جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  06/02/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > روانشناسي عمومي

نمى خواهم كار كنم؛ فرسودگى شغلى و راه هاى پيشگيرى از آن

گروه: روانشناسي عمومي
نویسنده: حميده احمديان راد

مهمانانى كه وارد اين محل مى شوند بايد از همان بدو ورود لباس هاى رسمى شان را با لباس هاى سنتى ژاپنى يا لباس هاى عجيب و غريب و كلاه گيس هاى مختلف عوض كنند.
آنها با تعويض لباس ها از شكل همديگر به خنده مى افتند و شروع مى كنند به انجام دادن دلقك بازى هايى كه بيشتر بخندند و همديگر را بخندانند. سپس شام مى خورند و دوباره لباس هاى رسمى شان را مى پوشند و با نشاط راه خانه شان را در پيش مى گيرند. اين برنامه اى است كه آنها آخر هر هفته براى خود تدارك مى بينند.

مهمانان اين محل، نوجوانانى كه مى خواهند سرگرم شوند يا افراد بيكارى كه مى خواهند وقت گذرانى كنند، نيستند بلكه آنها از مديران شركت هاى ژاپنى در كشور خودشان هستند كه براى رهايى از استرس شديد كار و گرفتار نشدن در فرسودگى شغلى به اين وسيله خود را تخليه مى كنند تا هفته جديدى را آغاز كنند وگرنه كار زياد مى تواند آنها را دچار مشكلات روانى زياد كند.

هندى ها هم روش خاص خود را براى جلوگيرى از فرسودگى شغلى دارند. به اين ترتيب كه هر صبح پيش از رفتن به محل كار به مكانى مى روند كه عده زيادى در آن جمع شده اند و همگى با اين هدف به اين مكان آمده اند كه تا مى توانند بخندند؛ چراكه هندى ها به تأثير خنده براى جلوگيرى از استرس و فرسودگى شغلى اعتقاد زيادى دارند.

اينها تنها نمونه هايى از روش هايى هستند كه مردم كشورهاى مختلف بويژه شهرنشينان براى جلوگيرى از فرسودگى شغلى به كار مى بندند. تعداد بيشمارى از روش ها و چند برابر آن كتاب هايى براى جلوگيرى از فرسودگى شغلى و عوارض جسمانى و روانى ناشى از آن در سراسر جهان به وجود آمده است تا نيروى كار بانشاط بتواند به فعاليت ادامه دهد. اما ظاهراً در كشور ما در محيط هاى كار چندان به اين موضوع اهميتى داده نمى شود.
نه خود نيروى كار راه حل مشكل خود را مى داند و تلاشى براى رهايى خود از اين وضعيت مى كند و نه مديران چندان با اين پديده و روش هاى مهار آن آشنا هستند و يا آن را جدى مى گيرند.

اين در حالى است كه فرسودگى شغلى در شهرهاى بزرگ كشور ما بويژه در شهر تهران پديده رايجى محسوب مى شود. ما با افراد زيادى مواجه مى شويم كه از بى انگيزگى، خستگى دائمى، دردهاى عضلانى، نداشتن انرژى براى كار كردن، بى علاقگى و حتى بيزارى از شغل و گير افتادن در محيط كار، احساس درماندگى و بى ثمر بودن در محيط كار صحبت مى كنند. نكته نگران كننده تر اين است كه تبعات فرسودگى شغلى هم تنها به خود اين افراد محدود نمى شود بلكه محيط كار و خانواده آنها را نيز تحت تأثير قرار مى دهد.

