جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  10/01/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > مقالات عمومي

تخليه دلخورى ها در خلاف هاى رانندگى

گروه: مقالات عمومي
نویسنده: فاطمه اميرى

مردم «يا با مأمور پليس برخورد مى كنند يا به او توهين مى كنند. تهديد مى كنند. فيلسوفانه صحبت مى كنند و يا مأمور را تطميع مى كنند.»
اين رفتار ۷۸ درصد رانندگانى است كه مأمور پليس قصد دارد به علت تخلف، آنها را جريمه كند. ۲۲ درصد هم البته كسانى هستند كه بعد از جريمه شدن از مأمور پليس عذرخواهى مى كنند و حق را به او مى دهند. اين آمارها كه نتيجه تحقيق پليس راهنمايى و رانندگى نيروى انتظامى است يك فصل خواندنى ديگر به داستان عجيب و غريب رانندگى در ايران اضافه مى كند.
داستانى كه در آن شمارى از شخصيت ها در قالب مردمى هستند كه معتقدند مأموران پليس هر روز موظف به پركردن برگه هاى جريمه اند و بنابراين برايشان تفاوتى نمى كند كسى واقعاً مرتكب خلاف شده باشد يا نه(؟!) در هر حال آنها هميشه براى صدور قبض جريمه آماده اند.

در همين داستان، البته پليس هايى هم وجود دارند كه طرف ديگر ماجرا هستند، اما آنها هم «نخستين چالش پليس را صدور ۵۰ ميليون قبض جريمه در سال» مى دانند كه اغلب گيرندگان اين برگه هاى جريمه «نه فقط حاضر به پذيرش اشتباه خود نيستند، بلكه با مأموران پليس برخورد غيرقانونى هم مى كنند.»

تخلف هاى رانندگى در شهرهاى بزرگى مثل تهران، آنقدر زياد است كه پليس راهنمايى فرصت برخورد با همه آنها را ندارد. يك مأموران جوان پليس به شيوه ۳سال گذشته، امروز هم كارش را ساعت ۷ صبح در يكى از خيابان هاى شهر شروع مى كند و تا زمان تحويل آن به همكارش در ۸ ساعت بعد، مجبور است اتومبيل هايى را راهنمايى كند كه به جاى ۲ رديف در ۴ رديف پشت سر هم در خيابان متراكم شده اند، جلوى مسافربرهايى را بگيرد كه در هر نقطه از خيابان كه دوست دارند مسافر سوار و پياده مى كنند و همچنين تا ترافيك شدت نگرفته، تقاطع را خلوت كند.

با وجود تخلف هاى آشكارى مانند سبقت غيرمجاز، لايى كشيدن، عبور از چراغ قرمز و تجاوز از سرعت مجاز براى او و هزارها مأمور پليس در خيابان ها، ميدان ها و سطح شهر به قدرى كار هست كه آنها فرصت رسيدگى و توجه به تخلف هايى را نيابند كه هر روز ترافيك از وجودشان داغ تر مى شود و اين تب عمومى زندگى همه را دربرمى گيرد. «باز گذاشتن در صندوق عقب وسيله نقليه در حال حركت، سواركردن اطفال كمتر از ۱۲ سال در صندلى جلوى اتومبيل، استفاده غلط از چراغ راهنمايى وسيله نقليه، صحبت كردن با موبايل هنگام رانندگى و خراب بودن چراغ ها و روشن نكردن آنها از هنگام غروب تا طلوع آفتاب كه هر كدام جريمه هايى از هزار تا ۴هزارتومان هم دارند، از ديدگاه قانون راهنمايى و رانندگى تخلف هايى محسوب مى شوند كه رعايت نكردن آنها، در بيشتر موارد از سوى مأموران راهنمايى و رانندگى مورد اغماض و چشم پوشى قرار مى گيرد.»

* نزنى هم به تو مى زنند
مأمور جوان پليس كه هر روز در محل خدمتش در يكى از خيابان هاى اصلى شهر مى ايستد و سعى مى كند جلوى راه بندان و معطل شدن مردم را در ترافيك فشرده شهر بگيرد، مى گويد: «اگر قرار باشد براى همه تخلف ها، برگه جريمه بنويسيم، بايد روزى چند بار از مركز درخواست برگه جريمه اضافه كنيم.»
مأموران پليس مانند او، هر روز در گرماى هوا و تابش آفتاب، در ميان بوق هاى ممتد اتومبيل ها، سروصدا و فريادهاى راننده هاى عصبانى و هواى آلوده سعى مى كنند مردم را به رعايت قانون عادت دهند. كارى كه به گفته سرهنگ فرهاد حيدرى معاون اجتماعى و فرهنگ پليس راهور ناجا «بايد از سوى مأموران صحيح و بدون اغماض انجام گيرد.» اما آنها تا چه حد مى توانند با موفقيت اين كار را به سرانجام برسانند.

