سوربز
گروه: نقد و ادبيات
نویسنده: ماريو بارگاس يوسا
منبع: مريم علوي

سوربرز ، كتابي است با نثري شيرين و بسيار جذاب در شرح دوران حكومت تروخيو، ديكتاتور دو مينيكني.

در اغاز اين كتاب با زني 49 ساله به نام او رانيا كابرال مواجه مي شويم كه پس از 35 سا لگي در ايالات متحده به مقصد ملاقات با پدر خود به كشورش باز گشته است. او در هنگام عبور از شهر خاطرات گذشته خود را بياد آورد، خاطراتي سرشار از نفرتي عميق كه منشأ آن فعلأ مجهول است.

در فصل دوم با شخصيت تروخيو آ شنا مي شويم. در نخستين بر خورد،ديكتاتور را در وضعيتي پيچيده و درگير مشكلات جسماني اش مشاهده ميكنيم. در واقع وي دچار ناراحتي پروستات و بي اختياري ادرار است. در اين فصل ترو خيو به ياداوري خاطرات خود و برسي مشكلا تش ميپردازد .و از طرفي با ايالات متحده درگير است و به علت تحريم اقتصادي آمريكا جمهوري دو مينيكين دوران سختي را مي گذراندند.

در فصل سوم كتاب با مر داني آشنا مي شويم كه در جا ده اي به انتظار ديكتا تور هستندتا وي را در راه رفتن به يكي از كاخ هايش به قتل برسا نند. در طول كتاب به طور متناوب با سه صحنه بالا مواجه ميشويم : كم كم با آشنايي با شخصيت وزندگي سناتور آگوستين كابران ،پوراوارنيا كه سالها از مقامات بالاي كشوري بوده ودر اواخر حكومت مورد غضب ديكتاتور قرار گرفته است. به علت كينه اورانيا پي ميبريم همچنين به تدريج با شخصيت ترو خيو، نحوه حكومت او و اطرا فيانش آشنا مي شويم .

در واقع وي در طي سا ليان طو لاني زمام داري خدمات بسياري براي كشورش انجام داده است ، اما حكومت ترس و خفقاني كه در كشور به وجود آورده است و همچنين جناياتي كه براي حفظ پايه هاي قدرت خود انجام داده ا،كم كم وي را به شخصيتي منفور تبديل كرده است، تا آنجا كه بسياري از مقالات بالاي كشوري و كساني كه سالها از طرفداران او محسوب مي شده اند،اكنون در توطئه قتلش دست دارند.

نحوه رفتار ديكتاتور با اطرافيان ونز ديكانش بسيار جالب و عجيب است . در واقع تروخيو ،هر از چند گاهي براي اطرافيان از وفاداري آنان ،يك نفر را مورد غضب و بي توجهي قرار مي دهد تا شاهد ميزان تلاش فرد معضوب براي جلب توجه و بازگشت به مقام سابقش باشد.پوراورانيا،سيناتور كاب رال نيز قرباني يكي از اين آزمايشات مي شود،در طي مدت كوتاهي به عنوان فردي خائن شناخته شده و زندگي خود و دخترش را در معرض خطر ميبيندو به توصيه يكي از دوستان تصميم ميگيرد تا دخترش را براي اثبات وفاداري به تروخيو پيشكش كند .

سر انجام ديكتاتور به قتل مي رسد وپس از قرباني شدن عده زيادي و شكنجه افرادي كه در معرض اهتام قتل وي قرار داشتند. دوران تروخيو به پايان مي رسد .

دومينكن وارد مرحله جديدي از حيات خود مي شود،آزادي هاي اجتمائي افزايش مي يابند و مردم آرام آرام خاطره 30 سال فشار واختناق را فراموش مي كنند.