جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  04/02/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > مقالات عمومي

زرنگ يا شارلاتان
گروه: مقالات عمومي
نویسنده: داوود پنهانى

بازى زرنگ ها؛ بدون قاعده



شايد شما هم تا كنون اين جمله را شنيده باشيد كه فلانى آدم زرنگى است.

زرنگ در اين تعبير معمولاً به افرادى گفته مى شود كه توانايى خاصى در انجام دادن برخى كارها دارند. بخشى از اين توانايى منجر به استفاده از زمان كوتاه ترى براى انجام آن كار مى شود.وقتى فردى بتواند با چنين اقداماتى خود را به ديگران نشان بدهد، به او لقب زرنگ داده مى شود. زرنگى موارد استعمال ديگرى هم دارد. به عنوان مثال ما به دانش آموزانى كه در دروس خود نمرات بالايى كسب كرده باشند لقب زرنگ مى دهيم. كاربرد و استعمال اين واژه در چنين مواردى نشان از موفقيت فردى دارد كه اين صفت را به او داده ايم. زرنگ در جايگاه درست خود به افرادى اطلاق مى شود كه كار خود را با موفقيت انجام داده و نسبت به ديگران تمايز پيدا مى كنند.

با اين حال موارد استعمال واژه زرنگ به همين ها محدود و خلاصه نمى شود.مثل بسيارى از واژه هاى ديگر، واژه زرنگ نيز در سير تاريخى خود تغييراتى پيدا كرده و در معانى ديگر نيز مورد استفاده قرار مى گيرد. اين موارد گاه به صورت آشكارى در تضاد كامل با موارد قبلى قرار مى گيرند.به عنوان مثال آن كه براى انجام كار خود راه حلى پيدا كرده كه معناى دور زدن قانون را در خود نهفته دارد، به جاى آنكه از انجام چنين كارى پرهيز كند، با عنوان اين كه فردى زرنگ است، به توجيه رفتار خويش مى پردازد.واژه زرنگ در چنين مواردى سرپوشى است براى رفتار غير قانونى و ضد اجتماعى عده اى از افراد. چنين است كه زرنگ در تعبيرى ديگر به افرادى گفته مى شود كه قدرت فراوانى براى دور زدن قانون دارند. به عنوان مثال چنين فردى براى انجام هر كار ادارى ساده، ابتدا به سراغ كسانى مى رود كه مى توانند به عنوان پارتى در انجام اين كار او را يارى دهند، او از رشوه نيز براى پيشبرد اعمال خود سود جسته در برخى ديگر از موارد به تقلب هم پناه مى برد.

دو رو بودن يكى ديگر از ويژگى هاى چنين افرادى است.چنين فردى زمانى خود را زرنگ مى داند كه اگر قرار باشد براى انجام يك كار كه نياز به رعايت صف دارد به جايى مراجعه كند، به راحتى آن صف را دور زده و به حقوق اجتماعى ديگران احترام نمى گذارد، فردى كه خود را در اين موارد زرنگ مى داند همواره اشتياق شديدى به نمايش انواع و اقسام رفتار هايى دارد كه از منظر جامعه شناسان مصداق كامل فردگرايى منفى به شمار مى آيند.

* فردگرايى منفى

آنجا كه سخن از فردگرايى منفى به ميان مى آيد، ناخودآگاه به ياد رفتار افرادى مى افتيم كه در يك جامعه زندگى كرده اما به قواعد و الگو هاى پذيرفته شده جمعى در آن جامعه پايبندى نشان نمى دهند. فردى كه از چنين رفتار هايى تبعيت مى كند، تنها و تنها به دنبال كسب منافع شخصى خود است و در نتيجه هيچ گونه تعهدى به جامعه خود نشان نمى دهد. فرد گراى منفى منافع خود را بالاتر از منافع تمامى مردم دانسته با اين توجيه كه انجام هر كارى از سوى وى نشانه اى از زرنگى است به خود پاسخ مى گويد. او اگر راننده باشد، چراغ را رد مى كند تنها و تنها به اين دليل كه من كه رد شدم و خيالم راحت شد، چنين است كه انجام چنين رفتار هايى تعبير زرنگى پيدا كرده و باعث ناراحتى فرد اجرا كننده نمى شود.

هدف مورد علاقه چنين افرادى باعث توجيه وسايل مورد استفاده مى شود. فردى كه در اين موارد خود را زرنگ مى داند، قانون و عرف جامعه را نا ديده مى گيرد. شكل گيرى چنينى تيپ شخصيتى خاصى كه رفتار هاى هنجارشكنانه خود را با عنوان زرنگى توصيف مى كند از كجا ناشى مى شود چرا برخى از افراد جامعه چنين افرادى را تحسين مى كنند چرا در برخى موارد ما براى ناميدن كسانى كه قادر به انجام چنين كارهايى نيستند از واژه بى عرضه استفاده مى كنيم .

«محمد كريم زاده » كارشناس مسائل اجتماعى با عنوان اين كه استفاده از واژه زرنگ از سوى چنين افرادى به نوعى يك ترفند است چنين مى گويد: « فردى كه با استفاده از انواع و اقسام تخلف بخواهد راه خود را در جامعه ادامه دهد نيازمند آن است كه خود را به تعبير ديگرى به افراد آن جامعه نشان دهد. طبيعى است كه او حاضر نيست نام خود را متخلف بگذارد. چنين افرادى اگر نوبت ديگران را براى انجام يك كار رعايت نكنند فكر نمى كنند كه حقوق ديگران را زير پا گذاشته اند. آنها براى توجيه نگاه منفى به خود در چنين مواردى به واژه ها و تعابير ديگر پناه مى برند. به عنوان مثال خود را زرنگ خطاب مى كنند. در جامعه نيز هميشه عده ديگرى هم پيدا مى شوند كه چنين رفتار هايى از خود بروز مى دهند. گسترش تعداد اين افراد در جامعه به نوعى باعث شكل گيرى يك تيپ خاص مى شود كه خود را زرنگ مى دانند. چنين افرادى منافع خصوصى خود را بر منافع عمومى جامعه ترجيح مى دهند و همواره در اين جهت حركت مى كنند.»

