جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  09/01/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > نقد و ادبيات

ضد خاطرات
گروه: نقد و ادبيات
نویسنده: آندره مالرو
منبع: حسين مقدم

آندره مالرو نويسنده انقلابي و شهير فرانسوي در كتاب حاضر به بازگو كردن خاطراتي از زندگي پر فراز و نشيب خود مي پردازد ، البته نه بازمان بندي دقيق نه به طور كامل، بلكه حوادث را بر اساس اهميت و مقامشان بازگو مي كند و برداشت شخصي خود را از حوادث گذشته در اختيار قرار مي دهد و به همين دليل كتاب فوق را ضد خاطرات مي نامند.

مالرو خود در مقدمه كتاب مي گويد:« من اين كتاب را ضد خاطرات مي نامم زيرا پاسخ گويي پرسشي است كه خاطرات مطرح نمي كند و به پرسشهايي كه خاطرات مطرح مي كند پاسخ نمي دهد!» در سطرهاي ابتدايي كتاب، مالرو توضيح مي دهد« من تقريبا براي خودم جالب نيستم و رفاقت كه سهم بزرگي در زندگي من داشته با كنجكاوي سازگار نبوده است» يعني آنكه نويسنده نه خواهان بحث و جدل پيرامون پيچيدگيها و ظرافت هاي روح آدمي است و نه طالب باز گو كردن خصوصيات شخصي و نوشتن خاطرات كلاسيك.

او نخست خود را در ميان ديگران و در بطن تاريخ قرار مي دهد و سپس براي آشنا كردن خوانند گان با ابعاد روحي خودش، از جهان اطراف و تجربياتي كه در تعامل با آن دست آورده سخن مي گويد و خصوصيات فردي خودش يا ديگرا را به ابعاد جهاني گسترش مي دهد .

با نظريات كمونيست ها و ماركسيسم انقلابي درباره قرار گرفتن تاريخ در وراي همه چيز و جبر تاريخي آشنا هستيم، اين نظريات اصولي فلسفي بودند كه ازهگل آغاز شدند، كه در نظرش تاريخ خدايي سنگدل و بي رحم بود و ارابه پيروزي خود را از روي بدن مردگاني كه در برابرش قرار مي گرفتند، عبور مي داد و پيش مي راند. و اين خداي سنگدل همواره تجربه هاي تلخي را به مالرو تحميل كرد: مرگ همسر محبوبش - خود كشي پدر و پدر بزرگش ( كه از زبان يكي از شخصيت هاي كتاب مي گويد : خودكشي ارثي است!) ، از دست دادن پسرانش در تصادف اتومبيل كه ( شوك آن را به ساعقه تشبيه كرده) و سر انجام به خاك افتادن همرزمان انقلابي( در طول جنگ جهاني دوم و نبرد داخل اسپانيا) . مالرو به باز گو كردن اين تجربيات تلخ و تشريح حالات روحي خود در زمان وقوع اين حوادث به بازگو كردن انديشه هايش درباره وضعيت بشر در جهان مي پردازد و به همين دليل با توجه به مضمون انديشه و ايدئولوژيهاي باز گو شده ، نام يكي از كتاب هاي قبلي خود را براي هر فصل در نظر مي گيرد( مانند: جاده شاهي- اميد- سرنوشت بشرو وسوسه غرب). همانطور كه در ابتداي بحث گفته شد مالرو حوادث را بر اساس زمان وقوع بازگو نكرده است و اين نكته را از دو تاريخ در ابتداي هر فصل به نگارش در آورده به راحتي در مي يابيم چرا كه اولي تاريخ زمان و وقوع حوادث است و دومي تاريخ تحرير آنها.

نويسنده حتي در داخل فصل هاي كتاب ترتيب زماني را رعايت نمي كند و غالبا از ماجرايي به ماجراي ديگر بازگشت مي كند و پيش از آنكه به مطلب نخست بازگردد، حوادث و ماجراهاي مختلفي را بازگو مي كند، زيرا اعتقاد راسخ دارد كه انسان خود را بر اساس ترتيب زماني نمي سازد بلكه از وراي تجربه هاي تلخ و شيرينش است كه شخصيت و كاراكتر آدمها متولد مي شود و پا به عرصه وجود مي گذارد و نويسنده سعي مي كند تا از خلال عناصري از همين تجربيات خودش و تاريخي را كه در آن زيسته است را در يابد.

