قبل از هر چيز بگويم كه بي حساب عاشق ايتالو كالوينو هستم. هر چه كه از او خوانده ام بسيار دوست داشته ام و هر چه درباره اش شنيده ام به مذاقم خوش آمده و ديگر اينكه از بچگي هر چيزي را كه مي گفتند «علمي-تخيلي» است مي خواندم. كميت اين قدر كم بود كه نمي شد روي كيفيت شرط گذاشت، تا بعدها كه زبان ياد گرفتم و توانستم سخت گير باشم. به هر حال از ميان شخصيت هاي همه اين كتاب ها، Qfwfq و يون تيخي )قهرمان «سفرهاي ستاره يي» استانيسلاو لم، كه جور جالبي شبيه هم هستند( را بيش از همه دوست مي دارم.
تي صفر را اولين بار پنج شش سال پيش خواندم. در حال ترجمه كمدي هاي كيهاني بودم. شباهت دو كتاب كه آشكار است، ولي تفاوت شان بود كه نظرم را گرفت.
جايي خواندم كه ايتالو كالوينو در دوران كودكي، وقتي هنوز خواندن نمي دانست، كتاب هاي پدر و مادرش را ـ كه گياه شناس بودند و در نتيجه كتاب هايي پر از عكس گياهان و جانوران داشتند ـ برمي داشت و تصاويرشان را تماشا مي كرد و براي شان قصه مي ساخت. توجه داشته باشيد كه اين كار با نگاه كردن تصويرسازي هاي كتاب كودكان فرق دارد، چون اينجا تصاوير به داستاني آماده مرتبط نيستند. اين پايه همان كاري است كه او چهل سال بعد در «كمدي هاي كيهاني» و «تي صفر» )بخش نخست( مي كند. يك بند خشك و موجز كه خلاصه غقسمتي ازف يك نظريه علمي است پس زمينه و فضاي داستان را فراهم مي كند و بعد ناگهان تخيل و ماجرا آغاز مي شود و داستان در اين چارچوب تنيده مي شود و شكل مي گيرد. ويليام ويوًر، مترجم كارهاي كالوينو به انگليسي از اصرار او بر «استفاده از بعضي لغت هاي تازه وارد فني» مي گويد و به نظرم دليل اين اصرار حفظ آن چارچوب اوليه است كه كار همان تصاوير را مي كند. مشخص بودن اين ساختار در متن داستان در عين آسيب نزدن به جريان متن و عدم مغايرت آن با خيالات مجرد و بديع كالوينو، هنر او است و به وضوح بايد تلاش كرد در ترجمه حفظ شود.
ولي نثر كالوينو به جز اين، خاصيت فني ديگري هم دارد كه به خوانش متن مربوط است. نوعي ضرباهنگ يا چند ضرباهنگ كه با هم تركيب مي شوند و مثلاً با كنار هم گذاشتن جملات كوتاه و پي درپي علاوه بر مثلاً القاي پريشاني، تقابل مواد تركيبي و «بلورها» يا توالي قاب هاي متوالي و مرتبط يك داستان كميك استريپ را )در «منشاء پرندگان»( تداعي مي كند.
|