جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  01/02/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > مقالات عمومي

سقفى براى بهبودى
گروه: مقالات عمومي
نویسنده: فاطمه اميرى

خانه هاى سلامت، مانند يك خانه اند. ممكن است در همسايگى هركدام از ما باشند. تابلويى بر سردر آنها نصب نيست.
مانند همه خانه ها فقط يك شماره پلاك دارند و درى كه مدام به روى ساكنانش باز و بسته مى شود. اهالى اين خانه ها هم مى توانند در محله رفت وآمد كنند.
به مدرسه بروند و كار كنند، بدون اين كه كنجكاوى كسى برانگيخته شود. اما هيچ كس صاحب هميشگى اين خانه ها نيست.
بعد از ۶ ماه تا يك سال، هر يك از ساكنان آن بايد خانه را ترك كنند. آنها در حالى از اين پناهگاه هاى امن و موقتى خارج مى شوند كه معلوم نيست خانه هاى دائمى خودشان، براى زندگى آنها، محيط امنى شده است يا نه؟!

در خانه هاى سلامت بهزيستى، دختران بين ۱۸ تا ۳۰ سال نگهدارى مى شوند.
دختران جوانى كه مشكلات اخلاقى ندارند اما خانه هم محل امنى برايشان به شمار نمى رود. آنها در محيط خانواده با مسائل، تهديدها و خطرهايى روبه رويند كه ناچار به ترك آن مى شوند.
سيدحسن موسوى چلك مديركل دفتر آسيب هاى سازمان بهزيستى مى گويد: «تا سال ۷۸ هر دخترى را كه در خيابان مى گرفتند، معمولاً به مراكز بازپرورى زنان ويژه مى فرستادند. حتى اگر خود معرف هم بودند، باز به اين مراكز معرفى مى شدند.
اما سال ۷۸ در دفتر آسيب ها، برنامه اى تدوين شد، مبنى بر اين كه بهتر است تعدادى از اين دختران كه مشكلات اخلاقى ندارند و در واقع بدسرپرست يا بى سرپرست هستند به جاى مراكز بازپرورى به خانه هاى سلامت ارجاع شوند.»

* تا خانه راهى نيست

مدرسه دخترانه كه تعطيل مى شود، دختران دانش آموز ۱۶-۱۵ ساله تمام پياده روى جلوى مدرسه و ايستگاه اتوبوس را پر مى كنند. همهمه و سروصدايى كه به راه انداخته اند براى همه خوشايند نيست. آنها بلند بلند حرف مى زنند. بى اعتنا به اطراف، ماجراهاى آن روز كلاس درس و مدرسه را براى يكديگر تعريف مى كنند و مى خندند.
انگار همه آن ساعت هاى درس فشرده، نتوانسته انرژى شان را تخليه كند. اما ديگر اين كه خسته از كار روزانه و غرق در افكار خود، در حال بازگشت به خانه در ايستگاه اتوبوس منتظرند، اين همه انرژى و شوق و شور را برنمى تابند.
يكى به دخترهاى دانش آموز اخم مى كند، يكى هم با فرياد به سكوت وادارشان مى كند.
دخترهاى نوجوان به راحتى در معرض شماتت و توبيخ جمع قرار مى گيرند و در خودشان فرومى روند. بايد تا رسيدن به ايستگاه مقصد و پياده شدن از اتوبوس ساكت بمانند.

تا خانه راهى نيست، اما براى برخى از آنها هم خانه محدوديت ها و مسائل خاص خود را دارد. چنانچه در سال ،۸۵ بيشترين علت پذيرش دختران در خانه هاى سلامت در ۲۱ درصد موارد، مربوط به بدسرپرستى آنها بوده است. كارشناس سازمان بهزيستى مى گويد:
«۱۷ درصد هم به دليل بى سرپرستى، ۱۴ درصد اعتياد والدين و ۱۴ درصد نيز به دليل فقر اقتصادى به خانه هاى سلامت پناه برده اند. در سال ۸۴ ، ۴۲ درصد از دختران به صورت خودمعرف به خانه هاى سلامت مراجعه كرده اند. در سال ۸۵ اين رقم به ۳۲ درصد كاهش پيدا كرده است.
اين در حالى است كه ۲۷ درصد دختران را در سال ۸۴ قوه قضائيه به مراكز معرفى كرده و در سال ،۸۵ اين رقم ۳۷ درصد افزايش نشان داده است. ۶۸ درصد از دختران معرفى شده به خانه هاى سلامت در سال ،۸۵ به اختلال روانپزشكى مبتلا نبوده اند و فقط ۱۶ درصد از افسردگى ضعيف رنج مى برده اند. همچنين در همين سال، ۸۴ درصد از دختران بيمارى جسمى خاصى نداشتند و برخى موارد كم خونى و سوءتغذيه شايع ترين نوع بيمارى در ميان آنها بوده است.»

