ابن رشد
محمد بن احمد بن رشد اندلوسي Ibn-Rushd فيلسوف شهير اسلامي در سال 1126 در اسپانيا زاده شد. تحصيلاتش در رشته هاي حقوق و پزشكي بود و مدت ها نيز در شهرهاي "سويل" و "قرطيه" به كار قضاوت اشتغال داشت. او به بقاي ماده و وجود يك حقيقت ابدي با خدا معتقد بود و متذكر شد كه گاهي فلسفه با دين مغايرت تام دارد و از اين جهت عقايد دوگانه اي اظهار داشته است.
ابن رشد در زمان حيات مورد زجر و طعن و لعن علماي اسلامي بود و از طرف كليسا نيز آثار او را محكوم دانستند. در فلسفه از طرفداران ارسطو و رساله هاي مختلفي نيز در اين ارتباط دارد. مرگ ابن رشد در سال 1198 اتفاق افتاده است.
اپيكتت
اپيكتت Epictete در حدود سال 60 ميلادي در فريه به دنيا آمد. او كه غلام زاده و خود تحت رقيت و بندگي بود توسط صاحب سفاكي ناقص العضو شده اما در هر حال نمونه يك روح آزاده نحيف و متكي به نفس بود و چون به يكي از درباريان نرون فروخته شد صاحبش به او اجازه داد كه دروس رواقي "كاليوس موسونيوس روفوس" را تعليم بگيرد و نزد او بود كه فن استخراج يك فلسفه جامع و عمومي را از تجارب شخصي فرا گرفت.
به مرگ رووس ابكتت كه در خلال اين احوال قانونا آزادي هم يافته بود ؛ در روم به تدريس فلسفه پرداخت. اما "مي سين" كه از آزادي زبان اين برده قديمي وحشت داشت از شهر اخراجش نمود. آنگاه به نيكوپوليس رفت كه در آنجا بين مستمعين فراوانش "آدرين" امپراطور آينده هم بود. او نفوذ فوق العاده اي بر امپراطور ديگري يعني "مارك اورل" اعمال نمود. اپيكتت در حدود سال 110 درگذشت.
اپيكور
اپيكور يا "اپيقور" Epicurus فيلسوف يوناني در 342 قبل از ميلاد در ساموس واقع در درياي اژه متولد گشت. پدر و مادرش از خانواده هاي فقير و بينواي اين شهر بودند. ولي اپيكور با اينهمه در موطن خود به تحصيل مشغول گشت. آنگاه به يونان رفت و در آكادمي افلاطون مدت ها به فراگرفتن فلسفه اشتغال داشت تا آن كه خود مكتبي را پايه ريزي كرد به نام "اپيكوريسم" يا طرفداران زيبايي و لذت.
او را از اولين فيلسوفان مادي شمرده اند. مدتي به آسياي صغير و اطراف يونان مسافرت كرد تا آن كه بعد از چندي باغي را در حومه آتن مركز نشر عقايد خود قرار داده و براي هميشه همانجا ماند و كم كم طرفداران زياد پيدا نموده و خود شهرت فوق العاده اي كسب كرد و بعد از مرگش نيز مكتب فلسفي او مورد توجه عده زيادي قرار گرفت. اپيكور رساله ها و طومارهاي زيادي برشته تحرير درآورده كه به چز چند نامه از آنها اثري باقي نمانده است.
اپيكور با سياست چندان ميانه اي نداشت و نمي توان او را مانند ارسطو يك فيلسو ف قانون گذار خواند اپيكور به سال 270 قبل از ميلاد در 72 سالگي بدرود حيات گفت.
ارسطو
ارسطو Aristotle در 384 پيش از ميلاد در "استاير" Staggire از شهرهاي مقدوني به دنيا آمد و مدت بيست سال شاگرد افلاطون بود. وي در سال 235 پيش از ميلاد دوباره به آتن بازگشت و مكتبي فلسفي به نام "ليسه" ايجاد نمود و در آن به تدريس پرداخت. نام مشاء كه براي پيروان و شاگردان وي علم شده بود بدان جهت بوده كه ارسطو در "ليسه" در حين گردش به شاگردان تعليم خود را افاضه مي كرد. خشم و كينه مردم اهالي مقدوني پس از مرگ اسكندر كبير او را واداشت كه آتيك را ترك گويد.
