جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  28/01/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > نقد و ادبيات

داغ ننگ
گروه: نقد و ادبيات
نویسنده: ناثانيل هاثورن
منبع: حسين مقدم

زن جوان و زيبايي كه يك سال بدون شوهرش در آمريكا زندگي مي كند( هستر پراين)، دختري نا مشروع به دنيا مي آورد و در مقابل فشار ارباب و تهديد دادگاه كه او را به افشاي نام پدر كودك فرا مي خوانند، سكوت مطلق را بر مي گزيند حتي درخواست هاي كشيش مراقبش را در كليساي پرو تستان ( آرثور دميسدل) راه به جايي نمي برد و از آنجا كه در عرف مذهبي پروتستانهاي متعصب و اخلاق گراي آمريكايي( پيورتن ها) عمل «هستر» گناهي نا بخشودني محسوب مي شد، نواري قرمز رنگ بر روي لباس هستر دوخته مي شود، اين نوار قرمز رنگ كه داغ ننگ هستر aپراين است تا به آخر عمر همراه او خواهد بود و بر روي آن حرفش كه نشانه گناه است، حك شده بود. در چنين موقعيتي است كه شوهر هستر ( راجر چيلينگ ورث) پس از آنكه چندين ماه در چنگ يكي از قبايل سرخ پوست اسير بود، پا به شهر مي گذارد.

ورود اين بيگانه كه در واقع دكتر و دانشمند بسيار شهيري در كشور هلند است و در هنگام عظيمت به آمريكا توسط قبايل سرخ پوست گرفتار گشته بود، درست در لحظه اي رخ مي دهد كه هستر را بر روي سكوي مجازات شهر قرار داده اند تا تمام مردم شهر كودك نا مشروع و داغ ننگ گناه را بر سينه هيستر ببينند.

راجر چيلينگ كه با نام پزشكي نا شناس به شهر وارد شده، شبانه و به هنگام بيماري هستر بر بالين او حاضر مي شود و... داستان هاثورن بيان كننده روان آدميان است . جايي كه جز خداوند و شخص مورد نظر هيچ كس بدان دسترسي ندارد. عمقي از روح آدمي كه گاه حتي براي خود شخص نا آشنا و پنهان است و در پي حوادثي نا گهاني خودش را آشكار مي سازد. در اين كتاب با آدمهايي آشنا مي شويم كه در كشمكش روحي و در اسارت گناه و رنج تلاش مي كنند، گاه تطهير مي شوند ( هستر پراين) ، گاهي خود منتقم گناه خودشان هستند و به اوج انسانيت عروج مي كنند (آرنور دميسدل) و گاه همچون شيطان مجسم به انتهاي دره كينه و انتقام سقوط مي كنند ( راجر چيلينگ ورث) هاثورن با آدميان و روح وروان اين اشرف مخلوقات سر و كار دارد و زبان اين موجود پيچيده را نيز مي داند.

او مي تواند درون انسانها را بشكافد و رازهاي نهان او را بخواند. نويسنده در عين حال در قالب هاي پيچيده اما شخصي قهر مانان داستا نش محصور نمي ماند و در كنار ساختن و پرداختن روحيات شخصيت هاي اصلي داستان به نقد نظام كليساي پرو تستان دست مي زند. كليسايي كه مظهر عقايد خشك و قشري مهاجران متعصب انگليسي و ايرلندي است و مادر پروتستان اخلاق گراي در حقيقت اخلاق زده آمريكايي. عقيده مذهبي تعصب گرايي كه در انگلستان تدوين شد و با جنبش منزه طلبان در انگلستان اعلام وجود سياسي و اجتماعي كرد، از طريق مهاجران به آمريكا وارد شد و در همين اواخر( يعني در اوج تمدن قرن بيست و يكم!) بار ديگر در ايالات متحده آمريكا به قدرت رسيده است! و هاثورن كه خود مردي مذهبي اما بيگانه با تعصب بود در اين داستان به نقد منظم ساختار فكري و اجتماعي اين كليساي اخلاق گرا دست مي برد.

سبك انشاي داستان، سبكي رمانتيك است و از استعاره- كنايه ابهام و خيال پردازيهاي فرواني سود مي برد. سبكي مناسب براي تحليل روحي قهرمانان داستاني و شكافتن و تجربه پيچيدگيهاي رواني آنان قهر مانهاي اصلي كتاب چهار نفرند: هستر پراين، زني گناهكار با روحي قوي و بردبار، مرواريد دختر نا مشروع هستر كه از هوشي سر شار و روحي كنجكاو بر خوردار است، عاليجانب ! دميسدل كشيش مراقب هستر با روحي بينهايت ضعيف و رنجور و سر انجام راجر چيلينگ ورث شوهر دانشمند هستر با روحي كينه جو و خبيث.

اساس داستان بر گناه و عواقب آن بر روح و روان آدمي گذاشته شده است زيرا نويسنده بر اين اعتقاد است كه:« شكافي را كه گناه در روح انسان ايجاد مي كند در اين دنياي فاني با هيچ چيز نمي توان پوشاند.» و زمينه اصل داستان كشمكش روحي قهرمانان آم در ميان گناه و رستگاري است. نبردي بي امان با سياهي وجودمان ، بله شيطان همين جاست، او در روح بسياري از ما نفوذ كرده و آتش گناه را در وجودمان مي افروزد و از اين آتش دروني ماست كه بسياري زشتيها و پلشتيها پا به عرصه وجود مي گذارد .

دروغها- كينه ها- دشمن و عداوت ها- خود خواهي- حسادت- قدرت پرستي و... پس داستان داغ ننگ، داستاني اخلاقي نيز هست. داستان پيروزي اخلاق و زيباييهايش بر سوار نظامي از گناهان و زشتيها اين كه اخلاق چيست؟ آيا مطلق است يا نسبي؟ و آيا موجودي به نام اخلاق برتر وجود دارد؟ هر يك بحث جدا گانه است. هاثورن بر نكات مثبت اصول اخلاق اشاره مي كند و زيبايي و شكوهش را مي ستايد.

بر عظمت بردباري - متانت- وجدان و حسن نيت و راستگويي تاكيد مي كند گو اينكه هر يك از اين كلمات چون كوهي مه آلود و اسرار آميزند كه تنها كوره راهي روشن براي رسيدن به قله آن وجود دارد. اخلاق در نزد همه ما به وديعه نهاده شده است. اخلاق براي ساختن محيطي زيبا و دلنشين است نه براي پاداش اخروي و رستگاري آن جهاني. اخلاق در درجه اول امري اين جهان است.

هر چقدر كه حدود آن روشن تر و التزام به آن قوي تر باشد ما در محيط آرامتر و روشن تري زندگي ميكنيم آرامش و اعتماد بيشتر در دسترس ما خواهد بود. اين پيام اول داستان هاثورن است ، اخلاق فردي براي زندگي اجتماعي.

   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837