قبل از مطالعه مقاله زير دانستن اين نكته لازم است كه رويا ها و خواب هاي انسان در ساليان دراز مورد بحث و تفحص دانشمندان بوده و مي باشد . روانشناساني مانند فرويد و كارل گوستاو يونگ در ارتباط با نقش رويا در رفتار آدمي بررسي هاي بسياري نموده اند. نقش رويا ديدن در انسان و ديگر پستانداران حتي با زنده ماندن آنان رابطه مستقيم دارد ( خواب عميق R.E.M ). قدرت بهبود بخش رويا آيا رويا مى تواند عملاً افسردگى را بهبودبخشد؟ كارترايت مى گويد: «ما مى دانيم كه ۶۰ تا ۷۰ درصد مبتلايان به افسردگى بدون نياز به درمان بهبود مى يابند.» وى از ۳۰ آزمودنى كه طلاق را تجربه كرده بودند خواست كه روياهاى خود را در طول پنج ماه يادداشت و گزارش كنند. بيماران افسرده اى كه روياهاى آنها مملو از عواطف بود، نهايتاً بدون نياز به دارو يا روان درمانى گسترده بهبود يافتند. اما كسانى كه روياهايشان بى روح و خالى از احساس بود، نتوانستند به خودى خود بهبود پيدا كنند.بسيارى از درمانگرها كه با بيمارانى كار مى كنند كه ضربه هاى عاطفى را تجربه كرده اند، دريافته اند كه اين افراد مسيرى مشابه را طى مى كنند. در ابتدا روياها وحشت ها را بازآفرينى مى كنند. سپس در همان حالى كه فرد شروع به بهبودى مى كند، داستان ها نتيجه بهترى پيدا مى كنند. يك راه براى كمك به قربانيان اين است كه آنها را تشويق كنيم كه در ميانه يك روياى ترسناك از خواب بيدار شده و كنترل رويا را به شكل آگاهانه به دست بگيرند. اين كار مى تواند با ايجاد حس رهبرى اين حلقه را بشكند. هارواردز برت نويسنده «ضربه و روياها» مى گويد: «اگر شما بتوانيد محتواى رويا را تغيير دهيد، در تمامى ديگر علائم پس از ضربه بهبودى را مشاهده خواهيد كرد.» كارترايت كمك به يك قربانى تجاوز را به خاطر مى آورد كه دچار كابوس هايى بود كه در آنها احساس مى كرد قادر به كنترل اوضاع نيست. آنها با هم كار كردند تا بتوانند روياهاى زن جوان را كه در آنها ناتوان بر كف يك آسانسور بدون ديوار در حال صعود بر بالاى درياچه ميشيگان دراز كشيده بود، تصحيح كنند. كارترايت مى گويد: «من به او گفتم به خاطر داشته باش، اين ساخته توست. تو آن را ساخته اى و خودت هم مى توانى آن را متوقف كنى.» او بيمار را راهنمايى كرد تا جايى را كه رويا به تدريج شروع به ترسناك شدن مى كرد، شناسايى كرده و سعى در كنترل آن نمايد. در جلسه بعدى زن گزارش كرد كه در حين بالا رفتن آسانسور سعى در ايستادن در ميانه رويا و نظارت بر اوضاع كرده است. در همين حال ديوارها شروع به قد كشيدن در اطراف وى كردند و وى احساس ايمنى كرد. خاطراتى كه ديرزمانى است فراموش شده اند، تصاوير شگفتى را در ذهن ما ايجاد مى نمايند: در هيچ كجا بر روى آب اسكيت مى كنيد، مادرتان سوار بر يك تاب مى آيد و مى رود، پدرتان در اتاق زايمان است و دوستى كه سال ها است مرده در پشت ميز ناهارخورى مى نشيند. در اينجا لحظات بيان نكردنى وحشت حضور دارند و در آنجا لحظات سرخوشى و آرامش. شكسپير مى نويسد: «ما از قماش روياهايمان هستيم.» و زيگموند فرويد سيصد سال بعد به شاعرى يك وجهه كاملاً روانكاوانه مى بخشد، آنجا كه روياها را به «جاده اى شاهانه به سوى ناخودآگاه» تشبيه مى كند. همه كس خواب مى بيند اما هنوز هيچ كس در طول تاريخ نتوانسته است به روشنى بگويد كه در ذهن رويابين چه مى گذرد. آيا همچنان كه فرويد مى گويد، روياهاى شبانه پيامى از ناخودآگاه به خودآگاه هستند و يا تنها حاصل جرقه هاى الكتريكى تصادفى در مغزند؟ امروزه پژوهشگران با كمك فناورى هاى قدرتمندى كه مغز را در حين كار كردن نشان مى دهند، دريافته اند كه هر دو مكتب فكرى حقيقت را مى گويند. جى. آلن هابسن روانپزشك و پژوهشگر رويا از دانشگاه هاروارد مى گويد: «اين بزرگترين دستاورد تمامى دوران ها است. پيشرفت در تصويربردارى مغز به اندازه اختراع تلسكوپ توسط گاليله اهميت دارد، با اين تفاوت كه ما اين بار به جاى فضاى خارجى فضاى داخلى را رصد مى كنيم.» • رقص ذهن و مغز ابزار جديد پژوهشگران رويا، يعنى تصويربردارى به شيوهfMRI و اسكن PET برخى مواقع براى رويت مغز در حال كار كردن نظير تصميم گيرى، احساس ترس يا لذت و كنار آمدن با شرايط عدم اطمينان كاربرد دارد. اين تلاش ها به خوبى نشان مى دهند كه روانشناسى و فيزيولوژى ارتباط تنگاتنگى با يكديگر دارند:
|