جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  07/02/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > روانشناسي عمومي

روياها از چه ساخته شده اند
گروه: روانشناسي عمومي
نویسنده: ماريان سژگدى ماژاك / زهرا عباسپورتميجانى

قبل از مطالعه مقاله زير دانستن اين نكته لازم است كه رويا ها و خواب هاي انسان در ساليان دراز مورد بحث و تفحص دانشمندان بوده و مي باشد .
روانشناساني مانند فرويد و كارل گوستاو يونگ در ارتباط با نقش رويا در رفتار آدمي بررسي هاي بسياري نموده اند. نقش رويا ديدن در انسان و ديگر پستانداران حتي با زنده ماندن آنان رابطه مستقيم دارد ( خواب عميق R.E.M ).

قدرت بهبود بخش رويا
آيا رويا مى تواند عملاً افسردگى را بهبودبخشد؟
كارترايت مى گويد: «ما مى دانيم كه ۶۰ تا ۷۰ درصد مبتلايان به افسردگى بدون نياز به درمان بهبود مى يابند.» وى از ۳۰ آزمودنى كه طلاق را تجربه كرده بودند خواست كه روياهاى خود را در طول پنج ماه يادداشت و گزارش كنند. بيماران افسرده اى كه روياهاى آنها مملو از عواطف بود، نهايتاً بدون نياز به دارو يا روان درمانى گسترده بهبود يافتند. اما كسانى كه روياهايشان بى روح و خالى از احساس بود، نتوانستند به خودى خود بهبود پيدا كنند.بسيارى از درمانگرها كه با بيمارانى كار مى كنند كه ضربه هاى عاطفى را تجربه كرده اند، دريافته اند كه اين افراد مسيرى مشابه را طى مى كنند.
در ابتدا روياها وحشت ها را بازآفرينى مى كنند. سپس در همان حالى كه فرد شروع به بهبودى مى كند، داستان ها نتيجه بهترى پيدا مى كنند. يك راه براى كمك به قربانيان اين است كه آنها را تشويق كنيم كه در ميانه يك روياى ترسناك از خواب بيدار شده و كنترل رويا را به شكل آگاهانه به دست بگيرند. اين كار مى تواند با ايجاد حس رهبرى اين حلقه را بشكند.
هارواردز برت نويسنده «ضربه و روياها» مى گويد: «اگر شما بتوانيد محتواى رويا را تغيير دهيد، در تمامى ديگر علائم پس از ضربه بهبودى را مشاهده خواهيد كرد.» كارترايت كمك به يك قربانى تجاوز را به خاطر مى آورد كه دچار كابوس هايى بود كه در آنها احساس مى كرد قادر به كنترل اوضاع نيست. آنها با هم كار كردند تا بتوانند روياهاى زن جوان را كه در آنها ناتوان بر كف يك آسانسور بدون ديوار در حال صعود بر بالاى درياچه ميشيگان دراز كشيده بود، تصحيح كنند.
كارترايت مى گويد: «من به او گفتم به خاطر داشته باش، اين ساخته توست. تو آن را ساخته اى و خودت هم مى توانى آن را متوقف كنى.» او بيمار را راهنمايى كرد تا جايى را كه رويا به تدريج شروع به ترسناك شدن مى كرد، شناسايى كرده و سعى در كنترل آن نمايد. در جلسه بعدى زن گزارش كرد كه در حين بالا رفتن آسانسور سعى در ايستادن در ميانه رويا و نظارت بر اوضاع كرده است.
در همين حال ديوارها شروع به قد كشيدن در اطراف وى كردند و وى احساس ايمنى كرد. خاطراتى كه ديرزمانى است فراموش شده اند، تصاوير شگفتى را در ذهن ما ايجاد مى نمايند: در هيچ كجا بر روى آب اسكيت مى كنيد، مادرتان سوار بر يك تاب مى آيد و مى رود، پدرتان در اتاق زايمان است و دوستى كه سال ها است مرده در پشت ميز ناهارخورى مى نشيند. در اينجا لحظات بيان نكردنى وحشت حضور دارند و در آنجا لحظات سرخوشى و آرامش.
