جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  06/02/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > روانشناسي عمومي

اضطراب ؛ شايع ترين اختلال روانى در جهان

گروه: روانشناسي عمومي
نویسنده: مهدى صابرى روانپزشك

در مبانى روانشناختى به هر نوع ناهنجارى رفتارى و تغيير در حالات خلقى، احساسات، عواطف، درك و قواى تفكر و شناختى افراد به نحوى كه در كاركرد روزمره و عملكرد فردى و اجتماعى آنها تأثير بگذارد، اختلال روانى گفته مى شود.
هم اكنون در جهان بيش از ۳۰۰ نوع اختلال روانى شناخته شده كه ساده ترين نوع آن استرس يا همان اختلالات اضطرابى و حادترين آن اسكيزوفرنى است. درباره شيوع و علل اختلالات روانى با دكتر مهدى صابرى سرپرست بخش روانپزشكى پزشكى قانونى به گفت و گو نشستيم كه در پى مى آيد.
* بسيارى از مردم با شنيدن نام اختلال روانى حالات ديوانگى و جنون را در ذهن خود تداعى مى كنند. لطفاً درباره حيطه هاى مختلف اختلالهاى روانى توضيح دهيد.
- اختلال روانى در برخى از حيطه هاى زندگى به گونه اى خودش را نشان مى دهد كه افراد متوجه نمى شوند كه اين رفتارى كه از سوى فردى صورت مى گيرد، يك نوع اختلال روانى بوده است. مردم بعضى از رفتارهاى همديگر را به حساب اخلاق و خصوصيات رفتارى همديگر مى گذارند و بعضى ناراحتى ها را تحت عنوان عصبانيتهاى زودگذر و يا دلخوريهايى كه از همديگر به دل مى گيرند، بعد از مدتى فراموش مى كنند، ولى هنگامى كه در بطن اين رفتارها مى رويد، متوجه مى شويد كه برخاسته از مشكلات روانى است.
در واقع انسانها كشمكشهايى روانى در درون خودشان دارند كه اين كشمكشها به صورت رفتارهايى بروز مى كند كه گاهى اين رفتارها از ديد ديگران عادى به نظر مى رسد و آن را پاى بيمارى نمى گذارند و گاهى آنقدر اين كشمكشها غير عادى است كه هر فرد غير متخصصى هم متوجه مى شود كه اعمال فرد از روى عقده هاى روانى است.
* علم روانشناسى هم اكنون تا چه حد پيشرفت كرده و چه تعداد اختلال روانى در جهان شناخته شده است؟
- در واقع هم اكنون بيش از ۳۰۰ نوع اختلال روانى شناخته شده كه در چند گروه بزرگ و عمده قرار مى گيرند؛ گروه اول شامل افرادى است كه داراى قوه سنجش واقعيت نيستند و نمى توانند واقعيت را از تخيل بازشناسند كه اين افراد در گروه روانپريشى جاى مى گيرند. گروه دوم روان نژندى است كه در آن فرد به هر شكل خودآگاه است و در پى درمان و چاره بر مى آيد. گروه سوم شامل اختلالات شخصيتى است كه ناشى از ايراد و اشكال در ساختار روانى افراد است و آخرين گروه ناتوانى هاى ذهنى را در بر مى گيرد كه در نوع خفيف آن فرد در جامعه به كارهاى سبك و معمولى مشغول است و امكان دارد در برخوردهاى اول خيلى واضح نباشد، ولى در نوع هاى شديدتر آن افراد در مراكز ويژه نگهدارى مى شوند. بيشتر اختلالهاى روانى در قالب اين چند گروه عمده قرار مى گيرد، اما خوب طبقات زيرمجموعه اينها بسيار زياد است.
* هم اكنون چند درصد افراد جامعه مبتلا به اختلال روانى هستند و آيا اين رقم در مقايسه با كشورهاى ديگر رقم بالايى است؟
- با تعاريفى كه بيان شد، ما كسى كه در شب امتحان و چند روز پيش از آن دچار اضطراب مى شود و يا كسى كه در اثر مهاجرت و تغيير در محل زندگى دچار واكنشهاى روانى، اضطراب و افسردگى شده، مبتلا به نوعى اختلال روانى مى دانيم.
با اين توصيف، آمار اختلال روانى در همه جوامع بالاست و هرچه جامعه استرسش بالاتر باشد، اين آمار هم بالاتر است. بر طبق آمارهاى علمى ۲۰ تا ۲۵ درصد از افراد جامعه از يك نوع اختلال روانى رنج مى برند كه البته اين به معناى اين كه ۲۰ تا ۲۵ درصد افراد دچار روانپريشى هستند، نيست. اين رقم شامل همه اختلالات از استرس تا مشكلات شخصيتى نسبتاً پيچيده مى باشد. همه اين افراد قادرند كارهاى زندگى خود را انجام دهند، اما در كار و زندگى شان مشكلاتى وجود دارد اين مشكلات ممكن است خيلى كم يا خيلى زياد باشد، هرچه قدر مشكلاتى كه در كار و زندگى افراد ايجاد مى شود، بيشتر باشد، آن اختلال مهم تر و از نظر روانشناسى ماژور محسوب مى شود.

