جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  06/02/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > مقالات عمومي

ضد تفريح براى جوانان ايرانى

گروه: مقالات عمومي
نویسنده: محمدضرغامى

انرژى جوانان نه در مراكز تفريحى كه در محفل هاى زير زمينى تخليه مى شود.
كمبود تفريح براى جوانان ايرانى به تفريح جديدى تبديل شده است! آنها به ظاهر با آرمان هاى جمعى نسل گذشته قطع رابطه كرده اند و به «لذت تنهايى» پناه آورده اند. اين اتفاق در شرايطى روى داده است كه جامعه و نهادهاى مستقر در آن تعريف مدونى از تفريح جوانان ندارند و معناى تفريح را در اوقات فراغت جست وجو مى كنند؛ اوقات فراغتى كه قسمت بزرگى از آن براى فصلى خاص برنامه ريزى شده است و سهم ناچيزى از آن به همه جوانان مى رسد.
اما جوانان ايرانى از همه مظاهر فناورى جديد براى رسيدن به «لذت تفريح» استفاده مى كنند، آنها در انزوا ساعت ها پشت رايانه شخصى خود مى نشينند و در دنياى مجازى گم مى شوند. با اين حال بسيارى از وسايل تفريحى سهم گروه خاصى از جوانان است و با خاستگاه اجتماعى بسيارى ديگر از جوانان همخوانى ندارد. عصرى بدون تعريف چندى پيش سمينارى با نام اوقات فراغت و توسعه شهرهاى آينده در شهر وين پايتخت اتريش برگزار شد؛ موضوع اصلى اين سمينار، طراحى اوقات فراغت در مجموعه هاى شهرى بود، شركت كنندگان در سمينار اوقات فراغت و توسعه شهرهاى آينده به اين نتيجه رسيدند كه اوقات فراغت، رشد شهرى را تحت تأثير قرار مى دهد. يكى از شركت كنندگان در اين سمينار مى گويد:
«در اوقات فراغت تمام گروه هاى سنى دخالت دارند، بنابراين بايد فضايى براى تفريح و سرگرمى همه وجود داشته باشد.» اما در ايران هنوز، تعريف استانداردى از تفريح جوانان وجود ندارد و آنها تفريح خود را در لابه لاى بايدها و نبايدهاى اجتماعى جست وجو مى كنند؛ هاله پهلوان، خبرنگار عكاس معتقد است كه در اين سال ها فضايى براى تفريح جوانان طراحى نشده و مى گويد:
«معمولاً براى چيزى به دنبال تعريف مشخص مى گردند كه جزو اولويت هاى اجتماعى باشد، اما انگار درباره تفريح اينگونه نبوده است، چون جوانان ايران تفريح نمى كنند و اگر هم بخواهند تفريح كنند، فضايى براى تفريح آنها وجود ندارد، وقتى هم كه نوبت به تفريح مى رسد، آداب تفريح را بلد نيستند». جوانان ايرانى معمولاً به تفريح نسل گذشته با ترديد نگاه مى كنند و تفريح آنها را در محدوده سنت ها و ارزش هاى گذشته مى بينند. اما جوانان امروز تفريح را براى ارضاى لذت شادمانى مى خواهند. حتى برخى از آن ها، كار كمتر را مساوى با تفريح و لذت بيشترى مى دانند. صفى الله ملكى مسؤول امور گردشگرى سازمان ملى جوانان مى گويد تعريف خاصى از تفريح وجود ندارد، اما درباره اوقات فراغت مطالب بسيارى گفته شده. او معتقد است تفريح بخشى از اوقات فراغت به حساب مى آيد.
