جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  31/01/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > ضرب المثل

نمك خوارگي و نمك شناسي
گروه: ضرب المثل

يكي از مهمترين مظاهر احساسات عاليه بشري رعايت حق خدمت و قبول منت ارباب لطف و محبت است كه در عرف اصطلاح عامه به حق نمك خوارگي و نمك شناسي تعبير شده است.





حق نان و نمك در نظر رادمردان پاكدل از حقوق مسلمه و لازم التباع و خلاصه از جمله كمالات انساني شناخته شده است.





پاكبازان عالم را اگر پاي جان در ميان باشد از ايثارش در مقام نان و نمك باكي ندارند زيرا جان را مايه حيات ولي نمك شناسي را پايه و اساس مردي و مردانگي مي دانند. اگر چنين نبود نمك خوارگي و نمك شناسي صورت ضرب المثل پيدا نمي كرد. اما ريشه تاريخي آن:





يعقوب ليث سردودمان سلسله صفاري اولين سردار نامدار ايراني است كه از قبول تسلط و سيادت خلفاي بني عباس سرباز زد و سلسله مستقل ايراني را تشكيل داد.




يعقوب به برادرانش در ابتداي جواني به رويگري در سيستان مشغول بوده اند و به همين جهت اين سلسله به صفاريان مشهور گرديده است.





چون طبع بلند و هوش سرشار يعقوب به اين شغل حقير تن در نمي داد لذا عياري پيشه كرد و از اين رهگذر به دنبال حصول مقصود شتافت.





به طوري كه مي دانيم عيار كسي را گويند كه از طريق تسلط بر زورمندان و ثروتمندان مال و منالي فراهم آورده به دستگيري درماندگان بپردازد.





جوانمردي و بخشندگي يعقوب سبب شد كه جمعي كثير از جوانان غيور سيستان به گرد او حلقه زنند و در اجراي مقاصد و منويات مقدسش از جان ومال دريغ و مضايقت نورزند.





كار يعقوب ليث و يارانش اين بود كه به خزانه و قوافل متمكنان و توانگران دستبرد مي زدند و آن را بين مسكينان و مستمندان تقسيم مي كردند.





قضا را شبي ياران يعقوب به خزانه درهم بن حسين كه در آن موقع از اعيان سيستان بود دست يافتند و تمام نقدينه و جواهرش را به خارج شهر انتقال دادند تا در فرصت مناسبي بين خود و ارباب حاجت تقسيم كنند.





اتفاقاً در ميان جواهر درهم تكه سنگ متبلوري ديده شده كه در الماس بودنش ترديد داشتند. يعقوب آن سنگ را بر زبان زد و چون از شورمزگي آن دانست كه نمك متبلور است نه الماس، پس فرمان داد تا كليه اموال درهم را به محل اوليه اش بازگردانند. ياران و همراهانش از اين تصميم در شگفت شده علت را پرسيدند.




يعقوب گفت:«چون نمك درهم را خوردم نمك ناشناسي را شرط مروت و جوانمردي نمي دانم. هر چه زودتر گنجينه درهم را سرجايش بازگردانيد تا مردم سيستان عياري ما را به راهزني و دغلبازي تعبير نكنند.»





فرمان يعقوب ليث بي درنگ اجرا شد و كليه اموال و جواهر درهم را به خزانه اش باز گردانيدند. درهم بن حسين را از عمل جوانمردانه يعقوب آن چنان خوش آمد كه چون به جاي صالح بن نصر به حكومت سيستان برگزيده شد فرماندهي و سپهسالاري قشون خويش را به يعقوب سپرد و به همت و پايمردي او به دفع مخالفان و دشمنان پرداخت تا اينكه به روايتي حكمران خراسان بر درهم دست يافت و يعقوب جاي درهم را گرفت.





به روايت ديگر پس از چندي از قدرت و محبوبيت يعقوب در سرزمين سيستان بيمناك شده به دفع و رفع وي پرداخت ولي در جنگ با يعقوب منهزم گرديد و با او به نام حاكم سيستان بيعت كرد.





حمدالله مستوفي اين واقعه را مربوط به ليث پدر يعقوب مي داند و در اين مورد چنين مي نويسد:





«... ليث رويگر بچه سيستاني بود و چون در خود نخوتي مي ديد از سلاح ورزي به عياري و راهزني افتاد اما در آن راه طريق انصاف سپردي و مال كسي به يكبارگي نبردي. و بودي كه برده بعضي بازدادي. شبي خزانه درهم بن نصربن رافع بن ليث بن نصر سيار را كه والي سيستان بود بريد و مال بي قياس بيرون برد، نمك بود. چون حق نمك پيش او بر قبض مال غالب آمد مال بگذاشت و برفت. شبگير خازن از آن متعجب شد به درهم بن نصر بنمود. درهم منادي كرد و دزد را امان داد تا حاضر شود.»





«ليث صفار پيش او رفت. درهم پرسيد:«چون بر اموال قادر شدي موجب نابردن چه بود؟» ليث حكايت نمك و حق آن را ياد كرد. درهم را پسنديده آمد و او را به درگاه خود راه داد. پيش او مرتبه و جاه يافت و امير لشكر شد.»





شك نيست كه حق نان و نمك و يا به اصطلاح ديگر نمك خوارگي و نمك شناسي قبل از اين تاريخ رعايت مي شد. اگر جز اين بود ليث حكايت نمك و حق آن را ياد نمي كرد ولي چون پس از اين واقعه تاريخي بر سر زبانها افتاد به صورت ضرب المثل درآمد.



   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837