جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  10/01/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > روانشناسي عمومي

زنان شاد باهوش ترند
گروه: روانشناسي عمومي
نویسنده: فاطمه مصطفوى

گزارشى از رويارويى زنان با مشكلات زندگى




منيره، دختركى كه هميشه دستش را با تكه هاى خمير نان حنا مى بست، خنده از لبش نمى افتاد. او هميشه در مطبخ خانه اى بزرگ و پرجمعيت ديگ ديگ غذا مى پخت، خمير مى زد و نان را به تنور مى برد. دستانش گاهى از دوده سياه و گاهى از خمير سفيد مى شد؛ اما منيره دختر خندان مدرسه، اينها را جدى نمى گرفت.

او هنوز هم در سن بالاى ۷۰ سالگى شاد و خندان است؛ كمتر لباس تيره مى پوشد؛ هنوز براى خود عروسك مى خرد، براى نوه هايش لباس هاى زيبا مى دوزد و عاشق باغ و باغچه و گلكارى است.
گاهى كه سراغ زن هاى شاد را مى گيرى، مردم مى گويند مگر زن شاد هم مى شود پيدا كرد زن هاى شاد انگشت شمارند؛ نه خيلى زياد؛ ولى خصوصيات مشتركى دارند.

فاطمه اردلان، زنى ۶۰ ساله است. او هميشه با خنده و شادى از نيروى همكارى ديگران خوب استفاده مى كند و ديگران هم از اينكه به او كمك مى كنند راضى و خوشحالند؛ چون هميشه با قدردانى و احترام او روبه رو مى شوند.
او هميشه از فشار خون بالا رنج مى برد؛ ولى حتى در بيمارستان هم مى خندد و با رضايت و راحتى با بيمارى اش روبه رو مى شود. هيچ وقت زندگى را سخت نمى گيرد از كسى متوقع نيست و هميشه آماده كمك به ديگران است.

«نفيسه صادقى»، كارشناس پرستارى مى گويد: زنان شاد كمتر به بيمارى هاى صعب العلاج مبتلا مى شوند و در صورت ابتلا خيلى زودتر خوب مى شوند. فهيمه رستمى، يكى از همين زنان شاد و دل زنده است. او و خواهرش همزمان دچار شكستگى استخوان شدند. فهيمه با نشاط به ورزش هاى روزانه خود ادامه مى داد، به استخر مى رفت و آب درمانى مى كرد و دچار افسردگى نشد؛ اما خواهرش فريده دچار افسردگى، ضعف، خشم و اضطراب شد و با اينكه هر دو يك بيمارى را تجربه مى كردند؛ اما فهيمه تجربه اى خوشايندتر را مى گذراند. در حالى كه دوران بيمارى فريده خيلى طولانى به نظر مى رسيد.

اطرافيان و پرستاران زنان شاد دچار اضطراب كمترى مى شوند و با تدبير اين زنان بحران ها را آسان تر طى مى كنند.
مريم رامشت، روانشناس مى گويد: زنان شاد از بهره هوشى بالاترى نسبت به ساير زنان برخوردارند. آنها مى توانند شرايط زندگى را با اين بهره هوشى به سمت مطلوب خود پيش ببرند. اين زنان توانايى استفاده از حداقل امكانات براى بهره ورى بالا را دارند.

«فائزه»، يكى از همين زنان شاد است. او سال هاست مادر خود را از دست داده و پدرش نيز بيمار است؛ ولى تمام وقت خود را صرف مديريت شاد امور خانه، كار و پرستارى پدرش مى كند. او خنده را هيچ وقت از خود دور نمى كند.
به نظر كارشناس روانشناسى زنان بايد آموزش شوخ طبعى ببينند. او ازدواج را مرحله جدى زندگى زنان مى داند و مى گويد زنان متأهل شوخ طبعى خود را از دست مى دهند و حتى از شوخى هاى همسران خود دلزده و گاهى نگران مى شوند. زنان زندگى متأهلى خود را خيلى جدى مى بينند و گاهى خنده را به كلى فراموش مى كنند. وى مى گويد: بايد زنان گروه ها و دوره هاى منظمى داشته باشند كه در اين دوره ها با هم بگويند، بشنوند، بخندند و جديت زندگى را گاهى به شوخى بگيرند.

