جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  10/01/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > مكاتب فلسفي

فلاسفه «آ»
گروه: مكاتب فلسفي

آبلار
پطر آبلار P.Abelard به سال 1079 ميلادي در پاله به دنيا آمد.
داستان علاقه او به هلوئيز و محروم شدن او از عضو تناسلي در اثر تن ندادنش به ازدواج با هلوئيز كه از او به طريقي نامشروع داراي فرزندي بود. اين فيلسوف را بيش از پيش مشهور كرد. عده اي عقيده دارند كه دشمني خانواده هلوئيز به آبلار فتنه اولياء كليساست. آبلار روح جهاني افلاطون را با روح القدس مقايسه نموده و تناقض گوئي هاي كتاب مقدس را درباره موضوعات مختلف آشكار كرد و در نتيجه مورد تكفير كليسا قرار گرفت و كتاب هايش طعمه آتش گرديد. با اين عمل هم اكتفا نكردند و از او خواستند كه گفته هايش را تكذيب كند. پايان عمر آبلار در سرگرداني و بدبختي طي شد و دو سال آخر عمر خود را در خانقاه گذراند. آبلارد در سال 1142 در پاريس درگذشت.

آرسزيلاس :
آرسزيلاس Arcesilas به سال 315 قبل از ميلاد مسيح متولد شد. رياضيات را نزد اوتوكيلوس ماسلف اقليدس در سارد واقع در آسياي صغير تحصيل كرد. از سال 270 تا 240 قبل از ميلاد آرسزيلاس آكادمي افلاطون را در آتن اداره كرد و درخشندگي اوليه اش را بدان باز گردانيد.
در خلال اين مدت عقيده و مرام آكادمي به شكاكيتي نظير شكاكيت "پيرون" و "تيمون" گرايش يافت. هرچند كه جلال آنها توسعه يافت و كمتر صورت تهاجمي به خود گرفت.
از آرسزيلا جز چند پند و اندرز چيزي باقي نمانده. او در حدود سال 240 قبل از ميلاد درگذشت.

آكيناس :
آكيناس Aguinas به سال 1225 در نزديكي ناپل به دنيا آمد. او برخلاف ميل پدرش كه از فئودالهاي بزرگ ايتاليا بود به جرگه كليسا كشانده شد. جواني گوشه گير بود. به طوري كه رفقايش او را "گاو گنگ" مي خواندند. مدتي نزد آلبرت به تحصيل فلسفه پرداخت و پس از چند سال درجه اجتهاد گرفت و جزو ناطقان زبردست درآمد و در كلن پاريس روم و ناپل شروع به تدريس فلسفه و الهيات كرد. آكيناس كتاب هاي متعدد نوشت و براي نخستين بار فلسفه مسيحي را خلاصه كرد و سيستم كامل فلسفه ارسو را به طرق مسيحي تفسير كرد. او در سال 1274 درگذشت.

آلبرت بزرگ :
كنت فون بولشتت آلبرتس ماگنس معروف به آلبرت بزرگ Albert The Great به سال 1193 در "ورتمبرگ" به دنيا آمد. طب ، رياضيات ، الهيات و تاريخ را در دانشگاه هاي "پادوا" و "بولونيا" تمام كرد و سپس وارد جرگه كشيشان دومنيكان گرديد. سپس در پاريس و كلن به تدريس فلسفه پرداخت.
او از فلسفه هاي زكرياي رازي ، ابن رشد و ابن سينا آگاهي داشت. او عقيده به حقيقت مضاعف داشت و مي گفت ايمان را بايد از حقايق فلسفي جدا كرد. آلبرت در سال 1280 درگذشت.

آنتيستن :
آنتيستن Antisthenes در حدود سال 444 قبل از ميلاد متولد شد و گويا مادرش يك برده از اهالي "فريي" بوده است. ابتدا در مكتب سوفسطائيان علم بحث آموخت ليكن بعدها از شاگردان سقراط گرديد و براي حاضر شدن در جلسات درس او راه زيادي را مي پيموده است.
آنتيستن در فلسفه معتقد به تقواست و آن را تنها راه رستگاري انسان ها مي داند. شهوت را نابودكننده انسان و اراده براي تسلط بر اميال وجودي را براي همه لازم مي داند. مرگ او ظاهرا بعد از سال 371 قبل از ميلاد اتفاق افتاده است.

آناكزاگوراس Anaxagoras
(درحدود 500 ـ 428 ق.م) فيلسوف يوناني نخستين معلم فرانسه در آتن بود و او بود كه خواست به مردم بفهماند خورشيد و ماه و ستارگان آنطور كه آنان تصور مي‌كنند موجودهاي الهي نيستند به نظر او ماده از روح جداست و تمام اشياء مخلوطي از ذرات ساير چيزها هستند به غير از روح كه از همه اشياء پاك‌تر و لطيف‌تر است و با هيچ چيز مخلوط نيست.

آنسلم Anselm :
آنسلم را كه اگوستين دوم خوانده‌اند در پي‌ير مون چشم به گيتي گشود. او يكي از متفكرين والاي قرون وسطي در اروپاست. عميق‌ترين افكارش در باب وجود خداست. همانند غزالي عمر خود را وقف خدمت به دستگاه روحاني كرد و عرفان را با مذهب آميخت. در نزد كاتوليك‌ها از اولياي دين است و لقب پاك به او داده‌اند. دو كتاب از سه اثر بزرگش راجع به وجود و اثبات خداست.

آنكسيمانوس Anaximenes
(درحدود 588 ـ 525ق.م) فيلسوف ماترياليست يوناني مي‌پنداشت كه هستي جهان از هوا كسب جان كرده است و نفس مي‌زند در نظر او زمين شبيه يك ميزگرد تر و تميزي است كه هوا اطرافش را فرا گرفته و آن را پا برجا نگاه داشته است. او از فلاسفه مكتب ملطي است.

آنكسيمندر Anaximander
(درحدود 610 ـ 546 ق.م) فيلسوف ماترياليست يوناني و شاگرد طالس معتقد بر اين بود كه اصل موجودها چيزي است غير متعين و غير متشكل بي‌پايان و بي‌آغاز و جاويد و جامع اضداد خشكي و تري، گرمي و سردي و هرگاه اضداد از هم جدا مي‌شوند تولد و زيست و حيات روي مي‌دهد و چون باز با هم مجتمع شدند مرگ و نيستي روي مي‌دهد و درواقع به اصل رجوع مي‌شود. خاك سرد، آتش گرم، آب متمايل به سردي و هوا متمايل به گرمي و هيأت عالم از اين چهار عنصر تركيب شده است كه به ترتيب روي هم قرار دارند.

قسمت قبل   قسمت بعد
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837