ارسطو در "كالسيس" از بلاد "اوبه" وفات يافت (322 ق.م). آثار وي كه در زمان "سيلا" (قرن اول پيش از ميلاد) نشر گرديده يادداشت هايي است كه براي تعليم گردآورده است. اساسا كتاب هاي وي عبارتند از: منطق - سماع طبيعي -ماوراءالطبيعه - اخلاق- سياست- معاني و بيان- فن عروض شعر فن قانون اساسي آتن. ارسطو با انتقاد از فرضيه مثل ها فلسفه خود را آغاز مي كند.
حقايق قابل ادراك وجود ندارند آنچه وجود دارد مثال نيست بلكه خرد و جزئي است. وي گفته است "علم جز بر كليات تعلق نمي گيرد". ما هنگامي مي توانيم درباره اشياء قضاوت كنيم كه نوع و جنس را بهتر بشناسيم. تعيين قواعدي كه حافظ روابط صحيح قضاياي كلي با قضاياي جزئي و شخصي باشد خاص منطقي است كه هيچكس بهتر از ارسطو درباره آن تحقيق نكرده است همين منطق است كه يكي از هداياي ارزنده و گرانبهاي اين فيلسوف بعالم بشريت به شمار مي آيد.
اريژينا
(815ـ877 ميلادي) Erigina جان اسكوتس اريژينا از فلاسفه ايرلندي است. او از زادگاه خود ايرلند به فرانسه رفت و پس از آشنايي با فلسفه افلاطوني و نوافلاطوني خواست اصول مذهبي خود را با فلسفه تطبيق كند و از اينرو عقيده داشت كه هدف فلسفه و دين يكي است و با هم مشترك هستند.
اسپنسر
هربرت اسپنسر H.Spencer يكي از بزرگترين فلاسفه قرن نوزدهم به شمار مي رود. او به سال 1820 متولد گرديد. پدر و جدش معلم بودند و خود وي نيز هنگام تحصيل به رياضيات و علوم فني علاقمند بود و مهندسي آموخت. ليكن دروس او منظم نبود و به كتاب خواندن نيز اشتياقي نداشت و معلومات فراوان خود را از راه تجربه و تتبعات شخصي به دست آورد. از آغاز عمر به بحث درباره مسايل سياسي و ديني و فلسفي علاقه داشت و از مطالعات علوم طبيعي يكرشته تحول و تكامل برايش پيش آمد و تصميم گرفت يك رشته تصنيفها را به عنوان فسلفه تاليفي مبني بر همان نظر تصنيف كند.
در اين مقصود رنج برد و ضعف پيري مانع كارش نگرديد. وقتي كه به اين كار همت گماشت كتاب معروف داروين هنوز نوشته نشده بود و چون اين كتاب منتشر شد اسپنسر در فلسفه و عقيده خود استوارتر گرديد و از تحقيقات داروين نيز استفاده كرد.اسپنسر آدمي منطقي و جدي و از خيالات شاعرانه به كلي دور بود. اهل ذوق نبود و شور و عشق نداشت و تاهل نيز اختيار نكرد و به ثروت نيز اعتنايي نداشت.
از كتاب هاي او مي توان مبادي اوليه اصول شناخت زندگي -اصول روانشناسي - اصول علوم اجتماعي اصول اخلاق را نام برد. وي هشتاد و سه سال زندگي كرد و به سال 1903 درگذشت.
اراسم
ديديه اراسم Desiderius Erasmus دانشمند و فيلسوف و اديب هلندي و يكي از علماي مشهور قرن پانزدهم ميلادي است كه به سال 1466 در روتردام متولد شد. پس از اتمام تحصيلات داخل سلسله رهبانان گرديد و در بعضي مدارس به تدريس پرداخت و سپس او را به تعليم پسر ژاك چهارم پادشاه سلاطين وقت به جلب او به دربارهاي خويش كوشيدند و چون در آن وقت اصلاح و تعديل دين مسيحي لازم به نظر مي آمد او در اين معني با لوتر به مكاتبه پرداخت و آنگاه كه لوتر دست به كار دعوت زد وي از مكاتبه با لوتر خودداري كرد و بر ضد وي چيزهايي نوشت و چون در همه تاليفات او حريت فكر و آزادي عقيده مشهور بود بيشتر تاليفات او از طرف واتيكان ممنوع و سوخته شده مخصوصا با نوشتن كتب « مدح ديوانگي » كه با همه اصناف بشري سروكار دارد و انتقاد مي كند.
طايفه رهبانان با او خصومتي سخت پيدا كردند. وي به سال 1536 در شهر بال بدرود حيات گفت.
|