كليات خمس
منطقيان مفهوم كلي را به اختصار «كلي» مي نامند و كليات را به پنج قسمت تقسيم كرده اند.
1- نوع: (Espece) آن كلي ذاتي است كه افراد متحدالحقيقه را شامل شود. يعني افرادي كه ذاتيات آنها يكي است مانند انسان، اسب و غيره كه انسان شامل سقراط و ارسطو و حسن و حسين مي شود. گرچه عرض هاي اين افراد مختلف است اما ذات هاي آنان يكي است يعني ممكن است رنگ و مو و سن و لاغري و چاقي آنان با هم برابر نباشند اما در (جسم داشتن نامي و ناطق و حيوان بودن) با هم تفاوتي ندارند.
2- جنس (Genus) آن كلي ذاتي است كه بر افراد مختلف الحقيقه حمل مي شود. مانند حيوان كه بر انسان و اسب و ماهي و... حمل مي شود.
3- فصل (Difference): كلي ذاتي است كه موجب امتياز يك نوع از انواع مشارك شود مانند ناطق كه فصل انسان است و او را از حيوان هاي ديگر ممتاز مي سازد. در تعريف هر چيز نخست بايد جنس قريب آن، سپس فصل آن ذكر شود. مثلاً در تعريف دايره بايد گفت: شكلي است محدود به يك خط منحني كه جميع نقاطش از مركز به يك فاصله باشد.
4- عرض خاص و عرض عام Accidents: عرض خاص كلي عرضي است كه اختصاص به افراد يك نوع داشته باشد. مانند خندان و گريان كه مختص انسان است و عارض اسب و استر نمي شود.
عرض عام آن كلي عرضي است كه اختصاص به افراد يك نوع نداشته و عارض انواع گوناگون مي شود. مانند سفيدي و سياهي كه عارض حيوان، لباس، كاغذ و ديوار و جز آن مي شود.
مفهوم و مصداق
منطقيان تصور را به دو نظر مورد ملاحظه قرار مي دهند يكي از لحاظ مفهوم Comprehension و ديگر از لحاظ مصداق Extension.
مفهوم عبارتست از مجموع صفت هاي مشتركي است كه معني كلي از آنها تشكيل شده است. مانند «جسم نامي و حساس و ناطق» كه بر روي هم مفهوم انسان را به وجود مي آورند.
مصداق به همه افرادي گفته مي شود كه مي توانند تحت عنوان آن كلي قرار گيرند. مثلاً تمام افراد بشر، حسن و حسين، ايراني و پاكستاني همه مصداق هاي انسان هستند.
حكم و تصديق Judgment and Assertion
|