مديرى كه نيروى كارش دچار چنين وضعيتى شده است، بايد از اين بابت بسيار نگران شود. البته اگر خود مدير هم دچار فرسودگى شغلى نشده باشد! چراكه كسانى كه دچار فرسودگى شغلى مى شوند، تحريك پذير و پرخاشگر مى شوند، به مديرانشان بى اعتماد مى شوند و بناى ناسازگارى با آنها و ساير همكارانشان را مى گذارند، به همه بى اعتمادند و قادر نيستند كارشان را به خوبى انجام دهند.
همچنين خواسته هاى ارباب رجوع را پشت گوش مى اندازند و با آنها درست رفتار نمى كنند و حتى رفتارشان خشن است، غيبتشان از محل كار افزايش مى يابد و مدام در فكر فرار از محيط كار، ترك كار و يا فرارسيدن دوره بازنشستگى هستند و از همه بدتر اين كه احساس خود را به همكاران ديگر نيز منتقل مى كنند. اين قبيل رفتارها بهره ورى را پائين مى آورد، به وجهه بنگاه هاى اقتصادى در نزد مردم ضربه مى زند، مشتريان را فرارى مى دهد و ارباب رجوع را آزرده مى كند و در آنها نارضايتى به وجود مى آورد.

در برخى از مشاغل پرخطر اين احساس مى تواند ميزان حوادث شغلى را افزايش دهد. فرسودگى شغلى روى زندگى خانوادگى اين افراد نيز تأثير مى گذارد؛ چراكه آنها در خانه نيز عصبى، پرخاشگر و خسته هستند و رفتارشان به اختلافات خانوادگى دامن مى زند.

طاها رسولى، رواشناس مى گويد:
گاهى فرسودگى شغلى تظاهرات جسمانى هم مى يابد و فرد دچار بيمارى هايى مانند سردرد، درد معده و زخم معده، اختلال در خواب، كمردرد، مشكلات فشار خون، ناراحتى هاى قلبى و غيره مى شود. به طور كلى فرسودگى شغلى مى تواند مقاومت انسان را در مقابل بيمارى ها پائين بياورد.

افراد بانشاطى كه دچار فرسودگى شغلى مى شوند

به خاطر همين فرسودگى شغلى است كه سيمايى كه اغلب از كارمند يا كارگر در ذهن ماست، فردى خواب آلوده و پشت ميزنشين است كه مى خواهد ساعت هاى كارش را پر و حقوق آخر ماهش را دريافت كند و يا فرد عصبى و معترضى است كه منتظر بهانه است تا سرخوردگى هايش را جبران كند. اين موضوع حتى به مديران هم تسرى پيدا مى كند و بسيارى از مديران ما در برابر مشكلات و درگيرى هاى حوزه هاى تحت مديريت شان احساس درماندگى مى كنند. در حالى كه همه اين افراد از زمان شروع به كار خود به عنوان روزهايى ياد مى كنند كه پرانگيزه و با نشاط بودند و سرشان پر از ايده هاى نو و پيشنهادهاى جورواجور بود ولى به فاصله چندسال دچار دلزدگى شده اند. اگر همه انسان ها با احساس ناخوشايند درماندگى كار و زندگى كنند، هيچ پيشرفتى براى تمدن بشرى متصور نيست. بنابراين بسيارى از كشورها در پى اين هستند كه جلوى بروز چنين وضعيتى را در نيروى كارشان بگيرند.

رسولى مى گويد:
به طوركلى روحيات افراد در مقابل مشكلات محيط كار با هم متفاوت است. برخى از افراد اعتماد به نفس دارند و با قرار گرفتن در محيط كارى كه به عنوان مثال در آن تشويق يا پاداشى در كار نيست هم دچار فرسودگى نمى شوند و به شيوه خود با مشكلات كنار مى آيند يا بر مشكلات سوار مى شوند، اما برخى از اشخاص اجازه مى دهند كه مشكلات بر آنها سوار شود. اين افراد بيشتر مستعد فرسودگى شغلى هستند. براى اين كه فردى دچار فرسودگى شغلى نشود، لازم است كه مطمئن باشد از ناحيه مديرانش حمايت مى شود. تفريحات و سرگرمى هاى خارج از محل كار هم مى تواند از فرسودگى شغلى جلوگيرى كند.

