشات تازه اي براي خريداري اتومبيل به كارخانه وي فرستادند. هانري فورد براي اينكه بهمه ثابت كند اتوموبيل وي از ماشينهاي ديگر سريع السير تراست تصميم گرفت بساحل خلوت انكوربي برود و در آنجا ركورد سرعت جهاني را بشكند. يكروز سرد زمستاني هانري فورد با زن و فرزند و مكانيسين مخصوص خود وارد شهر انكوربي شد و شروع بانجام آزمايش كرد. هانري فورد براي اينكه حداكثر سرعت را بدست بياورد مكانيسن خود را روي كاپت اتوموبيل پهلوي موتور نشاند و باو دستور داد كه با لوله لاستيكي بدرون منبع بنزين بدمد تا بنزين با فشار بيشتري وارد كار بوراتور شود و هرچه ممكن است اتوموبيل سريعتر حركت كند. در آنوقت ركورد سرعت در طول يك ميل مسافت جاده كنار دريا 41 ثانيه بود كه نصيب يكنفر راننده فرانسوي شده و هيچكس نتوانسته بود آنرا بشكند. هانري فورد با اتوموبيل خود مسافت مذكور را در 40 ثانيه و كسري طي نمود و بار ديگر نام وي صفحات روز روزنامه ها و اذهان مردم را پر كرد. از آن ببعد اتوموبيلهاي كارخانه هانري فورد چون نان داغ روز بفروش رفت و ناچار عمليات خصمانه شركتهاي معارض نيز شديدتر و دامنه دارتر گرديد. هرگاه هانري فورد يك مدل تازه اتوموبيل بنام B، C،D، وارد بازار ميكرد شركتهاي اتحاديه اتوموبيل سازان باعتراض و مخالفت برميخاستند و بمحاكم قانوني شكايت ميكردند و هانري فورد اگر چه از دادن جواب دندان شكن و رفع تعقيب قانوني عاجز بود ولي اقلاميتوانست از خود دفاع كند و جريان امر را بدرازا كشاند يطوريكه كار اين مرافعات سالها بطول انجاميد و هانري فورد فرصت كافي يافت كه تا حد ممكن بر محصولات و رونق كارخانه خود بيافزايد. در سال 1908 كه فقط پنج سال از تأسيس كارخانه فورد ميگذشت محصول اتوموبيلهايش چهار برابر محصول معتبرترين كارخانه اتوموبيل سازي دنيا شده بود. محل كارخانه جديد كه روز بروز بر ساختمانهاي الحاقي و وسعت و عظمت آن افزوده ميگشت درست در خارج شهر ديترويت قرار داشت. طول ساختمانهاي فولادي وبتوني آن اكنون به ميل رسيده بزرگترين كارخانه اتوموبيل سازي دنيا محسوب ميشد. بالاخره فورد بآرزوي دور و دراز خود رسيد و توانست محصولات كلي تهيه و تحويل بازارهاي دنيا دهد. در اينوقت فورد بفكر ساختن مدل اتوموبيلهاي T افتاد. خصوصيت هاي عمده آنها اين بود كه هر نوع آلات تجملي و اضافي از آن حذف گرديده فلز آن از آلياژ سبك و محكم تازه اي بود كه وزن اتوموبيل را خيلي كمتر و در نتيجه نيرو و سرعت آنرا زيادتر ميساخت. منفعت هر دستگاه اتوموبيل بحد اقل منظور شده و قيمت فروش آن فقط 950 دلار تعيين گرديده بود. ديگر از امتيازات عمده اتوموبيل مدل T اين بود كه لاستيكهايش تا ( 000/10) ميل دوام ميآورد و مصرف بنزين آن كمتر از نصف اتوموبيلهاي ديگر بود يعني با يك گالون بنزين بعوض 10 ميل كه معمول ماشينهاي ديگر بود 22 ميل مسافت را طي ميكرد. دشمنان و رقباي هانري فورد كه اعلانات فوق را درباره ماشينهاي مدل T مي خواندند شروع بهجو و استهزاء آن نموده انتشار دادند كه با اين مشخصات اتوموبيل مدل T هانري فورد ماشين پوسيده و مندرسي خواهد بود كه در اولين سفر از هم پاشيده خواهد شد، و براي اينكه بازار آنرا كساد كنند نام اتوموبيل تازه هانري فورد را « مدل حلبي شكسته» گذاشتند. در مقابل تمام اين بي مرحمتي ها و اتهامات وقتي اتوموبيل مدل T هانري فورد وارد بازار گرديد مردم و خريداران با علاقه و شوق وافر از آن استقبال نمودند و كم كم اين ماشين ها مشهور ترين عمومي ترين اتوموبيلهاي جهان شدند. فورد مدل T كه در مقابل اتوموبيلهاي شكيل و ظريف و مجلل امروزي ما اسكلت مضحك و