اين دختران در معرض آسيب هاى اجتماعى و فاقد حمايت هاى خانوادگى و اجتماعى در خانه هاى سلامت از طريق دريافت خدمات مشاوره اى، مددكارى و مداخله در بحران، در زمينه هاى كسب استقلال اقتصادى و اجتماعى آموزش مى بينند و به نوعى با پيشگيرى از ابتلا به آسيب هاى اجتماعى يارى مى شوند.

* خانه اينجاست

براى هر دختر نوجوان و جوان، خانه جايى است كه او در آن در كنار والدين و ساير اعضاى خانواده، احساس امنيت مى كند. براى او خانه اينجاست. جايى كه به پشتوانه عاطفى و راهنمايى والدين قادر به حل مشكلاتش مى شود. با اين حال دختران زيادى در خانواده و در كنار والدين اصلى شان، دور از آنها هستند. برخى از آنها را مى شود همه جا، تنها، سردرگم و گوشه گير در شرايطى نامطمئن و مضطرب ديد. به عقيده مهناز عرفانى، متخصص روانشناسى، اگر مشكلات و خلأهاى عاطفى و نيازهاى فرد در زمان انتقال او از دوره كودكى به نوجوانى و سپس نوجوانى به جوانى برطرف نشود، مسائل حل نشده در ذهنش باقى مانده و در رشد شخصيت فرد در هر مقطعى از زندگى اختلال به وجود مى آورد.

در اين ميان، دوره نوجوانى و جوانى به قدرى مهم است كه قرار گرفتن نوجوان در شرايط نامساعد و اتخاذ تصميم هاى نامناسب از سوى اطرافيان براى او ممكن است به بزهكارى اش هم بينجامد و اين شرايط به مراتب با توجه به آموزه هاى فرهنگى ما براى دختران خطرناك تر هم هست.

خانه هاى سلامت، حدفاصل خانه تا كلانترى و مراكز انتظامى و تنبيهى قرار است به اين دختران جوان در معرض آسيب كمك كند. وجود اين مراكز از آن رو اهميت بيشترى دارد كه گاهى رها كردن دختر نوجوان و جوان در معرض آسيب در شرايط نامناسب محيطى كه زندگى مى كند مى تواند او را كاملاً به سمت بزهكارى سوق بدهد.

* تشويق نمى كنيم

۳۰ مركز به صورت خانه سلامت در كل كشور با ارائه خدمات مددكارى، روانشناسى، حقوقى، بهداشتى و درمانى به دختران نيازمند كمك مى كنند. در خدمات مددكارى مواردى نظير آموزش فنى حرفه اى، ازدواج، اشتغال و دوره هاى تحصيلى نيز ارائه مى شود.

سيدحسن موسوى چلك مى گويد: «دخترانى كه در خانه هاى سلامت بهزيستى حضور دارند، به طور عمده دخترهايى بودند كه خانواده هايى متشنج داشتند و خانه جاى مناسبى براى آنها، دست كم در يك مقطع خاص نيست. خانه هاى سلامت فرصتى است تا اين دختران بتوانند سازگارى هاى لازم را پيدا كنند و براى دستيابى به زندگى مستقل آمادگى بيابند. مهم ترين هدف ما در خانه هاى سلامت اين است كه جلوى آسيب هايى كه تهديدى براى زندگى اين قبيل افراد به شمار مى رود را بگيريم.»

آمار پذيرش دختران در خانه هاى سلامت در سراسر كشور، در طول ۳ سال كاهش محسوسى را نشان مى دهد. در حالى كه در سال ۸۳ ، ۸۸۳ نفر در خانه هاى سلامت پذيرش شده اند، در سال ۸۴ اين رقم به ۷۸۴ نفر كاهش پيدا كرده و در نهايت در سال ۸۵به رقم ۵۱۶ نفر رسيده است.

