مدت ها است كه دانشمندان و محققان بر روى هوش انسان ها كار مى كنند. دستاورد جديد آنها هوش عاطفى نام دارد. اين هوش عاطفى در اصل هوش عقلانى را راه اندازى كرده و هدايت مى كند. هوش عاطفى مجموعه اى از مهارت هايى است كه انسان به دست مى آورد و در اين زمينه فرد بايد قادر به شناخت و پيش بينى احساس خود در موقعيت ها و وضعيت هاى مختلف باشد. اين در حالى است كه بسيارى از افراد از احساسات خود آگاهى نداشته و يا اينكه ريشه اين نوع احساسات را به درستى درك نمى كنند. مثلاً به همين دليل و بدون هيچ مسئله خاصى ممكن است از فردى به شدت بدتان بيايد و يا برعكس. اينها نمونه اى از عملكرد هوش عاطفى است. جالب اينكه افرادى كه هوش عاطفى بالايى دارند از قدرت مراقبت از احساسات خوبى برخوردار هستند. يكى از روش هاى مراقبت از اين احساسات، تجزيه و تحليل نتيجه عمل به اين احساسات و دچار شدن به آنها است. به طورى كه فرد عواقب اجتماعى اين گونه رخداد ها را در ذهن خود مجسم مى كند و براساس عواقب آن از احساسات خود چشم پوشى كرده و يا به آن عمل مى كند. افرادى كه هوش عاطفى بالايى دارند، معمولاً افراد موفقى هستند حتى اگر هوش عقلانى متوسطى داشته باشند. يكى ديگر از مشخصه هاى افرادى كه هوش عاطفى بالايى دارند اين است كه قادرند شرايط زندگى و رخداد هاى گوناگون را از نگاه ديگران مشاهده كنند، همچنين اينگونه افراد كمتر دچار افراط و تفريط مى شوند و توقع شان از ديگران در حد معقول و منطقى است. به طور مثال افرادى هستند كه از مدارج علمى خيلى بالايى برخوردار نيستند، ولى در عين حال طرح هاى بزرگ را رهبرى مى كنند و جماعتى را به هدف مورد نظرشان مى رسانند. اين موضوع به هوش عاطفى مربوط مى شود و در اصل هوش عاطفى بر هوش عقلانى مقدم است و بايد به پرورش آن اقدام كرد، هرچند كه انسان هاى بزرگ از هر دو هوش برخوردار هستند. آيا تا به حال به هوش عاطفى خود توجه كرده ايد؟ تفكر عاقلانه - عمل منطقي - رفتار موثر در محيط
|