كريستيان دلا كامپيني، دانش آموخته رشته هاي متعدد علوم انساني از دانشگاهاي فرانسه و ايتالياست. از ميان آثار فراوان او دو كتاب تاريخ فلسفه قرن بيستم و فلسفه سياست در جهان معاصر از اهميت بيشتري بر خوردار است. اولويت قائل شدن براي كتاب تاريخ فلسفه قرن بيستم به معني برتري اين كتاب بر فلسفه سياست در جهان معاصر نيست بلكه اشاره به تنوع آراي فلسفي اين كتاب و نگاه آكادميكش به جريان انديشه در قرن بيستم دارد.
در نقطه مقابل كتاب فلسفه سياست در جهان معاصر نوعي طرح موضوع- پرسشگري-انتقاد و بعضا تجويز گونه است و بيش از تاريخ فلسفه، وارد مباحث آمريكايي- اروپايي مي شود. الگوهاي دلا كامپيني در اين كتاب،هموطن منتقد و فيلسوفش. ژاك دريدا و فرانسيس فو كوياما نظريه پرداز شهير آمريكايي هستند.
فو كويا ما، صاحب نظريه«پايان تاريخ» و از هواداران سر سخت نظم آمريكائي است كه نقد افكار ليبراليش به شدت مورد توجه روشنفكران و انديشمندان عمدتا چپگرا قرار دارد.
دلا كامپيني علاوه بر اين دليل عمومي ، مانند ديگر شارهان نظريات فلسفي ، سعي داشته تا ديدگاهها را با توجه روح زمانه تشريح كند. شرايطي كه پس از فرو پاشي نظام شوروي و شكست الگوي توسعه استاليني فضائي كاملا تراژيك به خود گرفته است و اين در حالي است كه فيلسوفان چاره اي جز نقدهژموني ملي و بين المللي نظامهاي سرمايه داري ندارند.
در حالي كه گفتمان راديكاليستي چپ گرا با عنوان ابزار كار نقد محافظه كاري ليبراليستي فرو ريخته، براي فيلسوفان و روشنفكران چاره اي باقي نمي ماند جز آنكه با نفي افراط و تفريط براي يافتن حد وسط و جايگاه مرضي الطرفين كوشش كنند. اين همان راهي است كه دلا كامپيني در كتاب« فلسفه سياسيت در جهان معاصر»مي پيمايد هر چند كه مانند گذشتگان و اسلاف خود دريافتي اين مرض الطرفين نا كام مي ماند زيرا او با نقد كامل ماركسيسم و ليبراليسم به نقطه اي از تفكر سياسي مي رسد كه برآيند انديشه هاي كلاسيك و عصر روشنگري است.
|