جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  29/01/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > نقد و ادبيات

تحقير

گروه: نقد و ادبيات
نویسنده: آلبرتو موراويا
منبع: فردريك بايگ بدر / مهشيد ميرمعزى

آلبرتو موراويا _ تحقير اشتباه يا بى دقتى نيست. كتاب تحقير آلبرتو موراويا (۱۹۹۰-۱۹۰۷) واقعاً در مكان چهل و هشتم قرار دارد. با شنيدن كلمه تحقير فوراً به ياد يك قطعه موسيقى ژرژ دلرو و همچنين بريژيت باردو مى افتيم كه مى پرسد: «آيا از من خوشت مى آيد؟» اين سئوال در كتاب وجود ندارد. گرچه ژان لوك گدار در باقى موارد نسبتاً محكم سررشته سوژه كتاب را در دست دارد: مردى به اميد نجات زندگى زناشويى خود با همسرش به كاپرى سفر مى كند، اما اين سفر نتيجه عكس دارد. جمله اول كتاب بيشتر از نگرانى بريژيت باردو در حافظه مى ماند: «امروز مى توانم، به راحتى ادعا كنم كه دو سال اول زناشويى من و زنم ايده آل بود.» اين روش يعنى شروع كتاب با يك استنباط خوشبينانه، در حالى كه فاجعه اى در پيش است، پژواك آغاز اورليان اثر آراگون است: «هنگامى كه اورليان، برنيس را براى اولين مرتبه ديد، او را بسيار زشت يافت.» و نتيجه اخلاقى: در رمان هاى خوب، زوج هاى خوشبخت بايد از هم جدا شوند و افرادى كه يكديگر را زشت مى يابند، عاشق هم مى شوند. در غير اين صورت چيزى براى تعريف كردن وجود ندارد. ريكاردو شخصى كه تحقير را تعريف مى كند، آدمى ضعيف، ناتوان و ضدحركات زن پسندانه است كه براى يك ايتاليايى امرى عجيب است. همسرش اميليا قصد دارد آپارتمان بخرد. بنابراين او جاى نوشتن قطعاتى براى تئاتر، فيلمنامه مى نويسد تا بتواند وام خانه را بپردازد. درست به اين دليل كه مرد تسليم خواست زن شده است، مورد تحقير او قرار مى گيرد. زن از مرد دلگير مى شود كه به خواهش او تن داده است! ظاهراً مرد مى خواهد زن را به دام يك تهيه كننده مبتذل به نام باتيستا بيندازد... پيام موراويا روشن است: آقايان اگر مى خواهيد كه همسرانتان شما را تحسين كنند، از آنان اطاعت نكنيد! (آيا منظور او همسر خودش خانم الزا مورانته نويسنده مشهور بوده است كه نويسنده هشت سال بعد از او جدا شد؟) پس «سگ هاى نگهبان» آماده حمله منتظر چه هستند؟

تحقير اولين رمانى است كه تاثير منفى فمينيسم را روى مردانگى تحليل مى كند. آلبرتو موراويا در واقع نه ضدزن كه بيشتر نگران بود. او مرزهاى مبارزه در راه مساوات دو جنس را تشخيص داد. مسئله رسيدن به مساوات بود و نه تعويض نقش ها.به اين ترتيب موراويا يكى از اولين نويسندگان جهان است كه مرد مدرن، اين بزدل خودپرست، بى دفاع در مقابل قدرت جديد زن، گم شده در جهان مصنوعى و بدون هيچ ايده آلى جز داشتن يك خانه زيبا، يك اتومبيل زيبا و حقوقى هنگفت را تشريح مى كند. ما در يك دنياى مادى زندگى مى كنيم كه عشق را نابود مى كند. افراد جاى دوست داشتن يكديگر به هم هديه مى دهند. اين دام رفاه مدرن، بعدها توسط ژرژ برك در اجرايى قابل توجه از رمان خود با نام «چيزها» (۱۹۶۵) به شكلى بسيار خشك و به طور كامل اجرا شد. اما اين اضطراب، قبل از او در رمان هاى بزرگ موراويا بيان شده بود. امكان ناپذيرى زندگى به عنوان يك زوج، در اين اجتماع رياكار، زوجى كه دست به هر كار مى زند تا نشان دهد از زندگى زناشويى خود راضى است. در صورتى كه تمام تلاش خود را به كار مى بندد كه آن را نابود كند (به وسيله تكريم شخصيت و اشتياق و ساختن مذهب جديد تشكيل شده از ارتباط جنسى و پول). آيا موراويا نياى هوله بك است؟ او در رمان تحقير، ريكاردو و اميليا را به يك جزيره فوق العاده زيبا مى برد و شاهد است كه آن دو با رضايتى مبهم دچار سوء تفاهم مى شوند: «حالا مى خواهم تعريف كنم كه چگونه در اين داستان، اميليا ضمن اين كه من جاى قضاوت در مورد او هنوز عاشقش بودم، اشتباهاتى در من مى يافت يا گمان مى كرد كه يافته است؛ چگونه در مورد من قضاوت و مرا محكوم مى كرد و در خاتمه ديگر مرا دوست نداشت.» من برخلاف اميليا از اين ريكاردو خوشم مى آيد كه شبيه ما است. ما مردان دنياى غرب، كه قربانيان و همدستان اجتماع خودخواه هستيم.

 

من ميل دارم اين قسمت را با يك جمله قصار به پايان برسانم كه به آن فخر مى ورزيم مرد موراويا در دنياى امروزى براى ابد مرده است.

 
   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837