بنابراين اختلالات روانى يا ماژور است يا مينور كه در نوع ماژور اختلال مشكل جدى در زندگى فرد ايجاد كرده و فرد حتماً نياز به مراجعه به روانپزشك دارد، ولى اختلالات مينور بالعكس. طبيعتاً آمار مشكلات ماژور كمتر از مشكلات مينور است و هم اكنون تنها ۵ درصد افراد مبتلا به اختلالات ماژور مى باشند و ۱۵ تا ۲۰ درصد بقيه مبتلا به اختلالات مينور مى باشند.
* شايع ترين نوع اختلال روانى در كشور چيست و در بين چه گروه سنى شايع تر است؟
- شايع ترين اختلال روانى در تمام جوامع، نه فقط كشور ايران، اضطراب است. اضطراب جزو لاينفك زندگى انسان است و هر فردى در هر موقعيتى ممكن است دچار اضطراب شود، كسى كه مى خواهد در مسابقه اى شركت كند، با فرد ناشناسى ملاقات كند، در جايى استخدام شود، همه اين كارها در افراد ايجاد اضطراب مى كند، اما زمانى كه اين اضطرابها مشكلاتى را ايجاد كند و روابط را بر هم بزند، در علم روانشناسى مى گويند فرد مبتلا به بيمارى اضطرابى شده است.
كه اين نوع بيمارى در بين جوانان چون سبك زندگى آنها همراه با اضطراب و استرس بيشترى است شايع تر است. بيمارى هاى شايع ديگرى هم هست مثل افسردگى و يا افسرده خويى كه اين حالت همراه با احساس نااميدى، غم و اندوه زياد، خستگى زودرس، از دست رفتن علايق و انگيزه ها، كم شدن خواب، بى اشتهايى و ... است كه بيشتر در سنين ميانسالى شيوع دارد و در نهايت دردهاى عصبى كه نسبتاً شايع است احساس درد در ناحيه پشت، سينه، كمر و سر، كه اغلب در عكس ها و آزمايشات دليلى بر بروز آنها وجود ندارد ناشى از نوعى اختلال روانى است كه اين دردها بيشتر در سنين بالا و سالمندى و خانم هاى بالاى ۴۰ سال شايع است.
* آيا تفاوت معنادارى ميان خانم ها و آقايان در ابتلا به اختلالات روانى وجود دارد؟
- مسأله سن و جنس خيلى در بروز بيمارى هاى روانى نقش ندارد برخى از اختلالات روانى در مردها شايع تر است ولى در مجموع اختلال روانى مرد و زن نمى شناسد و طبيعتاً هر فردى كه در معرض استرس بيشترى باشد بيشتر مستعد بيمارى است. هر چند مردان آسيب پذيرى كمترى در مقابل استرس دارند ولى در عين حال در معرض استرس هاى بيشترى قرار دارند كه اين آن تأثير را خنثى مى كند.
اينكه برخى از آمارها از شيوع بيشتر اختلالات روانى در خانم ها خبر مى دهد به اين دليل است كه در برخى كلينيك ها حضور خانم ها بيشتر است و اين به آن خاطر است كه خانم ها روى خصوصيات روانى خودشان حساس ترند و بيشتر براى حل مشكلات خود به مراكز مشاوره درمانى مراجعه مى كنند. همچنين تعداد بسيارى از خانم هايى كه به روان پزشك مراجعه مى كنند در واقع از روان پزشك كمك مى خواهند كه با دادن توصيه هايى و يا تجويز دارو به آنها كمك كند تا بتوانند با زندگى شان كنار بيايند و وقتى خوب بررسى مى شود مى بينيد كه اين خانم شوهرى دارد كه دچار بيمارى روانى است ولى حاضر نيست به دكتر مراجعه كند و همسرش به پزشك مراجعه مى كند و تقاضاى دارو براى تحمل رفتارهاى شوهرش مى كند.
اين جا آماركاملاً برعكس است وخانم به عنوان بيمار روانى در آمارها در نظر گرفته مى شود. ضمن اينكه بعضى از ويژگى هاى اختلال روانى منطبق بر حالات مردانه است مانند پرخاشگرى و زورمندى كه اين حالات در مردان راحت تر پذيرفته مى شود ولى با مشاهده اين حالات در خانم ها لزوم مراجعه به روان پزشك بيشتر حس مى شود.

