جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  01/02/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > گزارشات

روزهاي زن در ايران
گروه: گزارشات
منبع: شرق

سه روز زن در ايران


زنان ايراني در طول سال سه روز را به خود اختصاص داده اند . قرن ها پيش كه شايد در بسياري از قسمت هاي كره خاكي كه حالا از متمدن ها محسوب مي شوند بي قانوني بيداد مي كرد ايرانيان حتي روزهايشان نيز نامي و جشني داشت . هرسال پنجم اسفند زنان ايراني از كار روزانه دست مي كشيدند و اين مردان بودند كه يك روز در سال نقش زنان را ايفا مي كردند .

ساليان سال بعد از آن كه اسلام ظهور كردو گسترش پيدا كرد باز اين ايرانيان بودند كه روزي از روزهاي سال قمري را روز زن ناميدند . ايراني ها باز هم روز زن دارند . هشتم مارس همگام با تمام جهانيان روز زن را گرامي مي دارند .





روز زن در ايران باستان


از گذشتگان دورزن را در اسفندگان پنجم اسفند برگزارمي كردند . اين روز سپندارمزد ناميده مي شود كه نگهبان زمين است ، از آنجايي كه زمين همانند زنان باروري دارد ، اين جشن براي گراميداشت زنان نيكوكار برگزار مي شود ، واژه سپندارمزد در اوستا به معني فروتني و بردباري است . در اين روزها مادران از فرزندان خود و زنان از مردان پيشكش هايي دريافت مي كنند و زنان نيكوكار، پاكدامن و پرهيزگار مورد تشويق قرار مي گيرند .

در سفره اين جشن جامي از شير و تخم مرغ كه نشانه ماه بهمن است قرار دارد . به جزآنها ميوه هاي فصل به ويژه انار و سيب ، شاخه هاي گل ، شربت و شيريني ، برگ هاي خشك آويشن با دانه هايي از سنجد و بادام در چهارگوشه سفره قرار مي دهند مواد خوشبو و كندر بر روي آتش مي گذارند و مقداركمي از هفت گونه حبوبات و دانه ها كه در جشن مهرگان براي سفارش كاشتن در آن فصل در سفره جشن مهرگان قرار داده اند مي گذارند .

اسفندگان از جمله جشنهاي ماهيانه اي است كه اطلاع دقيقي از گذشته برپايي آن مكتوب نيست . امابنابرگفته ابوريحان بيروني در ايران قديم جشني با نام مزدگيران با مردگيران در بين مردم رواج داشته است . از ويژگي هاي اين جشن كه زمان برگزاري آن 5 روز نخست ماه اسفند بوده ، استراحت كامل زنان از كارو تلاش و كوشش و فرمانبرداري كامل مردان از زنان بوده است . در اين چند روز به پاس تلاش يك ساله زنان ، مردان وظايف ايشان را بر دوش گرفته و با اين كار ، فعاليت هاي يك زن را تجربه مي كردند و در عين حال در اين روز هديه دادن به زن خانه از آداب و رسوم اصلي اين جشن به شمار رفته است .

اين جشن به نام « سپنته آرمئي تي » نگهبان زمين نام گرفته است . در كتاب هاي مربوط به آيين زرتشتيان آمده است : « سپنته آرمئي تي ، فروزه اي است با ويژگي هاي زنانه و مادرانه يعني مهرو عشق بي پايان و تواضع و فروتني كه به راستي زمين نمادي نيكو بر آن است.» طبق سالنامه زرتشتي ، روز اسفند از ماه اسفند يعني پنجمين روز از اين ماه و بنابر تقويم امروزي ، 29 بهمن ماه روز سپاسداري از جايگاه زنان و مادران است .

براساس سنت باستاني ، مردان و فرزندان زرتشتي در روزسپنته آرمئي تي كه مظهرايمان ، مهرو محبت و حامي زنان نيك است ، به همسران و مادران خود هدايايي تقديم مي كنند و برگزاري مراسم جشن و سرور در اين روز ضروري است . به اين ترتيب از محبت و مهرباني زنان سپاسگزاري مي شود . در اين روز خاص همچنين انجام كارهاي خانه به عهده مردان است و زنان با پوشيدن لباس هاي نو ، مورد تكريم قرار مي گيرند . در مراسم جشن اسفندگان در آيين زرتشت همچنين زنان پاكدامن و پرهيزگاركه به تربيت فرزندان نيك پرداخته اند و اين فرزندان به عنوان شخصي نيك شناخته شده اند ، تشويق مي شوند .

روز اسفندگان متعلق به همه ايرانيان است همان گونه كه زنان زرتشتي دور يك سفره حلقه مي زنند وبراي دوري خشم و نفرت از سرزمين شان دعا مي خوانند .