شكسپير مى نويسد: «ما از قماش روياهايمان هستيم.» و زيگموند فرويد سيصد سال بعد به شاعرى يك وجهه كاملاً روانكاوانه مى بخشد، آنجا كه روياها را به «جاده اى شاهانه به سوى ناخودآگاه» تشبيه مى كند.
همه كس خواب مى بيند اما هنوز هيچ كس در طول تاريخ نتوانسته است به روشنى بگويد كه در ذهن رويابين چه مى گذرد. آيا همچنان كه فرويد مى گويد، روياهاى شبانه پيامى از ناخودآگاه به خودآگاه هستند و يا تنها حاصل جرقه هاى الكتريكى تصادفى در مغزند؟ امروزه پژوهشگران با كمك فناورى هاى قدرتمندى كه مغز را در حين كار كردن نشان مى دهند، دريافته اند كه هر دو مكتب فكرى حقيقت را مى گويند.
جى. آلن هابسن روانپزشك و پژوهشگر رويا از دانشگاه هاروارد مى گويد: «اين بزرگترين دستاورد تمامى دوران ها است. پيشرفت در تصويربردارى مغز به اندازه اختراع تلسكوپ توسط گاليله اهميت دارد، با اين تفاوت كه ما اين بار به جاى فضاى خارجى فضاى داخلى را رصد مى كنيم.»
• رقص ذهن و مغز ابزار جديد پژوهشگران رويا، يعنى تصويربردارى به شيوهfMRI و اسكن PET برخى مواقع براى رويت مغز در حال كار كردن نظير تصميم گيرى، احساس ترس يا لذت و كنار آمدن با شرايط عدم اطمينان كاربرد دارد. اين تلاش ها به خوبى نشان مى دهند كه روانشناسى و فيزيولوژى ارتباط تنگاتنگى با يكديگر دارند:

براى مثال در كسى كه از اختلال اضطرابى در رنج است، نورون هاى مركز ترس در مغز يعنى آميگدال، در پاسخ به تصاويرى كه برانگيزاننده اضطراب هستند، فعال مى شوند و پس از آن مركز خاطره يعنى هيپوكامپ نيز فعال مى گردد. اسكن مغز در حال خواب نيز نشان مى دهد كه همين رقص ذهن و مغز در طول ۲۴ ساعت ادامه مى يابد. روزاليند كارترايت رئيس بخش علوم رفتارى مركز طبى دانشگاه راش در شيكاگو كه بيشتر عمر ۸۳ ساله خود را به بررسى رويا اختصاص داده است، مى گويد: «روانشناسى الگوى خود را درباره ذهن به شكلى موثر خارج از رفتارهايى ساخته و پرداخته است كه در بيدارى از ما سر مى زنند. ما مى دانيم كه ذهن در زمان خواب از فعاليت باز نمى ايستد بلكه تنها صحنه را عوض مى كند.» سلول هاى مغزى همچنان فعال بوده و ذهن به كار خود ادامه مى دهد. راه حل مشكلات پيدا مى شود، اضطراب هاى عاطفى برطرف مى شوند و انديشه هاى خارج از محدوده جوانه زده و ريشه مى دوانند.