بر اساس اين اصل، ما با سيلي از تجربيات گوناگون مالرو آشنا مي شويم( از خطر سقوط با هواپيما ي تك موتوره تا خاطرات نبردهاي جمهوري خواهان اسپانيا در برابر ارتش فالانژ به رهبري ژنرال فرانكو). نهضت آزاد سازي فرانسه از چنگ آلمان فاشيست، اردوگاه هاي كار اجباري و شيوه هاي شيطاني و حيواني بهره كشي و كشتار انسانها، گروهان بين المللي نبرد انقلابي اسپانيا( و همرزمان مشهورش مانند آندره ژيد يا رومن رولان و...) هر يك كه بخشي از كتاب ضد خاطرات را به خود اختصاص داده اند . در تمام اين بخشها مالرو مانند يك شخص ثالث در پروسه اي دائمي از كنش متقابل قرار دارد( با انسانها تاريخ و واقعيت هايشان و البته طبيعت) و شناختش از جهان اطراف خود را گسترش مي دهد و به مرزهاي فلسفه وجود بشر در روي زمين و سرنوشتش نزديك مي شود.

دايره اي وسيع از اطلاعات اجتماعي و جمعي كه با حوادث زندگي خصوصي مالرو در هم مي آميزد و جهان بيني خاص او را شكل مي دهد . ولي همانطور كه خواهيم ديد حتي گستره فكري و رفعت انديشه مردي نا آرام و انقلابي چون مالرو نيز از محافظه كاري- تعصب و محدود بودن و نقص و اشتباه بر كنار نمي ماند و به طور مثال او كه با از دست دادن پسرانش، ارتباط خود را با نسل جوان مي گسلد از سير انقلابي و راديكاليستي جوانان فرانسوي بي اطلاع مي ماند و هنگامي كه در برابر آن قرار مي گيرد تبديل به مردي محافظه كار مي گردد!!( جانبداري مالرو از دوگل در جريان جنبش دانشجويي فرانسه).

يا در نبرد انقلابي اسپانيا از تجزيه و تخليل وابستگي مطلق حزب كمونيست اسپانيا به استالين و عواقب فاجعه آخرين آن براي نهضت انقلابي عاجز مي ماند و تا پاي مرگ پيش مي رود. ولي اين نقص ها و اشتباهات نبايد سبب طرد كامل انديشه مالرو شود،انديشه اي كه بر عظمت وجود انسان آگاه بود و براي رشد و پرورش كوشش مي كرد. هر چند مالرو با توجه به رنگين كماني ازمضمونها و انديشه ها كتاب خود را فصل بندي كرده ولي در بسياري از آنها شيرازه اي مشترك به چشم مي خورد :

انسان و مساله مرگ / انسان يگانه موجودي است كه مي داند كه مي ميرد. به عقيده مالرو مرگ است كه زندگي را به صورت سرنوشت بشر در مي آورد و هر كس با موضعي كه در برابر مرگ مي گيرد، تعريفي از هويتش ارائه مي دهد. ضد خاطرات در حقيقت به پرسشهايي كه مرگ درباره جهان مطرح مي سازد از زبان قهرمانانش پاسخ مي گويد. قهرماناني كه براي نجات خود از استيلاي زشتيها و تيرگيهاي جهان اطراف( كه مرگي دردناك- خاموش و تدريجي را به آنها تحميل مي كرد) به استقبال مرگ مي شتابد و اين چنين از نعمتي بزرگ بر خوردار مي گردند، نعمتي كه دكتر علي شريعتي آن را دوباره نمردن مي خواند !

همانگونه كه مالرو به مقابله با مرگ شتافت و از اين نعمت بزرگ بر خوردار گشت تا هم اكنون در ميانمان به زندگي ادامه دهد و در جامعه كنوني يا حتي نسلهاي آينده نيز حضوري پر رنگ و پر محتوا داشته باشد و اين خصلت مردان بزرگ ، مرداني كه مالرو يكي از آنان بود.

   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837