جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  10/01/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > نقد و ادبيات

فلسفه سياست در جهان معاصر
گروه: نقد و ادبيات
نویسنده: كريستيان دلا كامپيني
منبع: كتاب هفته ۲-۳-۸۳

كريستيان دلا كامپيني، دانش آموخته رشته هاي متعدد علوم انساني از دانشگاهاي فرانسه و ايتالياست. از ميان آثار فراوان او دو كتاب تاريخ فلسفه قرن بيستم و فلسفه سياست در جهان معاصر از اهميت بيشتري بر خوردار است. اولويت قائل شدن براي كتاب تاريخ فلسفه قرن بيستم به معني برتري اين كتاب بر فلسفه سياست در جهان معاصر نيست بلكه اشاره به تنوع آراي فلسفي اين كتاب و نگاه آكادميكش به جريان انديشه در قرن بيستم دارد.

در نقطه مقابل كتاب فلسفه سياست در جهان معاصر نوعي طرح موضوع- پرسشگري-انتقاد و بعضا تجويز گونه است و بيش از تاريخ فلسفه، وارد مباحث آمريكايي- اروپايي مي شود. الگوهاي دلا كامپيني در اين كتاب،هموطن منتقد و فيلسوفش. ژاك دريدا و فرانسيس فو كوياما نظريه پرداز شهير آمريكايي هستند.

فو كويا ما، صاحب نظريه«پايان تاريخ» و از هواداران سر سخت نظم آمريكائي است كه نقد افكار ليبراليش به شدت مورد توجه روشنفكران و انديشمندان عمدتا چپگرا قرار دارد.

دلا كامپيني علاوه بر اين دليل عمومي ، مانند ديگر شارهان نظريات فلسفي ، سعي داشته تا ديدگاهها را با توجه روح زمانه تشريح كند. شرايطي كه پس از فرو پاشي نظام شوروي و شكست الگوي توسعه استاليني فضائي كاملا تراژيك به خود گرفته است و اين در حالي است كه فيلسوفان چاره اي جز نقدهژموني ملي و بين المللي نظامهاي سرمايه داري ندارند.

در حالي كه گفتمان راديكاليستي چپ گرا با عنوان ابزار كار نقد محافظه كاري ليبراليستي فرو ريخته، براي فيلسوفان و روشنفكران چاره اي باقي نمي ماند جز آنكه با نفي افراط و تفريط براي يافتن حد وسط و جايگاه مرضي الطرفين كوشش كنند. اين همان راهي است كه دلا كامپيني در كتاب« فلسفه سياسيت در جهان معاصر»مي پيمايد هر چند كه مانند گذشتگان و اسلاف خود دريافتي اين مرض الطرفين نا كام مي ماند زيرا او با نقد كامل ماركسيسم و ليبراليسم به نقطه اي از تفكر سياسي مي رسد كه برآيند انديشه هاي كلاسيك و عصر روشنگري است.

انديشه ها و بر آيندي كه از يكي از شعبه هاي آن چپ گرايي ماركسيستي و از ديگري راست گرايي سرمايه داران متولد شد!! براي مثال وقتي دلاكامپيني مباني انديشه دموكراسي را مي كاود به وضوح تحمل مدارا و تساهل از انديشه جان لاك را در كنار عدالت بر خواسته از انديشه ژان ژاك روسو مي يابد، اين همان دو خط موازي و در پاره مواقع واگراي آزاد خواهي از نوع جان لاك و منزه طلبي از نوع ژان ژاك روسو در قرن نوزدهم است كه به بروز دو انديشه معارض انجاميد كه صف آرايي آنها در قرن بيستم به نبرد سياسي و نظري اردوگاه شرق و غرب انجاميد و اين ميراثي متناقض و دردسر ساز براي تمام متفكران نو مانند دلا كامپني است.

در نهايت امر از درون انديشه روسو، نظام تو تاليتر استاليني و از درون شعبه افكار لاك مونتسكيو فاشيسم وكاپيتاليسم پا به عرصه وجود نهادند. در اين نقطه بحراني است كه دلا كامپيني چاره كار را در نقد همزمان ميراث لاك و روسو مي جويد. در اين نقد همزمان ، دموكراسي وكالتي مورد نظر فو كوياما(كه در هر حال ميراث خوار لاك است)كم ضررترين نظام سياسي ارزيابي مي شود و يا درمورد نظام كمونيستي شوروي ادعا مي شود كه اين نظام همان سيستم ايده آل آرمانگرايان چپ گرا نيست، هر چند فرو ريختن نظام كمونيستي شوروي را بايد به معني شكست عملي كمونيست ارزيابي كرد.

نقد هاي دلا كامپيني و ايدئولوژيهاي شرق و غرب آميخته اي از احتياطي ايست كه او براي رسيدن به نقطه مرضي الطرفين انجام مي دهد و داوري جسورانه اي است كه ناگزير بر قلم او مي رود، گويي چنين سيستم تفكري فاقد انتظام فلسفي لازم براي طرح ادعاست. در پايان بايد به نثر روان تر جمه فارسي كتاب و پانوشت هاي روشنگر آن اشاره كرد و تنها كاستي اين كتاب كه مقدمه اي درباره نويسنده و سوابق كاري اوست.

   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837