بدقواره اي بچشم ميآيد در آنوقت نظر تحسين عمومي را بخود جلب كرد. چرخهاي آن هنوز خيلي بلند و كاپت موتور آن مانند دريچه فلزي كوچكي بود. سقف اتوموبيل از پارچه و درون ان فقط براي دو نفر جاي نشستن داشت. هيچ دروپيكري سرنشينان اين ماشين را از بادو باران و خاك محفوظ نميداشت. اما مدل T اولين بار بطرز جالبي مورد آزمايش عمومي قرار گرفت در آنوقت براي عبور سراسري امريكاي شمالي از ساحل شرق بغرب يعني مسافت چهار هزار ميل مسابقه مشكلي براي اتوموبيل ترتيب داده شده بود. در بسياري از ايالات سر راه، جاده هاي شوسه موجود نبود و اتوموبيلها ميبايستي از كوره راههاي مخصوص اسب سواري و عرابه راني عبور نمايند. بديهي است كه فقط اتوموبيلهاي بسيار محكم و پر طاقت ميتوانستند در يك چنين مسابقه اي شركت كنند. بهر طريق هنگام شروع مسابقه در شهر نيويورك فقط پنج اتوموبيل شركت كرده بود كه دوتاي از آنها مدل « حلبي شكسته» هانري فورد بود. اتوموبيلها در ايالت ميسوري گرفتار يكهفته باران و تگرگ شديد شدند كه تمام جاده ها را تبديل به باتلاقهائي نموده بود. صدها ميل مربع زمين زير آب پوشيده شده و كاربوراتورهاي ماشين ها بجاي بنزين از آب پر بود در قله جبال كاسكيد رانندگان گرفتار برف و كولاك گرديدند و يكي از اتوموبيلهاي فرد به تخته سنگي تصادم نمود و راننده و مكانيسين آن مجبور شدند در سرماي فوق العاده تمام روز را بتعمير آن بگذرانند. اما ماشين فرد دومي بالاخره از كوههاي پر برف و جاده هاي تنگ و خطرناك آن جان بدر برد و باقيانوس كبير در ساحل غرب امريكا رسيد و پس از 22 روز تقلا و مجاهده مسابقه بزرگ را برد. باين ترتيب اتوموبيل فورد مدل T قلب مردم امريكا را تسخير كرد و به ثبوت رساند كه كليه ادعاهاي سازنده اش واقعيت داشت. هانري فورد تصميم گرفت كه پس از آن محصول كارخانه خود را منحصر باتوموبيلهاي مدل T سازد و ضمن اعلاني اين مطلب را باطلاع عموم رسانيد. اما از آنطرف اتحاديه شركتهاي اتوموبيل سازي در اينمدت از پا ننشسته و دعاوي خود را در محاكم جداً تعقيب نموده بود. و در همانوقت كه فورد دست بكار توليد مقادير زيادي اتوموبيلهاي مدل T زده بود رأي محكمه صادر گرديد مبني بر صحت و حقانيت امتياز آقاي سلدن و غير قانوني بودن كليه اقدامات و محصولات كارخانه هانري فورد از هنگام تأسيس اين ضربه به سخت نابهنگام و غير قابل علاج بود. حرفاي فورد كه از موقعيت خود مطمئن شده بودند درصدد بر آمدند كه براي برچيدن و قلع و قمع بساط هانري فورد و شركائش اداره پليس را وادار سازند هر چه زودتر مأموران خود را بفرستد تا كارخانه فورد را تعطيل و مهر وموم كنند. هانري فورد فوراً عرضحالي بمحكمه استيناف فرستاد كه در رأي محكمه قبلي تجديد نظر شود و بالنتيجه از مداخله پليس جلوگيري شد و فرصت تازه اي بدست آمد. ماههاي پراز نگراني و اضطراب سپري شد تا آنكه در سال 1911 محكمه استيناف دعوي اتحاديه را مطرود دانست و بنفع هانري فورد رأي داد. اين بار نيز هانري از مبارزه فاتح درآمد. محصول كارخانه هاي اتوموبيل سازي هانري فورد سال بسال افزايش مييافت. در 1910 عده اتوموبيل هاي ساخت كارخانه فورد 600/18، در 5001911/34 و بالاخره در 1914 قريب ربع ميليون بود كه در سراسر بازارهاي جهان بفروش رسيد. منفعت شركت فورد در سال 1914 بالغ بر 25 ميليون دلار بود در اين وقت 50 سال از سن هانري فورد ميگذشت. پسرش ادسل بزرگ شده در دفتري نزديك اطاق پدر كار ميكرد. هانري فورد اولين اتوموبيل بنزيني خود را بهمان حال كهنه و غير مكمل بدوي در گوشه اطاق پذيرائيش در كارخانه برسم يادگار نگاهداري مينمود.
|