در حالى كه تصور غالب مردم از رانندگى در اين جمله طنزگونه خلاصه مى شود كه بزرگتر ها به كوچكترهايى كه تازه گواهينامه مى گيرند و پشت فرمان مى نشينند، مى گويند: «حتى اگر نزنى به تو مى زنند!»

سرهنگ حيدر خاطرنشان مى كند: «يكى از عوامل اثرگذار نبودن مقررات، خود قوانين هستند كه مسلماً در برخى جاها نياز به اصلاح دارند و با اصلاح آنها حدود و تأثيرشان بيشتر شود.» از طرفى او اين را هم مى افزايد كه «ما در اجراى قانون هميشه مشكل داريم. اگر قانون به درستى مورد اجرا قرار بگيرد.

مطمئناً پاسخ مثبتى از سوى مردم دريافت مى شود. ولى چون درست اجرا نمى شود، اثر آن كم است.

* هم خلاف مى كنند هم اعتراض
مأمور پليس معتقد است: «بعضى مردم به تخلف در هنگام رانندگى عادت كرده اند و انگار بدون اين كار روزگارشان نمى گذرد.» و البته مردمى كه او از آنها ياد مى كند، بيشتر وقت ها فقط با احساس حضور مأمور پليس است كه خلاف نمى كنند، بنابراين وقتى چهارراه خيابان و ميدانى را بدون حضور پليس ببينند، حتى اگر نيازى هم نباشد، اين آمادگى را دارند كه از حدود ۱۷۱ مورد «تخلفات و جرايم راهنمايى و رانندگى» خلافى را مرتكب شوند.
هر چند بيشتر وقت ها طبق عادت هميشگى اين ساليان، حرف را به گرفتارى ها مى كشانند، اما شايد هم در ذهن آنها اين تنها راه بقا و رانندگى كردن در شهرى است كه بيش از ۳ ميليون اتومبيل دارد كه بسيارى از آنها در بيشتر ساعت هاى روز همزمان با هم در حال حركت هستند.

«مردم ما با اين نحوه رانندگى به خود اعتماد به نفس داده و به رفتارهايشان هويت مى بخشند.» مهناز اميرپور مدرس جامعه شناسى دانشگاه ادامه مى دهد: «بسيارى از اشكال هاى فرهنگى در رفتار مردم در حين رانندگى خود را آشكار مى كند و دليل آن هم اين است كه مردم يا آموزشى در اين باره نداشته اند و يا آموزش هايى را به غلط دريافت كرده اند. آنها به قوانين بى اعتنايى مى كنند چون فكر مى كنند در اين صورت كارشان بهتر پيش مى رود و از آنجا كه بسيارى از حوزه ها در زندگى اجتماعى شهرنشينى از هم تفكيك نشده است، مردم مسائل را به هم ربط مى دهند.
اگر در اداره اى كارشان به موقع انجام نشده، با اعضاى خانواده شان حرفشان شده و خلاصه هر جا گرفتارى و دلخورى دارند، در هنگام رانندگى فرصت خوبى پيدا مى كنند كه همه اين تنش ها را تخليه كنند، آن هم در وسيله اى كه به نظرشان چون قدرت راندنش را دارند، پس حكمران تمام و كمال آن هستند و مى توانند هرگونه كه بخواهند در اختيارش بگيرند. در چنين وضعى، اگر كسى نخواهد از روش بقيه تبعيت كند، ترسو، دست و پا چلفتى و بى عرضه لقب مى گيرد.

بنابراين ما چاره اى جز ارائه آموزش هاى ريشه اى و طولانى مدت نداريم. نگوييم كه نمى توانيم، هم قادريم آموزش بدهيم مانند همان كارى كه با پخش تيزرهاى تبليغاتى راهنمايى و رانندگى از تلويزيون شد. يا گنجاندن مطالب مربوط به فرهنگ رانندگى در كتاب هاى درسى دانش آموزان كه در طولانى مدت تأثير خواهد گذاشت.
ما در جايى مثل كيش توانستيم مردم را ملزم به رعايت مقررات و نحوه صحيح رانندگى كردن كرده و دست كم وضع رانندگى در آنجا را به استانداردها نزديك كنيم. چون مى خواستيم. كما اين كه هر وقت پليس خواسته، حتى با قدرت قهريه مردم مقررات را بهتر رعايت كرده اند. نظير الزام مردم به بستن كمربند ايمنى، حالا حتى اگر پليس از سختگيرى ها كاسته، در عوض رفتار ديگرى در مردم نهادينه شده است و آن هم اين است كه مردم ياد گرفته اند، صندلى جلوى اتومبيل مخصوص يك نفر است و بعيد به نظر مى رسد كه ديگر حاضر باشند اوضاع را به قبل برگردانند.»