سيدحسن موسوى چلك مى گويد: «ضمن آن كه به دليل كمبود نيروى انسانى، از مداخلات انسانى كاسته شده است، سياست ما هم درباره خانه هاى سلامت تشويقى نيست. امسال خيلى قوى روى اين بخش تمركز نكرديم. اما اگر برنامه اورژانس اجتماعى فراگير شود، نياز است كه اين مراكز هم بيشتر شوند. سعى ما بر اين است كه خدمات كيفى را در اين مراكز افزايش دهيم. آموزش مهارت هاى زندگى، فرهنگى، مهارت هاى مذهبى، مقابله با مشكلات، پيشگيرى از ايدز و اعتياد بايد به نوعى در خانه هاى سلامت نهادينه شود. اما اگر با دادن آگاهى به خانواده ها، بتوان براى بسيارى از مسائل در همان محيط خانواده راه حل ارائه داد، از حجم اين مراكز كاسته هم خواهد شد.» در سال ۸۴ ، ۲۶ درصد از دختران پذيرش شده در خانه هاى سلامت، در منزل اقوام خود زندگى مى كردند. ۲۱درصد با هر دو والد خود بودند. در سال ،۸۵ در حالى كه در ۳۱ درصد موارد پدران در خانواده ها حضور فعالى داشتند و نقش سرپرستى شان را ايفا مى كردند، در ۶۹درصد موارد آنها در كنار خانواده خود نبودند و يا نقش سرپرستى مؤثرى را به عهده نداشتند. همچنين ۳۶درصد هم دخترانى بوده اند كه مادرشان در خانه حضور داشته و نقش مادرى را ايفا مى كرده است. در بقيه موارد مادران به دليل طلاق، اعتياد، فوت، زندان، بيمارى روانى، فرار و مفقودالاثر بودن نقش مؤثرى را در سرپرستى دختران خود نداشتند.

*پرنده كوچك زخمى

مانند پرنده كوچك زخمى كه دنبال پناهى مى گردد، دختران پذيرش شده در خانه هاى سلامت نيز در جست وجوى پناهگاهى امن سر از اين خانه ها درآورده اند.
قانون اول خانه هاى سلامت اين است «هيچ حضورى دائمى نيست». سيدحسن موسوى چلك مى گويد: «خيلى اعتقادى به اين كه دختران پذيرش شده، مدت زمان زيادى در اين مراكز بمانند و به اين خانه ها چسبندگى پيدا كنند، نداريم.
مدت زمان حضور در اين خانه ها، ۶ ماه است كه تا يك سال هم قابل تمديد است. اما اگر موردى نياز به اقامت بيشتر داشته باشد، كميته امور آسيب ديدگان اجتماعى استان تصميم مى گيرد كه مدت اقامت بيشتر شود يا نه؟ خانه سلامت فرصت محدود خوبى براى كسانى است كه در مقطعى بايد خارج از خانه زندگى كنند.
اساس كار در اين خانه ها نگهدارى و فراهم كردن زمينه بازگشت آنها به خانه است. گاهى مداخله نياز است. به عنوان مثال دخترى كه پدرش يكسره او را كتك مى زند، مى خواهد او را بفروشد، اينها مواقعى است كه مددكار و روانشناس خانه هاى سلامت در بازديد از محل در جريان قرار گرفته و اقدام هاى پيشگيرانه را به عمل مى آورند.»

در سال ،۸۵ از مجموع دختران حاضر در خانه هاى سلامت، ۳۸ درصد به خانواده ها بازگشت داده شده و ۱۶ درصد هم به ساير مراكز بهزيستى منتقل شده اند. نظير كسانى كه به خدمات خاص توانبخشى نياز داشته اند. همچنين ۲ درصد با فراهم آمدن زمينه مناسب نزد اقوام خود رفته اند. ۱۱ درصد با پيگيرى هاى تحصيلى به تحصيلات خود ادامه داده اند و ۳ درصد نيز موفق به داشتن شغل و زندگى مستقل شده اند. ۳ درصد ازدواج كرده، ۵ درصد فرار كرده و ۲۲ درصد نيز در اين خانه ها مستقر هستند.

سيدحسن موسوى چلك به عنوان يك كارشناس از سيستم حاكم بر خانه هاى سلامت، رضايت دارد. او مى گويد: «بچه ها در اين خانه ها توانستند كار پيدا كنند، به توانمندى برسند. در گروه هاى هميار حاضر شوند، به مدرسه بروند و بيش از آن كه مسائل محيطى كه در آن زندگى مى كردند، به آنها آسيب بزند، قدرت مقابله خود را با مشكلات افزايش بدهند.»

   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837