از آنجا كه پرداختن به اوقات فراغت جوانان از سوى بخش رسمى جامعه جنبه ارشادى داشته است، آنها براى جداشدن از اين تعريف كليشه اى ميان اوقات فراغت و تفريح خط فاصله اى گذاشته اند. با اين حال نسل هاى پس از انقلاب نيز هنوز به تعريفى از تفريح نرسيده اند.
معصومه فوق ليسانس ادبيات دارد، او جوانى اش را در جنگ سپرى كرده و مى گويد؛ تفريح دختران و پسران آن نسل تمرين «خوبى» بود. اما مريم؛ دانشجوى رشته حقوق، درباره ويژگى هاى تفريحى نسل سوم مى گويد: «ما دو نوع تفريح داريم، يك نوع آن تفريحى است كه ذهن آدم را مشغول نمى كند، ما اسم آن را خوشگذرانى مى گذاريم. نوع ديگر تفريحى است كه با بچه ها دور هم جمع مى شويم و مثلاً فيلمى را مى بينيم و درباره آن فكر مى كنيم. اما خيلى از جوان هاى هم نسل من به رمان خواندن و فعاليت هاى فردى به چشم تفريح نگاه مى كنند.» به اعتقاد كارشناسان؛ تفريح نسل گذشته بيشتر با ارزش هاى جمعى سازگارى داشت، اما نسل جديد به لذت هاى فردى گرايش پيدا كرده اند و مى خواهند از طريق هيجان سازى هاى كاذب نيازهاى اساسى خود را برطرف كنند.
در حاليكه جامعه براى هويت فردى آنها حساب ويژه اى باز نكرده است و نسل جديد گمان مى كند حضور آينده اش بدون برنامه ريزى خاص به فراموشى سپرده شده است. منصوره حصاركى دانشجوى علوم سياسى از انزواى جوانها مى گويد: «فضاى تفريح جوانها نسبت به گذشته خيلى بهتر شده، اما در اين عصر همه پيشرفت كرده اند، ما هم بايد پيشرفت كنيم و تفريحاتمان بيشتر شود، الآن پارك ها به خانه سالمندان تبديل شده و جوانها منزوى شده اند. در گذشته مادر من در خانه كارهاى فراوانى انجام مى داد و به اين كارها به چشم تفريح نگاه مى كرد، اما امروز كارهاى خانه هم محدود شده است.» تفريح در زير زمين دو سوم جمعيت ايران را جوانان زير بيست سال تشكيل مى دهند، جوانانى كه با آداب و رسوم گذشته قهر كرده اند و در پشت درهاى بسته زندگى ويژه اى را دنبال مى كنند، اما براساس تحقيقات شهناز قلى زاده، تفريح جوانان با پايگاه طبقاتى آنها بى ارتباط نيست؛ متوسط اوقات فراغت جوانان مناطق شمال تهران ۲۰۱ دقيقه و در مناطق جنوبى ۱۴۳.۵ دقيقه است.
تحقيقات خانم قلى زاده بيشتر كليشه هاى ارشادى را در نظر گرفته و بسيارى از تفريحات جوانان كه جنبه لذت جويى دارد در نظر گرفته نشده است. محمد اشجارى دانشجوى كارشناسى ارشد پژوهش اجتماعى معتقد است جامعه جوان ايران به سرعت به سمت لذت گرايى پيش مى رود و به اهداف مادى جامعه كه داشتن زندگى مرفه است مى انديشد و چون به آسانى به اين اهداف دست پيدا نمى كند به لذت هاى آنى و زودگذر مى پردازد. به اعتقاد كارشناسان، بخش رسمى جامعه به ابزارهاى تفريحى بها نداده و با استفاده از اهرم هاى قانونى، تفريح جوانان را محدود كرده است. اما جوانان با توجه به پايگاه اجتماعى خود، ابزار جديدى را براى تفريح بهتر، تعريف كرده اند.
ام