* جريمه هاى سنگين راه حل پليس
اينجا همه شبيه هم مى شوند. نه فقط در تهران در بقيه شهرها هم همين طور است. گاهى خلاف كردن و مأمور راهنمايى و رانندگى را جا گذاشتن به قدرى داراى جذابيت مى شود كه همه براى شبيه شدن به هم، حتى خودخواسته تن به رقابت مى دهند. هر كس هنوز چراغ كاملاً سبز نشده پا را از روى پدال، ترمز بردارد و به وسط چهارراه برسد، هر كس كه از ثانيه هاى فرصت باقى مانده چراغ زرد راهنمايى و رانندگى استفاده كند و از چهارراه بگذرد يا هر كس كه به اتومبيل ديگرى راه ندهد كه از فرعى وارد اصلى شود، پيروز اين ميدان است.
سخت تر كردن جريمه ها تنها راه حلى است كه پليس راهنمايى و رانندگى پيش روى خود مى بيند. هر چند سرهنگ فرهاد حيدر مى گويد: «براى اثرگذار بودن قوانين نبايد فقط به جريمه اكتفا كرد و پتانسيل هاى ديگرى نظير آموزش و تذكر مى تواند اثرگذار باشد.»

* اوضاع قابل تحمل مى شود
موتورسوارى كه كلاه ايمنى ندارد ۳ هزارتومان، راننده اى كه هنگام رانندگى با موبايل صحبت كند ۵ هزارتومان و كسى كه هنگام رانندگى در اتوبان و بزرگراه لايى مى كشد و حركات نمايشى اجرا مى كند ۲۵ هزارتومان جريمه مى شود.
جريمه ها در تمام دنيا نقش بازدارنده دارند. افزايش جريمه ها با كاهش آمار تخلفات و تصادف ها موضوع ثابت شده اى است. اميد رفيعى مى گويد: «جريمه هاى فعلى بسيار ناچيز است و نمى تواند نقش بازدارندگى خود را به خوبى ايفا كند. در كشورهايى مثل آمريكا، رانندگى با سرعت غيرمجاز علاوه بر گرفتن گواهينامه رانندگى شخص با ممنوعيت رانندگى او تا چند ماه و گذراندن دوره هاى آموزشى همراه است.
به طور كلى در بسيارى از كشورها برخوردهاى شديدى با تخلفات رانندگى صورت مى گيرد اما در كشور ما فاصله ميان تخلف ها و جريمه ها بسيار زياد است. جريمه هاى هزار و حداكثر ۳۰ هزارتومانى براى كنترل وضع ترافيك و بهبود آن كافى نيست.» خيلى از تحقيق ها نشان مى دهد كه وضع قوانين جديد و اعمال جريمه هاى سنگين توانسته به تنهايى تا ۳۰ درصد از تخلف ها و جرايم كم كند.
اميد رفيعى مى گويد: «تأكيد روى افزايش جريمه ها فقط به معناى تنها راه حل موجود نيست. بديهى است سرمايه گذارى بر روى آموزش فرهنگ صحيح رانندگى در طولانى مدت اثربخش تر است. البته نظارت هم مهم است. گاهى در ساعت هاى شلوغ و پرترافيك كه بى نظمى در اوج خودش است، از پليس خبرى نيست.
درواقع بيشترين جايى كه وجود مأمور راهنمايى رانندگى احساس مى شود، آنها نيستند و به نظر مى رسد اوضاع از دست آنها هم رها شده است. بايد بپذيريم كه حضور افسران راهنمايى و رانندگى است كه در هر حال كمى اوضاع را بهتر و قابل تحمل تر مى كند.»
از جايى كه مأمور پليس راهنمايى و رانندگى ايستاده، منظره هاى زيبايى ديده نمى شود. اگر كسى حاضر باشد براى چند ساعت كنار او بايستد، شايد همان احساسى را بيابد كه هر روز با او همراه است، اين كه مردم در چنين وضعى چطور قادر به رانندگى اند! شايد هم اين نحوه رانندگى چندان عجيب نباشد در وضعى هر كس راه حل هاى خاص خود را دارد!

   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837