معضل فرار مغزها Brian Dram چندى است كه به يكى از بحث هايى تبديل شده كه درباره آن سخن فراوان مى رود. تقريباً همه صاحب نظران از پديده فرار مغزها ابراز نگرانى كرده اند و اثرات آن را زيانبار و تاسف آور خوانده اند و از سياستگزاران و قانونگذاران دعوت كرده اند تا به اتخاذ سياست ها و اجراى برنامه هاى مختلف به جلوگيرى از ادامه اين روند بپردازند. • پيشينه تاريخى فرار مغزها با مراجعه به تاريخ مى توان دريافت كه مسئله جابه جايى و فرار مغزها و نخبگان از يك جامعه به جامعه ديگر كم وبيش در همه ادوار تاريخ وجود داشته است شايد ابتدايى ترين شكل فرار مغزها را بتوان به اين صورت تصور كرد كه در هر عصر و در هر سرزمين وقتى قومى يا حكومتى به اوج اقتدار و پيشرفت و آبادانى مى رسيد هنرمندان، نخبگان و متخصصان ساير جوامع را به خود جذب مى كرد و اين مويد يك نكته روان شناختى است كه انسان فطرتاً راحت طلب است و هر كجا گذران زندگى او با آرامش و آسايش بيشترى ميسر گردد آنجا را به عنوان محل زندگى خود انتخاب خواهد كرد در طول تاريخ همواره انسان ها و ارباب فضل، دانش و معرفت، صنايع و هنر هر جا را مناسب تر و امن تر براى زندگى خود مى ديدند به عنوان محل شغل و در نتيجه سكونت خود انتخاب مى كردند با اين تفاوت كه اين نوع نقل و انتقالات و جابه جايى با پديده فرار مغزها به اصطلاح امروزى آن كاملاً تفاوت ماهوى داشت، به گونه اى كه آن را به عنوان مهاجرت قلمداد مى كردند در حالى كه پديده فرار مغزها امروزه در همه جوامع به عنوان نه يك معضل و مشكل بلكه بحران اجتماعى و فرهنگى مطرح است چرا كه مهاجرت نخبگان در گذشته تابع عرضه و تقاضا و محدود به احتياجات و نيازهاى جامعه مقصد بوده و از اين رو همواره شكل منطقى و طبيعى به خود مى گرفت و هرگز به عنوان يك معضل اجتماعى مطرح نبود اما به تدريج و با پيشرفت حيرت آور فناورى، برخى كشورها از سوى ديگر و در نتيجه پيشرفت فناورى در رشته هاى گوناگون علوم و فراهم بودن وسايل و ابزارهاى تحقيقى و پژوهشى و نيز آماده بودن شرايط زندگى و دستمزد مناسب در اين كشور ها موجب شد كه از افراد متخصص و ماهر فرهيخته و كارآزموده از سراسر جهان به اين كشور سرازير شوند و نوعى معضل اجتماعى و عدم تعادل ساختارى از لحاظ نيروهاى انسانى در كشورها را پديد آورند. پديده فرار مغزها در عصر حاضر برخلاف گذشته كه مهاجرت نيروهاى نخبه و متخصص امرى طبيعى و منطقى مى نمود و تابع عرضه و تقاضا بود امروز در بيشتر موارد نه كشورهاى مقصد و مهاجرپذير نياز به اين همه مهاجر دارند و نه كشورهاى مبدأ از وجود همه اين نيروها بى نيازند بلكه براساس يكى از آمارهاى منتشر شده با اين كه كشورهايى مثل هند و پاكستان از نظر پزشك در مضيقه به سر مى برند پزشكان آنها كه در انگلستان هستند ۴۴ الى ۴۵ درصد جامعه پزشكى اين كشور را تشكيل مى دهند. • طيف مهاجران هرچند عنوان مهاجرت نخبگان شامل همه متخصصان علمى و ادارى مى شود ولى غالباً مهاجران كسانى هستند كه عمدتاً خواهان پيشرفت هاى اجتماعى و اقتصادى و غالباً در سه طبقه پزشكان، مهندسان و دانشمندان هستند به عنوان نمونه در يك گزارش تعداد پزشكان و مهندسان خارجى در آمريكا در سال۶۴-۱۹۶۳ به ترتيب ۲۹درصد مجموع فارغ التحصيلان پزشكى در دانشگاه هاى آمريكا و نيز ۸۵درصد مهاجران به اين كشور را تشكيل مى دادند.
|