جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  05/02/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > افسانه ها و فرهنگ توده

قديمي ترين متون ترجمه شده
گروه: افسانه ها و فرهنگ توده
نویسنده: برنارد لويس / حسن كامشاد

قديمي ترين بحث ترجمه درباره ترجمه متون مقدس از عبراني به آرامي است.

يهوديان از همان ابتدا بر آن بودند كه ترجمه نوشته هاي مقدس جايز است و تورات عبري به آرامي سپس به يوناني و به ساير زبانها برگردانده شد .
در نظر مسيحيان ترجمه انجيل نه تنها جايز بلكه واجب است و برخي از ترجمه ها خود تقدس دارند. از جمله ترجمه لاتيني كتاب مقدس به نام وولگات .
موضع مسلمانان كاملا متفاوت است. ترجمه قرآن نه تنها تشويق نميشود بلكه مشخصا قدغن شده است. قران كتاب آسماني، غير قابل تقليد، خلقت ناپذير و جاوداني است،‌ و ترجمه آن عملي گستاخانه و بي اعتنايي به مقدسات محسوب ميشود. ( از ديدگاه مسلمانان عرب ) از قرآن البته ترجمه هايي شده است. اكثر مسلمانان امروزي عربي نميفهمند و كلام الهي مي‌بايد به نحوي به آنها افاده گردد. اين كار به صورت تفسير انجام ميپذيرد .
نياز به آموختن زبانهاي خارجي از ديرباز نزد مسيحيان احساس شده بود. مسيحيان زبان بومي اشان هر چه بود اگر ميخواستند فاضل و تحصيل كرده به شمار روند ميبايست دو زبان باستاني ، لاتيني و يوناني و اگر ميخواستند متون مقدسشان را به زبان اصلي بخوانند دو زبان ديگر- عبراني و آرامي- بياموزند. از اين گذشته خودشان هم به زبانهاي متعدد صحبت ميكردند:
رشيد الدين فضل الله مورخ ايراني قرن چهاردهم،‌با شگفتي مينويسد كه"‌فرنگان بيست و پنج لغت سخن ميگويند و هيچ طايفه زبان طايفه ديگر فهم نكند"
زبانهاي متعدد در نزد مسلمان يا از بين رفت يا بي اهميت گرديد. و هر گاه چيزي از آنها برجا ماند به صورت مكتوب در متون و مناسك مذهبي بود. پس از گسترش اسلام تنها زبان عربي مهم شمرده ميشد. مسلمان عربي زبان براي چه زحمت فراگرفتن زبانهاي كفار و وحشيان خارج از مرزهاي ديار اسلام را به خود دهد؟عربي همه احتياجات او را فراهم ميساخت، و اگر كسي را با او صحبتي است برود عربي ياد بگيرد. اين عينا حالتي نيست كه امروزه در قسمتهايي از جهان انگليسي زبان به چشم ميخورد؟
اندكي بعد ابتدا يك زبان(‌فارسي)‌سپس زبان ديگر(‌تركي)‌به كشورهاي عربي زبان افزوده شد. اما در خاورميانه اسلامي و در شمال افريقا زبان ديگري نبود هر چه بود نوعي گويش محلي بود نويسنده عربي در قرون وسطا ميگويد:" زبان كامل زبان عربي است و كمال بلاغت سخنوري اعراب است،‌ بقيه ناقص اند. زبان عربي در ميان ساير زبانها همچون اندام انسان در ميان حيوانات است. همانگونه كه انسان اشرف مخلوقات است زبان عربي هم غايت كمال زبان بشري و هنر نويسندگي است.

اما در جنگها و يا قراردادها اقتصادي استفاده از ديلماج اجتناب ناپذير مينمود. اولين ديلماجها شامل دريانوردان،‌ اسرا،‌ و پناهندگان بودند كه زبان دومي را ياد گرفتند.
بيشتر دولتهاي اروپايي دير يا زود بر آن شدند كه نميتوان به اين افراد تكيه كنند و چاره اي نيست جز اين كه جوانان خود را آموزش دهند. جوانان انگليسي فرانسه اتريشي و روسي ماموريت يافتند كه زبان بياموزند. فرانسويان با نوعي كارآموز زبان به اين امر پرداختند. اينها را پس از آموزش مقدماتي در سفارت آن كشور در سمتي كه امروز انترن ميخوانيم به خدمت ميفرستادند. اتريشيها در مرحله اي اصرار داشتند كه حتي خود سفيرشان هم تركي صحبت كند. روسها به گواهي ادلوفس سليد روش بسيار ساده تري به كار بستند،‌ هر وقت چيزي ميخواستند ميگفتند:"‌چنين كن و گرنه جنگ اعلام ميكنيم" و اين از قرار معلوم معمولا كارساز بود.
يكي از موضواعات مهم ترجمه غلط (‌نه از روي سهو بلكه عمدي)‌بوده است نامه هاي سلاطين عثماني به ملكه انگليس و پاسخهاي ملكه به آنان در دست است مكتوبات سلطان البته به تركي است و ترجمه اي هم به ايتاليايي ضميمه دارد كه انگليسيها بتوانند بفهمند. از ديدگاه عثمانيان، سلطان عثماني فرمانرواي جهان بود،‌خارجيان يا دشمن بودند يا باج گزار، و اصول تشريفات عثماني اجازه نميداد براي اينان القابي به كار رود. به اين ترتيب در نامه اي به ملكه با اينكه همه دوستانه و مودبانه اند وي "ملكه ولايت انگليس" خوانده شده است. امپراتور مقدس روم را با همه كبكبه اش در وين"‌پادشاه وينه" ميناميدند خود نامه ها هم لحن مشابه اي دارد مثلا وقتي سلطان نامه اي به ملكه انگلستان ميفرستد جان كلامش اين است كه خوشوقت ميشود وي را به باجگزاران تخت و تاج امپراتوري خود بيفزايد، و اميدوار است وي به زبان رسمي"‌در طريق ايثار و سرسپاري كماكان ثابت قدم باشد" هيچ يك از اين جملات در ترجمه ايتاليايي كه براي سفير انگليس شد و او به انگليسي به لندن فرستاد وجود ندارد.
اين رويه رفته رفته مشكل ساز ميشد مترجمهاي در استخدام مرتب متن پيغامها را تغيير ميدادند. نگراني سفرا از اين بابت غالبا بر زبان مي آمد. سفيري كه با وزير خارجه مذاكره ميكند، بايد بداند طرف دقيقا چه ميگويد. مقداري پيرايش و ويرايش مجاز است ولي تحريف،‌جعل جو حاكم بين دو حكومت، قابل قبول نيست. اين نارضايتي در جانب عثماني ديده نميشود.
اجماع ادبي در مورد ترجمه به طور كلي بدبينانه است. احمد هاشم وقتي از او پرسيدند كه جوهر شعر چيست گفت:" آنكه در ترجمه از دست ميرود" فرانسوي شوخ طبعي ترجمه ها را به زنها تشبيه كرده است:" بعضي زيبايند، بعضي وفادار، كمتر هر دو صفت را دارند" يك عبارت كلاسيك ايتاليايي لب مطلب را گفته است:"traduttore traditore" مترجم، خائن
برنارد لوييس كتابي بسيار خواندني دارد به نام خاورميانه، دو هزار سال تاريخ،‌از ظهور مسيحيت تا امروز كه توسط نشر ني منتشر شده است.

   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837