يخش نگرفت
گروه: ضرب المثل
|
|
عبارت مثلي بالا كنايه از بدشانسي و بداقبالي است، يعني بخت ياري نكرد كه موفق شود و تصادفات روزگار مانع از آن شد كه به مقصود نايل آيد.
هر سال كه سرما و يخبندان حسابي مي شد كار و بار صاحب يخچال سكه بود زيرا يخش مي گرفت و سود سرشاري عايدش مي گرديد و ليكن گاهي هم اتفاق مي افتاد كه در زمستان هوا به شدت سرد و يخبندان نمي شد و به اصطلاح يخش نمي گرفت.
بديهي است در چنين سالها علاوه بر آنكه مردم گرفتار بي يخي مي شدند صاحبان يخچالها هم كه به اميد و انتظار سرما و يخبندان نشسته بودند يك سال بيكار مي ماندند و از بهره برداري از مستغل خود كه همان يخچال بود محروم مي گشتند و غالباً متحمل خسارت و احياناً ورشكستگي مي شدند.
|
|
|
|
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان کتاب و خوانندگان آثارشان
|
پیگیری و سفارش تلفنی 88140837
|
|