روزه ماشين بازى تفريح موردعلاقه بسيارى از جوانان است. برخى ديگر از جوانان به وبلاگ نويسى روى آورده اند، با اينكه وبلاگ نويسى در كشورهاى ديگر پديده اى ملال آور است؛ جوانان ايرانى به چشم تفريح به آن مى نگرند و در وبلاگ هايشان از عشق، زندگى، روابط شخصى و اوضاع اجتماعى مى نويسند. هادى معيرى نژاد كارشناس ارشد مسائل اجتماعى درباره نگاه جديد جوانان ايرانى به تفريح مى گويد:
«بحث تفريح و ابزارهاى رسيدن به آن مقوله هاى جداگانه اى هستند. هرچه شما در جايگاه بالاترى باشيد به خاطر دسترسى به ابزارهاى تفريحى، تفريح شادترى داريد. از آنجا كه جامعه به شدت طبقاتى است، هر چه فاصله طبقات بيشتر مى شود، تفريحات خاص هم طبقاتى تر مى شود.» طبقات مرفه جامعه شهرى معتقدند؛ جوامع غربى به جوامع فراغتى تبديل شده اند، مردم پول بيشتر و وقت بيشترى در اختيار دارند و مى خواهند از لحظه هاى زندگى خود لذت ببرند.
اما در ايران بخش رسمى با اين تعريف از تفريح موافق نيست. صفى الله ملكى در اين باره مى گويد: «از ديدگاه جامعه و فرهنگ ما، تفريح ثروتمندان به خاطر تن پرورى و بطالت اوقات فراغت، بى فايده است. در صورتى كه تفريح مدنظر ما بايد سازنده و خلاق باشد، چرا كه تفريح براى عالمان ساعات تفكر و تأمل است و براى هنرمندان زمان ساختن و ابداع كردن» . جوانان ايرانى از احساسات روزمره خود به عنوان يك تفريح حرف مى زنند، آنها در كافى شاپ هايى كه معمولاً ۴۵ دقيقه جوانان را تحمل مى كنند، مى نشينند، پشت ويترين مغازه ها سرك مى كشند، جنس هايى را قيمت مى كنند كه توان خريد آن را ندارند و يا خيابان ها را «گز» مى كنند، حضور در دانشگاه نيز به تفريح تازه اى تبديل شده است.
هادى معيرى نژاد در اين باره مى گويد: «اين احساسات روزمره تفريح نيست بلكه يك مفر است، چون قيمت كردن جنسى كه توان خريدش ممكن نباشد نه تنها آدم را به لذت نمى رساند، بلكه باعث ايجاد احساس حقارت اجتماعى مى شود.» به ظاهر نسل امروز با نسل ديروز سوءتفاهم پيدا كرده است. نسل گذشته براى جلوگيرى از انحراف نسل جديد، كنترل ويژه تفريحات آنها را در دستور كار خود قرار داده است. اما كارشناسان معتقدند كنترل شديد تفريح جوانان به احساس انحراف اجتماعى منجر مى شود و به اين طريق انرژى سركوب شده جوانان به كانال هاى زير زمينى مى رسد.
مريم از گروهى از دوستانش مى گويد كه جزو دانشجويان نخبه هستند، ولى با اين وجود به تفريحات زير زمينى روى آورده اند: «من فكر مى كنم اين تفريحات در سال هاى اخير، ميان قشر نخبه جامعه رايج شده، آن ها در اينترنت جست وجو كرده اند، دوستان من مى گويند اكس دريچه هاى مغز را باز مى كند. آنها فكر مى كنند بخش ديگرى از واقعيت را مى بينند.» مريم از شيوع مصرف شربت دكسترو متورفان بى درميان جوانان خبر مى دهد. روزنامه سوئيسى نوبه زوريشه مى نويسد: «نبود وسايل گذران اوقات فراغت، جوانان ايرانى را به سوى اعتياد به مواد مخدر سوق مى دهد.»
آقاى معيرى نژاد معتقد است، جامعه اى كه تفريح را به رسميت نمى شناسد و تعريف مشخصى براى تفريح ندارد، نخبگانش در خفا، پايگاه اجتماعى خود را پنهان مى كنند و به تفريحات زيرزمينى روى مى آورند. اما آقاى ملكى مى گويد: با برنامه ريزى صحيحى مى توان اينگونه تفريح جوانان، خنده و خوشحالى آنها را هدايت كرد. جوانان سرگردان نيمى از جوانان ايرانى به خاطر نابسامانى هاى جامعه خواهان رهايى از دست دنيا هستند. شهلا عزيزى جامعه شناس مقيم آمريكا مى گويد: در برخورد با جوانها به نكات تازه اى پى برده است، آن ها با سياست و رأى دادن ميانه اى ندارند. محمد اشجارى درباره نيازهاى جوانان امروز مى گويد:
«خارج از نيازهاى اوليه كه فيزويولوژيك هستند، نياز به احترام، صميميت و روابط عاطفى احساس مى شود، وقتى جلوى برطرف شدن اين نيازها را مى گيرند، جوان دچار اختلالات و نابسامانى هاى روانى مى شود.» جوانان نسل سوم كليت اجتماعى جديدى را براى خود خلق كرده اند، در رفتار بسيارى از آنها عناصر كنش هاى ضد فرهنگى ديده مى شود. اما اين عناصر تنها براى عصيان بر ضد هنجارهاى موجود به كار مى آيد، جوانان مى خواهند استانداردهاى هويتى را كنار بگذارند. بنابراين مصرف مواد مخدر را با موسيقى، ادبيات و سينما پيوند مى دهند. تفريح آنها به هيچ وجه آرمانى نيست، آنها در تفريح خود معنى خاصى را دنبال نمى كنند و گاه از تفريحى كه انجام مى دهند لذت كافى نمى برند.

   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837