نوروز همچون مسافرى است عزيز و پررمز و راز، كه همه ساله در زيباترين و اعجاب انگيزترين فصل سال براى تدارك سور و سات يك جشن باشكوه، به يمن تولد دگرباره طبيعت و تبلور حيات، آهسته آهسته وارد شهر و خانه ها مى شود! و همه چشم انتظار آمدنش، به پيشواز مى روند: خانه تكانى مى كنند، نو وزيبايى را جايگزين كهنه گى و پلشتى مى كنند. تاريكى را پس زده، آتش مى افروزند و شادى برپا مى كنند، لباس پاكيزه و نو بر تن كرده و به پاس آمدنش هديه به يكديگر پيشكش مى كنند، و حتى مردگان را نيز در اين شادى بى نصيب نمى گذارند، خوانى از عصاره سلامتى، بركت، معنويت، روشنايى، حيات و پاكى مى گسترانند و آن را به نام عدد اهورايى و مقدسى چون هفت، متبرك مى كنند و با حضور در كنار آن، در نخستين لحظات حلول سال نو، هر چه نيكى و خوبى است را براى خود و خانواده شان رقم مى زنند. شايد به جرأت بتوان گفت كه در بين سلسله آيين هاى نوروزى، «هفت سين» رازآلود ترين و فلسفى ترين سنتى است كه در پس هر «سين»اش، بس رازها و معرفت ها نهفته است. ولى به نظر مى رسد آن را نيز بى توجه به فلسفه وجودش، به مانند بسيارى از رسوم كهن، با اطمينان به اعمال و اقوام آبا و اجدادمان، و فقط با اين توجيه كه حضور «هفت سين»، خوش يمن و نبودش بدشگون است، اجرايش مى كنيم. «هفت سين» بخش لاينفك نوروز است كه با يكديگر پيوند ناگسستنى دارند. همه به نوعى هفت سين را مى ستايند و نسبت به آن ارادت مى ورزند، از مدتها قبل در تب و تاب تدارك وسايل سفره «هفت سين» مى افتند، سبزه مى نشانند، ماهى قرمز به تنگ كرده و تهيه سمنو و سنجد و سيب و سكه و چندين سين ديگر را جزو واجبات امور قرار مى دهند و آنها را ساعتى قبل از شروع سال جديد در سفره اى كه آيينه و كتاب مقدس و شمع فروزان، صدرنشين آن هستند، با وسواسى خاص، مى چينند و حول آن را خوش يمن ترين مكان براى شروع سال جديد مى دانند. و اعجاب انگيز اينكه تأثير مادى و معنوى آيين هاى نوروزى بر شؤونات مختلف زندگى ايرانيان تا حدى است كه توانسته در لابه لاى هياهوى سرسام آور زندگى شهرنشينى و ماشينى امروزى كه در آن، هر آنچه متعلق به گذشته است محكوم به فراموشى است. دوام آورده و ايفاكننده كاركردى بس مهم در گردآوردن افراد خانواده به دور هم و ايجاد صلح و دوستى و گرمى روابط آنها باشد. نوروز تمام اعضاى خانواده را از دور و نزديك به خانه فراخوانده و بر سر سفره «هفت سين» مى نشاند و «هفت اصل خردورزى، سلامت، خوش خلقى، صبر و مقاومت، قناعت و احترام به حقوق ديگران، پذيرش ناملايمات و شادابى در زندگى روزمره را در هنگام حلول سال نو در جان و دلمان جارى مى سازد.»(۱) اما رمز اين همه شكوه و زيبايى چيست؟ «هفت سين» و آنچه متعلق به آن است مانند تمامى مراسم و آيين هاى باستانى مان در هاله اى از افسانه و اسطوره قرار دارد كه مى توان برايش اسطوره ها، نظرات و رازهاى بسيار و متنوعى يافت كه هر كدام به نوبه خود در خور توجه هستند. ولى با يك ديد اجمالى در خصوص تفسير و دريافت معانى «هفت سين»، دو پرسش به ذهن مى رسد: يكى اينكه از بين ميلياردها اعداد، چرا عدد هفت؟ و ديگر اينكه چرا سين؟ بايد گفت تاريخ دقيق ورود «هفت سين» به مراسم نوروزى دقيقاً مشخص نيست اما در متأثر بودن اين آيين از جايگاه ويژه عدد هفت در فرهنگ ايران زمين، هيچ شكى نيست. «يكى از قديمى ترين اسنادى كه نشانگر نماد هفت سين است مطلبى است كه ابوريحان بيرونى در آثار الباقيه ذكر كرده است؛ بدين توضيح كه «چون جمشيد بر اهريمن كه راه خير و بركت و باران سبز شدن گياه را گرفته بود، پيروز شد و دوباره باران باريدن گرفت و گياهان سبز شدند، مردم گفتند روز نو (يعنى روز نوين و دوره اى تازه) آمده است. پس هر كسى ظرفى جو كاشت و مردم در روز نوروز در هفت طرح، هفت نوع غله كاشتند و سبز كردند.»(۲) همواره در تمامى فرهنگ ها و مذاهب، برخى از اعداد در حوزه باورها و اعتقادات مردم، علاوه بر ارزش كمى، داراى ويژگى هاى كيفى نيز هستند؛ تا آنجا كه ايدئولوژى و جهان بينى معتقدان به آنها را شكل مى دهد. اعدادى چون چهل، هفت، سه، سيزده كه هر كدام با داشتن خصلت هايى همچون مقدس، خوش يمن، بديمن، نحس و ... رفتار، اعتقادات و عملكرد مردم را تحت تأثير قرار داده و زمينه ساز آيين ها و مراسم بسيارى مى گردد و نوعى در هم تنيدگى بين اين آيين ها و اعداد به وجود مى آيد. چنانكه فيثاغورث و پيروانش نيز متذكر شده اند: «تمام جهان هستى براساس اعداد ساخته و پرداخته شده اند» (وجدانى، ،۱۳۸۰ ص ۱۱۶) كه در ميان اين اعداد خاص، هفت از نظر وسعت و اهميت، جايگاه خاصى را در بين اكثر مليت ها و پيروان اديان گوناگون به خود اختصاص داده و عددى است مقدس و برگزيده. به طورى كه از ديرباز مورد توجه اقوام مختلف جهان بوده (۳) اغلب در امور ايزدى و نيك و گاه در امور اهريمنى و شر به كار مى رفته است. وجود عواملى مانند تعداد سياره هاى مكشوف جهان باستان و همچنين رنگ هاى اصلى، هفته، اعتقاد به هفت طبقه بودن زمين و آسمان، تمام شدن آفرينش هستى در روز هفتم و ... مؤيد رجحان و جنبه ماوراء طبيعى اين عدد گرديده است و اين امر در ايران نيز به طور برجسته اى نمايان است و در طول تاريخ ايران (چه پيش از اسلام و چه پس از آن) در اعتقادات، باورداشت ها، مراسم و آيين ها، ادبيات و حتى لغت و تعبيرات عاميانه مردم و ... همواره شاهد حضور و نقش اين عدد خاص هستيم. طالع بينى آريايى، در معرفى اين عدد چنين آورده كه: «عدد ،۷ نماد و جوهره از خودگذشتگى، اخلاق مدارى، اشراق و شفقت، پاكى، روشنايى، ذات منزه آفريدگار، نيروى آفرينش و جهان هستى و معنويت است. عدد سحر آميز هفت، همگام با تحركات هستى است و خرد را پيروز مى كند و هر كسى طالعش را تحت تأثير عدد هفت بداند آن را خوش يمن مى داند...» تعريفى كه انعكاس نظر و ديدگاه اقوام آريايى در خصوص جايگاه و ويژگى مثبت و خارق العاده عدد هفت است. و صادق هدايت نيز متوجه متفاوت بودن اين عدد شده و در كتاب «نيرنگستان» مى نويسد: «عدد هفت داراى خاصيت و اعتبار مخصوصى است و در همه افسانه ها و قصه هاى قديمى به آن برمى خوريم. در قصه ها، هفت كفش آهنى و هفت عصاى آهنى، هفت آسمان، هفت روز هفته، هفت گنبد بهرام، هفت خوان رستم، هفت سين، هفت دختران، هفت اختران، هفت كشور و غيره.» و اما در اعتقاد زرتشتيان كه قبل از اسلام، دين رسمى مردم ايران بوده و تأثير و جايگاه خاصى در اعتقادات، باورها و آداب و رسوم مردم ايران دارد، وجود هفت امشاسپند و هفت عامل شر (سر ديوان) (۴) و داشتن هفت آتشكده مقدس (۵) و تقدس هفت ستاره و هفت آسمان و ... بازگوكننده تقدس و ارزش عدد هفت در آن و مبنا و مدار بسيارى از اعمال وآيين هاى مذهبى و ملى شان نظير سفره هفت سين است.
|