«در ميان آشپزخانه و گاراژ شكافته شد و بدين ترتيب مى شد نيمه بالايى را بدون گشودن نيمه پايينى ديد. اين تنها راه بى خطر براى انجام اين كار بود، چرا كه ما در گاراژ يك كرگدن داشتيم. اگرچه گاراژ خيلى بزرگتر بود و بخشى از يك زيرزمين را تشكيل مى داد و از زير با بقيه خانه ارتباط داشت. مادرم در حال پختن شام بود و من به حمام رفتم. برادرم استوارت در آنجا بود. كرگدن با شاخش زمين را سوراخ كرد.» روياى مادلين (روياى بالا) از چه چيزى ساخته شده است؟
به عقيده فرويد، كه او را ديده است، شاخ كرگدن مادلين نماد آلت تناسلى مردانه است و خشونت حيوان مى تواند بيانگر احساسات جنسى طبيعى اما تهديد كننده نسبت به برادرش و يا ترس نسبت به مردان به طور عموم باشد. فرويد روياها را به شكل آرزوهاى مدفون شده در اعماق مى بيند كه لباس نماد را بر تن مى كنند چرا كه اين راهى براى ارضاى تمايلات غيرقابل پذيرش براى خودآگاه است. آرزوها براى سال ها برروى هم تلنبار مى شوند تا زمانى كه دانشمندان به بررسى سيستماتيك محتواى روياها پرداخته و در نهايت درمى يابند كه چيز چندان نامتعارفى در كار نيست. ويليام دومهوف كه در دانشگاه كاليفرنيا در سانتاكروز، روانشناسى و جامعه شناسى تدريس مى كند، مى گويد: «روياها بازى مى كنند، آنها به شكل درام هستند. آنها شبيه نمايش هايى درباره ديدگاه ما نسبت به جهان و نقش خودمان در آن هستند. اما فاقد معانى خودبرتربينانه هستند.» دومهوف نظرگاه خود را بر مطالعه اى درباره موضوعات و تصاوير برگرفته از يك بانك اطلاعاتى حاوى ۱۶ هزار رويا از جمله روياى مادلين استوار كرده است كه از نقل قول هاى شفاهى گردآورى شده و در سانتاكروز نگهدارى مى شود. ممكن است كسانى كه پس از فرويد آمده اند چنين بگويند كه غول هاى نهفته در روياهاى كودكان از هشيارى روزافزون آنها نسبت به دنياى اطراف و خطرات پنهانى آن خبر مى دهند. كودكان خردسال تصاوير بسيار ساده اى را توصيف مى كنند، حال آنكه روياهاى كودكان ۹ تا ۱۰ ساله پيچيده تر هستند. غولى كه كودك را دنبال و يا به وى حمله مى كند، مى تواند نماد كسى باشد كه كودك را در ساعات بيدارى ترسانيده است. آلن سيجل استاد روانشناسى دانشگاه كاليفرنيا در بركلى و نويسنده «عقل رويا» مى گويد: «رويا نقشى حياتى در بلوغ مغز و پردازش تجارب روزانه ايفا مى كند.»
• چرند و پرند
طرفداران فيزيولوژى محض كه مثلاً در باره مغز مادلين مى گويند كه تصاوير را به صورت تصادفى نمايش مى دهد، كار خود را از كشف حركات سريع چشم در زمان خواب در سال ۱۹۵۳شروع كردند. پژوهشگران با استفاده از الكتروانسفالوگرام هاى ابتدايى دريافتند كه هر ۹۰ دقيقه يك بار چشم هاى فرد خفته به جلو و عقب نوسان كرده و امواج مغزى وى طغيان مى كنند. سپس در سال ۱۹۷۷ هابسن و رابرت مك كارلى روانشناسانى از دانشگاه هاروارد گزارش كردند كه در زمان خواب فعاليت الكتريكى در ابتدايى ترين بخش مغز يعنى پل مغز به نحو چشمگيرى افزايش يافته و با تحريك ساير قسمت هاى مغز داستان هاى پراكنده و عجيب و غريبى توليد مى كند.
اين بيشتر شبيه آن است كه در ميان لكه جوهر به دنبال معنا باشيم. ايشان نتيجه گرفتند كه روياها تلاش بيهوده مغز براى ايجاد يكپارچگى در جايى است كه هيچ چيزى وجود ندارد. بيست سال پس از آن يك نوروپسيكولوژيست جوان از دانشكده سلطنتى پزشكى لندن زمانى كه دريافت رويا فرآيندى ذهنى و در عين حال فيزيكى است، گفت كه اين تمام ماجرا نيست. مارك سولمز نشان داد كه روياها تنها واكنش هاى ساده نسبت به جرقه هايى نيستند كه در پل مغز زده مى شوند، چرا كه در بررسى هاى وى بيشتر رويابينان فعال از آسيب مغزى در همين منطقه در رنج بودند.