جايگاه زن در ايران باستان


زن در اوستا و سنسكرت به لقب « ريته سيه بانو » يا « اشه بانو » خوانده شده ، كه به معني دارنده فروغ راستي و پارسايي است . امروز واژه نخستين در زبان پارسي حذف شده و فقط بانو كه ، به معني فروغ و روشنايي است براي زنان به كار مي بريم . باز كلمه مادردر اوستا و سنسكرت « ماتري » است كه به معني پرورش دهنده مي باشد و خواهر را « سواسري » يعني وجود مقدس و خيرخواه مي نامد و زن شوهردار به صفت « نمانوپنتي » يا نگهبان خانه ، نامزد شده است .

زن درايران باستان ( درمتون پهلوي ) مقامي بسياروالا و ارجمند داشته است . مهريكي از ايزدان مادينه بوده كه به شكل زن مهر آن نيز وجود دارد . اما بعدها نماد مردانه پيدا كرد . زن ايراني در دوره هخامنشيان در كليه امور همچون مردان به كار و پيشه مشغول بوده است . اين را كشف سنگ نبشته هاي گلي درتخت جمشيد به اثبات مي رساند . جالب اين كه بدانيد زنان در هنگام زايمان مرخصي با حقوق داشته اند و همچنين پس از زايمان به آنان پاداش هاي گران بها نير داده مي شد . در برخي از سنگ نبشته ها شاهد آن هستيم كه مردان در خدمت زنان كار مي كنند و رياست كارها به زنان است و نيز مي بينيم كه زناني معرفي شده اند كه املاك وسيع و كارگاه هاي بزرگي داشته اند ، همچنين زنان دوره هخامنشي مي توانستند بدون هيچگونه دخالت شوهر در املاك و دارايي هاي خودهرگونه تصرفي كه مايل بودند ، بنمايند .

در ايران باستان ، مقام زن در جامعه بسياربالا بود و زن در بسياري از شئون زندگي با مرد همكاري مي كرد . بنابرنوشته كتاب نيرنگستان پهلوي، زنان مي توانستند در سرودن يسنا و برگزاري مراسم ديني حتي با مردان شركت كننده يا خود به انجام اينگونه كارها بپردازند . زنان حتي مي توانستند درا وقات معيني به پاسداري آتش مقدس پرداخته و طبق كتاب ماتيكان هزاردادستان به شغل وكالت و قضاوت مشغول شوند .

در فروردين يشت و ديگريشت ها و همچنين شاهنامه و ديگرحماسه هاي باستاني اين سرزمين ، اسامي بسياري از اين زنان نامدار و پهلوان و ميهن پرست دين دار- كه به واسطه كارهاي مفيد و نيكشان در گروه زنده و روانان جاويد ، درآمده اند - نام برده شده و برروان فرهمند آنان درود فرستاده مي شود . در ايران باستان زنان همچون مردان مي توانستند فنون نظامي را ياد بگيرند و حتي فرماندهي سپاهيان را بر عهده بگيرند ( مانند : بانوآرتميس كه فرمانده سپاهيان ايران در برابر يونانيان بود ، و گردآفريد كه مرزدار ايران بود و در برابر سهراب صف آرايي كرد ).

زيبايي تمدن ايران و فرهنگ انساني اش در اينجا بيشترآشكار مي شود كه زني ايراني داراي شخصيت حقوقي و برابر با مردان بوده و مي توانسته به شغل وكالت دادگستري بپردازد و حتي بر مسند قضاوت بنشيند و قضاوت كند . بنابه گفته كتاب هزار دستان ( هزار ماده قانون ) زنان دانشمند و باسواد به پيشه قضاوت مشغول بوده اند . اين زيبايي تمدن ديدن چهره هايي درخشان از زنان ايراني كه بر جايگاه والاي شاهنشاهي ايران تكيه زده اند نمايان تر مي شود . چهره هايي همچون « هما» ، « آذرميدخت » ، « پوراندخت» ، « دنياك » و نيز چهره هايي مشهوري كه فرماندهي سپاهيان ايراني را بر عهده داشته اند : همچون آرتميس ، كرديه ، بانوگشسب ، گردآفريد و... نيز زنان سياستمدار و دانشمندي كه به تنهايي و يا دوش به دوش مردان خود ايستادند و از اين سرزمين پاسداري كردند ، زناني چون :

آتوسا( همسركورش بزرگ )، شهربانواستر، شهربانو موزا، پروشات ، آتوسا ( همسرسياستمدارو هوشمند اردشير دوم ) ، پانه ته آ ، كتايون ، سيندخت ، فرنگيس ، فرانك ، شيرين ، منيژه ، ارنواز، شهرناز، رودابه ، تهمينه ، دوغدو ، پورچيستا ( چيستا دختركوچك آشوزرتشت ) .

   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837