وى ادامه مى دهد: « هر گونه دفاع از چنين افرادى از سوى ما منجر به گسترش تعداد اين افراد مى شود. در حاليكه اين افراد با فردگرايى منفى خويش به منافع عمومى در حيات اجتماعى ضربه مى زنند.»

* تصوير فرد زرنگ


آن كه خود را زرنگ مى داند و مصداق اين زرنگى را در دروغ گفتن و احترام نگذاشتن به حقوق ديگران جست وجو مى كند به هيچ اصلى پايبند نيست. او قانون را تنها و تنها براى رسيدن به منافع خود دور مى زند، راه ديگران را سد مى كند، او در مسير طبيعى پيشرفت ديگران اختلال ايجاد مى كند. چه آنكه فكر مى كند تنها و تنها از اين طريق خواهد توانست به منافع شخصى خود دست پيدا كند. پاى ديگران را لگد مى كند، به ديگرى تنه مى زند، حقوق ديگرى را نا ديده مى گيرد، راه بر يكى ديگر مى بندد و آنگاه به خود برچسب زرنگى مى زند. تصوير كليشه اى اين چنين افرادى را مى توانيد در خود خواهى هاى انسان هايى جست وجو كنيد كه مغرورانه رسيدن به منافع خويش را بر چيز ديگرى ترجيح مى دهند.

تصوير اين افراد را به ياد بياوريد و اين نكته را در ذهن خود برجسته كنيد كه با گسترش دامنه اين نوع زرنگى هاى خلاف واقع چه اتفاقى در يك جامعه مى افتد چه حقوقى از سوى ما ناديده گرفته شده و خود خواهى ما به جاى آنها قرار داده مى شود.
زرنگى واژه اى مثبت است اگر كه بجا و درست در زمينه فرهنگى و اجتماعى خود به كار برده شود. چرا به شخصى كه همه كارها را درست انجام مى دهد و به حقوق ديگران ضربه نمى زند زرنگ نگوييم. آن دانش آموزى كه خوب درس مى خواند در امتحانات خود موفقيت بالايى كسب مى كند، زرنگ است. او وقتى وارد حيات اجتماعى بشود و ياد بگيرد كه چگونه بايد به قانون و حقوق شهروندى ديگران احترام بگذارد همان فرد زرنگ و با هوش و موفق باقى خواهد ماند. آنكه بر عكس در طول روز فقط و فقط به دنبال كسب منافع خود است و براى رسيدن به اين منافع حقوق همه انسان هاى اطراف خويش را نا ديده مى گيرد نه تنها زرنگ نيست كه يك متقلب است.

او با تقلبى كه در جريان زندگى انجام مى دهد كارهاى خود را پيش مى برد. آيا مى توان چنين فردى را يك مدل موفق عنوان كرد آيا ارزش اجتماعى اين فرد با شخصى كه از پس آزمون هاى دشوار و در پناه رعايت تمامى قواعد توانسته به موفقيت دست پيدا كند مى توان به يكسان در نظر گرفت .

مى توان ياد گرفت كه همراه با تأكيد بر منافع فردى خود به منافع جمعى در حيات اجتماعى نيز احترام گذاشت. چنين رفتارى نيازمند اقدامات فرهنگى مناسب است. فرد متقلب نمى تواند شخص دلخواه ما باشد . او راه خود را از ميان سنگلاخ ها باز نمى كند. او مى خواهد با يورش به سهم ديگران و استفاده از سهم آنها خود را موفق كند.در كنار او نمى توان احساس آرامش داشت. حتماً براى شما هم پيش آمده كه با ديدن چنين فردى عصبانى شده ايد. به ياد بياوريد كه در يكى از ادارات يا در جايى شبيه بانك هستيد. اگر كسى را مشاهده كرديد كه بدون احترام به افرادى كه ايستاده اند خود را به جلوى صف رساند تا زودتر از ديگران كار خود را راه بيندازد نسبت به او بى اعتنا نباشيد. چه آنكه او در صورت انجام كار بعد از خروج از آن مكان در دل خود به همه خواهد خنديد و خود را زرنگ خواهد ناميد.

او زرنگ نيست يك متقلب است كه حقوق شهروندى ديگران را ناديده گرفته است. قواعد زندگى اجتماعى را زير پا گذاشته و براى رسيدن به منافع خود قاعده و عرف اجتماعى را ناديده گرفته است. با ديدن چنين فردى بايد سريع به او تذكر دهيم. اگر رفتار او در سطحى بسيار گسترده تر انجام گيرد و به منافع افراد زيادى ضربه زده باشد او حقوق مورد نظر را در سطحى بالاتر نا ديده گرفته است. پس او نمى تواند ايده آل مناسبى براى اطلاق واژه زرنگ باشد.

اگر ما نيز تا كنون خود را از اين دسته افراد مى دانسته ايم بهتر است از استعمال اين واژه درباره خود پرهيز كنيم. من اگر حقوق ديگران را براى رسيدن به منافع شخصى خود ناديده بگيرم چگونه مى توانم فردى زرنگ باشم

   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837