از سوى ديگر در كسانى كه دچار آسيب در مناطقى از مغز بودند كه با انگيزه هاى عالى تر، عواطف پرشور و تفكر انتزاعى سروكار دارد، روياهاى شبانه متوقف شده بودند. چنين به نظر مى رسيد كه روياها در واقع بيان انديشه ها و انگيزه ها باشند. به گفته سولمز، اشتباه است اگر تصور كنيم كه مى توانيم مغز را با همان مفاهيمى كه براى كبد به كار مى بريم، بررسى كنيم. ديردر برت كه در دانشگاه هاروارد روانشناسى تدريس مى كند و سردبير مجله «رويا» نيز هست، مى گويد: «از ديدگاه من، رويا صرفاً انديشيدن در يك وضعيت بيوشيميايى متفاوت است. كلاف ها مى توانند به همان اندازه انديشه هاى ذهن بيدار سردرگم و پيچيده و به همان اندازه مبهم باشند. اين انديشه ها به شكل چشمگيرى تصويرى بوده و نقش زبان و منطق در اين ميان كمرنگ تر است.»

در واقع، تاريخ پر است از الهام هايى از اين دست كه در زمان خواب شكوفا شده و نهايتاً به ابداع و اختراع و خلق شاهكار و يا اقدامات نظامى انجاميده اند. اينكه چه چيزى روى مى دهد كه خلاقيت را الهام مى بخشد، امرى نامعلوم است، اما فناورى جديد نشانه هايى در اختيار نهاده است.
• هوشمند و ديوانه
اسكن مغز كه از افراد در مرحله REM خواب گرفته شده است، نشان مى دهد كه حتى اگر بخش هاى خاصى از مغز روشن باشند - بخش عاطفى مغز و بخشى كه ورودى هاى ديدارى را پردازش مى كند، تا حد زيادى بيدار است- يك منطقه حياتى كاملاً به خواب مى رود، يعنى قشر مخ در منطقه جلوى پيشانى كه دقت و سازماندهى را به عهده دارد. رابرت استيك گولد دانشيار روانشناسى دانشگاه هاروارد مى گويد: «اين مى تواند حالت درهم ريخته و عجيب و غريب روياها را سبب شود، همان شيوه ديوانه وارى كه در آن مغز روش متداولى كه با آن چيزها را در كنار يكديگر مى چيند، ناديده مى گيرد. اين همان وضعيتى است كه در آن خلاقيت افزايش مى يابد.
خلاقيت چيزى نيست به جز كنار هم نهادن خاطرات به گونه اى كه قبلاً هرگز نبوده است.» كنار هم چيدن خاطرات همچنين يك بخش مهم يادگيرى است. مردم اطلاعات جديد را با يكديگر تلفيق مى كنند. اين مثل آن است كه با دانش موجود بياموزيم كه چگونه بند كفش ها را ببنديم و يا لغات فرانسوى را با هم تركيب كنيم. آيا رويا ديدن به انسان كمك مى كند كه بياموزد؟ هيچ كس نمى داند. اما به نظر مى رسد كه خواب به نوعى يادگيرى را تقويت مى كند. بررسى هاى انجام شده توسط پژوهشگران نشان مى دهد افرادى كه مبحث جديدى به ايشان آموزش داده مى شود، آن را پس از يك خواب شبانه بهتر اجرا مى كنند. مطالعه اى كه در مورد سرعت حل مسئله توسط فرد در مراحل مختلف خواب انجام شده است، تئورى استيك گولد را درباره اينكه ذهن فرد خوابيده مى تواند بسيار چالاك و مبتكر باشد، تاييد مى كند.
