بهمن به معنى انديشه نيك است و هماورد و دشمن او اكومن يا اكمن ديو يعنى انديشه ناپاك است. از ديگر ديوان مخالف بهمن، ايشمه (خشم) و آز (غلط انديش) است. بهمن راست كرداران پرهيزگار را به بهشت مى پذيرد. در ادبيات پهلوى بهمن نخستين آفريده اهورامزداست. يعنى بهمن است كه زرتشت را به هنگام زادن نگهبانى مى كند و از آسيب ديوان رهايى مى بخشد. گمان بر اين است كه بهمن درگاهان زرتشت جانشين مهر، ايزد بزرگ آريائيان شده است. او پشتيبان حيوانات سودمند در جهان است و با ايشان نيز سروكار دارد. (شناخت اساطير ايران/ جان هيلنز/ ص ۷۳) چون بهمن پاسبانى چارپايان سودمند در عالم جسمانى را به عهده دارد، در جشن بهمنگان يا بهمنجه از كشتار حيوانات و خوردن گوشت آنان خوددارى مى شود. زرتشتيان روزهاى وهمن(دوم)، ماه (دوازدهم)، گوش يا گئوش (چهاردهم)، رام(بيست و يكم) را روزهاى نَبُر مى نامند و هر ماه در چهار روز نامبرده نبر نگه مى دارند. به اين معنى كه در اين روزها گوسفند و ديگر حيوانات سودمند را ذبح نمى كنند و گوشت آنها را نمى خورند. (مراسم مذهبى و آداب زرتشتيان/ موبد اردشير آذرگشسب/ ص ۲۳۹) در رواياتى آمده است كه جشن بهمنگان جشن پدران و مردان درست كردار است. پدران و مردانى كه همواره در تخصيص روزها و بزرگداشت ها ناديده گرفته شد ه اند. اينك همه تلاش ها و راست كردارى هايشان را پاس مى داريم به پاس جشنى كهن و باستانى كه نياكان ما هيچ گاه مادران و پدران را از ياد نبرده بودند. بسيارى از دانشمندان و مورخان از دين زرتشت به عنوان نخستين دينى كه به حفظ محيط زيست توجه كرده است، ياد مى كنند به طورى كه وسواس ايرانيان زرتشتى در پاك نگه داشتن آب، خاك و آتش همواره زبانزد يونانيان بوده است. هرودوت و گزنفون درباره آن مى نويسند: ايرانيان هيچ چيز آلوده و كثيفى را در آب نمى ريزند و در پاك نگاه داشتن خاك و زمين مراقبت مى كنند. دكتر فرهنگ مهر در كتاب «فلسفه زرتشت» به شش فروزه بزرگ اهورامزدا در گات ها اشاره مى كند كه به صورت گروهى«امشاسپنتا» نام دارد و فرشته هاى پاسداران محيط زيست و آدميان نام گرفته اند و هر يك پشتيبان يكى از عناصر و يا موجودات طبيعى و حامى چيزهاى متعلق به آدمى شده اند. اولين فرشته «وهومن» يا بهمن فرشته پاسدار «حيوانات» و نگهدارنده «سلامت انديشه» در آدمى است. «اشا» پاسدار آتش، «خشترا» پاسدار فلز، «آرميتى» يا اسفند پاسدار زمين، «هاروتات» يا خرداد پاسدار آب و «امرتات» يا مرداد پاسدار گياهان نام گرفته اند.ايرانيان همه ساله به مناسبت همزمانى روز بهمن در ماه بهمن جشنى به نام «بهمنگان» يا بهمنجه برپا مى كردند و از آنجا كه معتقد بودند فروزه پاك و جاويد بهمن در جهان مادى موكل حيوانات است در اين جشن بيش از هر جشن و آئين ديگرى به رعايت حقوق حيوانات و پرهيز از خوردن گوشت آنها توجه نشان مى دادند. اگرچه برخى از آداب و رسوم اين جشن زيبا از ياد رفته و به ما نرسيده ولى خوشبختانه بخش عمده اى از اين مراسم به واسطه آثار مكتوب تاريخ نگاران و نويسندگان دوره اسلامى همچون ابوريحان بيرونى، اسدى توسى، فرخى، منوچهرى و عثمان مختارى در گذر زمان از ياد نرفته چنان كه از اين آثار برمى آيد، اين جشن تا پيش از حمله مغول در ايران به صورتى فراگير موسوم بوده و آداب و تشريفات آن رواج عام داشته و حتى پس از آن دوران نيز به صورت پراكنده برگزار مى شده است. •بهمن روزى براى حيوانات و انديشه هاى نيك رعايت حقوق حيوانات در بين زرتشتى ها تا قرن ها چنان در ميان مردم اين سرزمين ريشه دوانده بود كه جزيى جدانشدنى از فرهنگ مردم به حساب مى آمد و مردم در همه مراسم و آئين ها به نوعى پايبندى خود را به اين فرهنگ پيشتاز نشان مى دادند و در نهادينه شدن آن كوشا بودند و به هر بهانه و به هر مناسبت در هر جشن و آئينى علاقه خود را به اين باورها بروز مى دادند. آنان در هر ماه ۴ روز يعنى در روزهاى بهمن _ ماه _ گوش و رام كه روزهاى «نَبُر» ناميده مى شدند از كشتار و بريدن سر حيوانات و نيز مصرف گوشت آنها خوددارى مى كردند با اين حال روز بهمن از جايگاه برجسته ترى برخوردار بود.
|