* بيشتر مراجعه كنندگان به مراكز درمانى چه طيف هاى سنى را شامل مى شود؟
- طبيعتاً فرق مى كند در درمانگاه هاى عمومى افرادى كه مراجعه مى كنند طيف هاى متنوعى را شامل مى شود برخى فرزند خود را مى آورند برخى از اختلالات زناشويى در اوايل زندگى شكايت دارند ولى به طور كلى بر طبق آمارهاى تجربى افراد جوان ميانسال مراجعات بيشترى به روانپزشك دارند و افراد مسن بيشتر درگير مسائل جسمى و طبى خود هستند.
* بيشترين علل بروز اختلال هاى روانى در افراد چيست؟
- اختلالات روانى معمولاً علت واحدى ندارد و نتيجه چند فاكتور و عامل است. معمولاً يك زمينه و استعداد روانى براى بروز اختلال وجود دارد كه اين زمينه و استعداد ممكن است عوامل ژنتيكى، عوامل خانوادگى، محيط خانه، بودن يا نبودن والدين تأثير محيط آموزش و يا انتخاب هاى فرد در زندگى باشد.
* در شرايط ايده آل در جهان به ازاى هر ۱۰ تا ۲۰ هزار نفر يك روانپزشك وجود دارد كه اين رقم در كشور ما يك نفر براى ۸۰ تا ۹۰ هزار نفر مى باشد به نظر شما كمبود روانشناس خود دليلى بر عدم مراجعه افراد به روانپزشك نيست؟
- در همه دنيا بيشتر افرادى كه دچار اختلال روانى هستند ابتدا به پزشكان عمومى مراجعه مى كنند و يا سعى مى كنند خودشان مشكلشان را حل كنند كه براى اين كار بيشتر به روش هاى سنتى چون فال قهوه، رمالى، سركتاب و بعد از آن به پزشكان عمومى روى مى آورند و اگر از اين چند فيلتر جواب نگرفتند به متخصص مراجعه مى كنند و درصد كمى از افراد با احساس نوعى مشكل در زندگى خود بلافاصله به روانپزشك مراجعه مى كنند.
درست است كه ميزان روانپزشكان در كشور ما در مقايسه با ساير كشورها كمتر است ولى به دليل توجه مردم به روش هاى سنتى و مراجعه به پزشكان عمومى اين كمبود خيلى واضح نيست.
* به عنوان آخرين سؤال زندگى ماشينى و مدرن امروز تا چه حد در شيوع بيشتر اختلالات روانى تأثير داشته است و آيا احتمال بروز آن را در آينده افزايش مى دهد؟
- به طور معمول هر چيز كه با طبيعت انسانى مغايرت داشته باشد اضطراب را بيشتر مى كند وقتى در يك صبح بانشاط بيدار شويد، هوا خوب باشد، استراحت كافى داشته باشيد، دغدغه هاى فراوانى براى تأمين مخارج زندگى نداشته باشيد، از يك امنيت اجتماعى برخوردار باشيد و بسيارى از دوندگى هاى بى حاصل در اثر شلوغى و ترافيك وجود نداشته باشد روحيه بهترى داريد، راحت تر زندگى مى كنيد و آرامش بيشترى داريد كه همه اينها سبب مى شودكمتر دچار استرس شويد.
در حالى كه اگر با استرس بيدار شويد، صبحانه نخوريد، سريع برويد تا به اتوبوس يا سرويس برسيد، در بين راه به ترافيك برخورد كنيد، مرتب به ساعت خود نگاه كنيد دچار اضطراب بيشترى مى شويد. بنابراين هر چه سرعت زندگى بيشتر، دوندگى بيشتر كه اين دوندگى همراه با استرس بيشتر است كه فرد را بيشتر در معرض بروز اختلال هاى روانى قرار مى دهد.

   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837