او يكى از راه هاى مبارزه با بحران هاى زندگى را در اين مى داند كه آن بحران و مشكل حاد زندگى را به شكل اغراق آميزى براى خود مطرح كنند و با اين اغراق به آن بخندند.
اما اينكه آيا شادى و نشاط براى زنان وراثتى است يا اكتسابى نظرهاى مختلفى وجود دارد. «فاطمه رسولى»، كارشناس مشاور مى گويد: ضمن اينكه نقش ژن را در اين افراد نمى شود ناديده گرفت؛ اما يادگيرى روش ها و مهارت هاى زندگى تأثير بيشترى در چنين اشخاصى دارد.

منيره توانست شادى و نشاط را به دخترانش ياد دهد، هرچند كه تنها يكى از آن دختران مثل خود او بسيار شاد است، اما اين دختر هم با ايجاد محيطى شاد در خانه، با انتخاب همسرى شاد و با توانايى و ظرفيت بالا در زندگى توانست نقش شادى را به دختران خود بياموزد.

آفرين فرمند، در حاليكه شرايط سخت جنگ را در يكى از كشورهاى خارج مى گذراند، با همين نيروى كنترلى نشاط، توانست بر شرايط جنگ فائق شود و با كشتى به يكى از كشورهاى هم جوار رفت و در حالى كه به تنهايى سرپرستى دخترانش را در كشورى غريب برعهده داشت، همه گونه فعاليتى را براى آموزش اين دختران انجام داد. او هيچ خاطره تلخى را در زندگى به ياد نمى آورد و معتقد است، همه تلخى ها، شيرينى ها و آرامش ها در كنار هم زندگى را مى سازند.

زنان شاد سوگ كوتاهى دارند. سوگى كوتاه و سطحى. آنان حتى اگر خود، صاحب عزا باشند با صداى بلند گريه مى كنند، از ديگران كمك مى خواهند؛ ولى سوگ خود را هرگز طولانى نمى كنند. نه طولانى و نه عميق. آنها به جاى فرو رفتن طولانى در افكار مبهم، آرزوها و اوهام، فكر خود را طبقه بندى مى كنند، يادداشت هاى روزانه دارند و به محض نهايى شدن نتايج تفكر آن را به اجرا در مى آورند.

آنان هميشه مشورت مى كنند و در صورتى كه كسى به ايشان بى احترامى و يا توهين كند با جديت و آرامى از خود دفاع مى كنند. اما هيچ وقت توهين ديگران ايشان را به فكر فرو نمى برد و خيلى زود از برخوردهاى ناراحت كننده عبور مى كنند. منيره با ناراحتى از برخورد خشن يكى از اقوام خود شكايت مى كرد؛ اما مى گفت هرگز از كمك به او دست برنمى دارم.

او مى گويد: خيلى ناراحت شدم؛ ولى اين ناراحتى در رفتار و عكس العمل هايم تأثيرى ندارد. سعى مى كنم رفتار هر فرد را اعم از خشن و يا ملايم و مهربان با شخصيت او، گرفتارى هاى زندگى و نقش آن فرد در زندگى خودم مطابقت دهم و خيلى روى رفتار ديگران مكث نكنم، بيش از آنكه از مردم توقع داشته باشم، از خودم متوقع باشم و نقش خودم را در مورد زندگيم و همين طور ديگران خوب ايفا كنم. او مى گويد: من از كودكى جلوى آينه خود را ستايش مى كردم و مى گفتم چقدر خداوند من را زيبا آفريده. ديگران به من مى خنديدند؛ ولى من هميشه از نعمت هايى كه داشتم راضى و خوشحال بودم و از آنچه نداشتم نگران نبودم. از كودكى نماز اول وقت مى خواندم و سعى مى كردم آنچه از من مى خواهند را در اولين فرصت انجام دهم.

من هميشه از دارايى ها و موفقيت هايم راضى و شاكر خداوند هستم و همين مرا شاد نگه مى دارد اما نمى دانم چرا از بچگى شاد بودم.
زنان شاد هميشه ورزش مى كنند و تا جايى كه امكان داشته باشد ارتباط خود با طبيعت حفظ مى كنند. در كنار زندگى اين زنان هميشه يك باغچه كوچك، تنگ ماهى و يا حتى يك گلدان كوچك گل دارند.
آنها به آشپزى علاقه خاصى دارند و عطر غذاهايشان تا سر كوچه مى پيچد.

   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837