اين روزها با شرايط نه چندان راحت زندگى در دنياما و مشكلاتى كه وجود دارد، اكثر مردم خيلى زود عصبانى مى شوند و به قول معروف از كوره در مى روند.
اينكه عصبانى شدن به خودى خود مضر است، امرى است كه همه به آن واقفند و مى دانند كه علاوه بر اينكه روابط فردى را دچار مشكل مى كند، اثرات منفى بسيار زيادى نيز بر سلامت افراد مى گذارد. همه ما گاهى اوقات عصبانى مى شويم، داد و فرياد مى كنيم، و حتى در شرايط بسيار بد ممكن است رفتارهاى بدترى نيز نشان دهيم. اما اگر اين اتفاق اغلب تكرار شود، نشان دهنده اين است كه شما بيش از حد معمول عصبى و حساس هستيد و اين موضوعى است كه شايد با ياد گرفتن مديريت خشم بتوان آن را كنترل و تعديل كرد. اينطور نيست!
متأسفانه قضاوت كردن درباره ديگران بخشى از فرهنگ و عادات همه شده است و به خصوص وقتى درباره ديگران و عصبانى شدن شان قضاوت مى كنيم، اين ويژگى را معمولاً به شخصيت، اخلاق و تربيت خانوادگى آنها ربط مى دهيم. اما اگر كمى به خودمان دقت كنيم، متوجه مى شويم كه اين رفتار يك رفتار كاملاً اكتسابى است و همانگونه كه همه ما به نوعى عصبانى شدن را يادگرفته ايم، مى توانيم عصبانى نشدن را نيز بياموزيم. مسلماً در اين راه كسانى موفق خواهند شد كه بر عليه عصبانيت شان دست به كار شوند تا سلامت فيزيكى و روانى بيشترى داشته باشند.
اين يا آن؟ اگر از ده فرد مختلف بپرسيد كه چه چيزى آنها را خيلى عصبانى مى كند، بدون شك جواب هاى كاملاً متفاوتى به شما خواهند داد. براى بعضى افراد عصبانيت بيشتر به موقعيت ها بستگى دارد: وقتى در ترافيك هستند، وقتى بايد در صف منتظر بمانند، وقتى كسى صحبت آنها را قطع مى كند و دلايل مختلف ديگر. در موارد ديگر اشتباهات و بى توجهى هاى ديگران باعث عصبانيت افراد مى شود. سميه هرگز نمى تواند دوستانى كه روز تولدش را فراموش مى كنند ببخشد.
|