مدير ناتوان، محيط كار نامساعد، مساوى است با فرسودگى شغلى

دريافت نكردن حقوق مناسب، نداشتن امنيت شغلى، ساعات كارى زياد، داشتن ارباب رجوع زياد، داشتن كارى با استرس زياد همراه با ضرب الاجل و محدوديت هاى زمانى، محيط هاى كارى نامساعد مانند محيطى كه سروصداى زيادى دارد و يا نورش نامناسب است، داشتن محيط كارى يكنواخت، متناسب نبودن شايستگى و هوش فرد با كارى كه انجام مى دهند، تشويق و تحسين نشدن از سوى مديران، نامشخص بودن توقعات از آنها، كار زياد بدون تفريح، نبود امكان ترقى از مهمترين دلايل بروز فرسودگى شغلى در نيروى كار شمرده مى شود.

امير بهرامى، كارشناس مديريت مى گويد:
فردى كه مدت زيادى كارى را انجام مى دهد كه با علايقش سازگار نيست، دچار روال زدگى و فرسودگى شغلى مى شود. آنچه كه انگيزه هاى فردى را تقويت مى كند، احساس تعلق به محل خدمت و تشويق شدن و ارزيابى از طرف مديران است. در حالى كه افراد زيادى را مى بينيم كه با وجود شايستگى در پست نامناسبى كار مى كنند و در نتيجه دچار روال زدگى شده اند و بعضى از آنها عصبى و بى انگيزه هستند. بسيارى از آنها هم دچار كرختى و تنبلى شده اند.

البته برعكس آن هم صادق است. درحالى كه اگر مديران استعداد كاركنانشان را درست شناسايى كنند و آنها را در مكان مناسبى به كار بگيرند، نيروى كارشان با چنين مشكلاتى روبه رو نمى شود. براى همين است كه بسيارى از شركت هاى بزرگ دنيا از روانشناسان استفاده مى كنند تا نيروى كارشان را در بهترين مكان ممكن براى خودش و براى شركت به كار بگمارند. چرا كه اگر كسى كارى را انجام دهد كه به آن علاقه دارد و با استعدادش نيز سازگار است، كمتر دچار فرسودگى شغلى مى شود.

به اين ترتيب نقش مديران براى جلوگيرى از فرسودگى شغلى در محيط كار اهميت حياتى دارد.
بهرامى مى گويد:
سبك مديريت در محيط كار در ايجاد فرسودگى شغلى در كاركنان تأثيرگذار است. مديرى كه نمى تواند ارتباط مناسب با كاركنانش برقرار كند يا زمينه رفاه و راحتى آنها را فراهم كند، كاركنانى فرسوده خواهد داشت. همچنين مديران مى توانند بار اضافى را از دوش كاركنان بردارند و براى آنها برنامه هاى آموزشى براى مقابله با فشارهاى روانى و فرسودگى شغلى ترتيب دهند. آنها مى توانند وظايف افراد را به درستى تعريف كنند و نيروى كار را در جاى مناسب به كار بگمارند. تشويق و ارزيابى افراد از راه هاى جلوگيرى از فرسودگى شغلى است. اما ما متأسفانه با افرادى مواجه مى شويم كه شايستگى بالايى دارند اما به كارهاى پستى مشغول شده اند و در نتيجه دچار روال زدگى شده اند، انگيزه شان را از دست داده اند و يا تنبل و كرخت شده اند چون با توجه به استعدادشان در كار و جايگاه مناسبى قرار ندارند.

فرسودگى شغلى يكى از معضلات جدى در تمام جهان از جمله ايران است. بسيارى از كشورها براى افزايش بهره ورى نيروى كارشان به پيشگيرى از فرسودگى شغلى اهميت زيادى مى دهند. كارى كه ما هم لازم است به طور جدى به آن بپردازيم.

   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837