در اين بررسى از شركت كنندگان خواسته شد كه پازل هاى لغات درهم ريخته را پس از بيدارى در دو مرحله REM و مرحله كمتر فعال غير REM در كنار هم قرار دهند. نشان داده شد كه پس از مرحله REM خواب، كه به گفته پژوهشگران استدلال و خردورزى سيال را هدايت مى كند، كارايى آزمودنى ها ۳۲ درصد افزايش مى يابد. به نظر مى رسد كه در مرحله غير REM خود محتاط تر فعال مى گردد.
اسكن PETبه عمل آمده در افرادى كه در مرحله غير REM هستند، كاهش انرژى مغز را در مقايسه با مرحله REM و افزايش فعاليت را در لب هاى خوابيده نشان مى دهد. آيا اين امر بر محتواى روياها تاثير مى گذارد؟ پژوهشگران دانشكده پزشكى دانشگاه هاى هاروارد و بوستون بدين پرسش پاسخ مثبت مى دهند. از آنجايى كه به لحاظ تئوريك فرد بايد در زمان خاموشى قشر مخ جلوى پيشانى بيشتر غيرقابل كنترل باشد اين تيم، شركت كنندگان را براى دو هفته تحت نظر قرار داد تا ببيند كه آيا خواب REM آنها تهاجمى تر از خواب غير REM است يا خير. در واقع روياهاى REM بيشتر حاوى تعامل هاى اجتماعى بوده و تهاجمى تر بودند.
پرسش دائمى و آزارنده اين است: آنچه روياها مى گويند تا چه اندازه ارزشمند است؟ به رغم تمامى كوشش ها براى اندازه گيرى و ارزيابى هنوز كسى نتوانسته است به اين سئوال پاسخ دهد. اما پس از آنكه فرويد اين تئورى را ارائه كرد كه رويا نشانه تمايلات عميق و نهفته است، براى بيش از يك قرن روياها نقش مهمى در روان درمانى داشته اند.
گلن گابارد استاد روانپزشكى و روانكاوى كالج پزشكى بيلور مى گويد: «رويا زمينه اى است كه در آن بسيارى از مكانيسم هاى دفاعى فرد از كار مى افتند تا آن چيزهايى كه در حالت بيدارى امكان بروز ندارند، پديدار شوند.» گاه روياها مى توانند يك ابزار تشخيصى مفيد و راهى براى اندازه گيرى درجه حرارت عاطفى فرد باشند. براى مثال روياهاى افرادى كه دچار افسردگى هستند، براى تشخيص فقدان تحرك ايشان سودمند است. آيا يك دليل فيزيولوژيك براى اين امر وجود دارد؟
اريك نوفزينگر، رئيس برنامه پژوهشى تصويربردارى عصبى در زمان خواب كه در دانشكده پزشكى پيتسبورگ اجرا مى شود،اسكن PET بيماران مبتلا به افسردگى را بررسى كرده و دريافته است كه تفاوت بين وضعيت خواب و بيدارى ايشان بسيار كمتر از حالت نرمال است. از يك سو وى مى گويد: «ما غافلگير و شگفت زده شده بوديم. اين نكته جالب توجه بود كه مغز عاطفى افراد سالم تا چه اندازه مى تواند در زمان خواب فعال باشد. برعكس در افراد افسرده قشر مخ در منطقه جلوى پيشانى كه در حالت طبيعى در زمان خواب غيرفعال است، در تمام اين مدت كار مى كرد.
بدون اينكه هرگز بخواهيم قدرت آرامش بخش رويا را انكار كنيم، مغز در زمان بيدارى به لحاظ فيزيكى تحت فشار است و خواب اين را نشان مى دهد.» رويا: يك پنجره؟ يك شاهراه؟ راهى براى مغز تا بدين وسيله امروز را با فردا پيوند دهد؟ پاسخ هاى مشخصى وجود ندارند اما تجربه رويا به اندازه تپش قلب و اثر انگشت منحصر به فرد بوده و غنى از الهام براى دانشمندان و شاعران است.

   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837